هواپیمای ضد زیردریایی Tu 142


هواپیمای گشت دریایی و ضد زیردریایی توپولف ۱۴۲ موسوم به آلباتروس یا نگهبان اقیانوس از جمله هواپیماهای روسی است که بر پایه بمب افکن نام آشنای توپولف ۹۵ موسوم به خرس بوجود آمده است، این بمب افکن بلند پرواز ترین و سریعترین هواپیمای توربوپراپ جهان است و به همین واسطه توپولف ۱۴۲ نیز از چنین صفاتی برخوردار است، حد اکثر سرعت توپولف ۱۴۲ برابر ۵۳۱ مایل بر ساعت و بیشترین ارتفاع پروازی آن نیز ۳۶۰۰۰ فوت می باشد. این هواپیما که دارای ۱۱ تا ۱۳ خدمه می باشد بطور رسمی از سال ۱۹۵۷ وارد خدمت شد و از چهار موتور توربوپراپ Kuznetsov NK-12MV (هرکدام ۱۱۰۳۳ کیلووات) با ملخ های ۸ تیغه ای AV-60N استفاده می کند.


ملخ هشت تیغه ای AV-60N بکار رفته در Tu-142 (Bear-F)

از دیگر ویژگی های این هواپیما برد بسیار زیاد (حدود ۱۲۵۵۰ کیلومتر) است که به هواپیما اجازه می دهد بدون هیچگونه سوختگیری هوایی از بمبئی در هند به ژوهانسبورگ در افریقای جنوبی پرواز کرده و دوباره به بمبئی باز گردد. بعلاوه امکان تعبیه یک لوله سوخت گیری برای انجام سوخت گیری هوایی در جلوی دماغه هواپیما نیز وجود دارد که به این وسیله برد نگهبان اقیانوس بیشتر نیز می شود.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
TBD Devastator بمب افکن مخوف



TBD Devastator اژدر افکن عمده ی نیروی دریایی آمریکا طی شش ماه درگیری مستقیم این کشور در جنگ جهانی دوم بود. در سال ۱۹۳۴، در پی درخواست اداره ی هوانوردی نیروی دریایی آمریکا برای یک اژدر افکن، کار روی TBD Devastator در شرکت Douglas که برنده ی قرداد شده بود آغاز شد. TBD در سال ۱۹۳۵ نخستین پروازش را تجربه کرد و در سال ۱۹۳۷ وارد خدمت شد. Devastator جایگزینی برای دو هواپیماهای دوباله ی Martin MB-2 و Great Lakes TG-2 بود و در آن زمان پیشرفته ترین پرنده ی نیروی دریایی آمریکا و احتمالآ نیروهای دریایی جهان بود. در واقع این هواپیما برای تجهیز نسل جدید ناوهای هواپیمابر آمریکایی که در پاسخ به تهدید فزاینده ی جنگ جهانی دوم ساخته شده بودند تولید شد. این پرنده از جهات بسیاری یک “نخستین” در نیروی دریایی آمریکا بود. در نیروی دریایی آمریکا، TBD Devastator نخستین هواپیمای یک باله ی ناونشین بود که به طور گسترده به کار گرفته شد، نخستین پرنده ی تمام فلزی بود، نخستین هواپیمایی بود که اتاقکی کاملاً سرپوشیده داشت، نخستین پرنده ای بود که از بال های تاشو هیدرولیک برای پارک بر روی ناو هواپیمابر استفاده می کرد (هواپیماهای دیگر بال تاشو دستی داشتند)، نخستین هواپیمایی بود که در عرّاده ی فرودش از ترمز چرخ استفاده می کرد. سخن گزافی نیست اگر که بگوییم TBD Devastator یک طرح انقلابی بود. Devastator برای حمل یک اژدر سنگین در بخش پایینی بدنه طراحی شده بود و الزامآ باید پرنده ای بزرگ می بود. پیشرانه ی Pratt & Whitney R-1830-64 با قدرتی در حدود ۹۰۰ اسب، Devastator را به سرعت بیشینه ی ۲۰۰ مایل در ساعت می رساند. خدمه ی Devastator سه نفر بودند. این سه تن در زیر سرپوش گلخانه ای اتاقک که تقریبآ به اندازه ی نیمی از طول هواپیما بود جای می گرفتند. خلبان در اتاقک پیشین می نشست، بمبچی (کاربر بمب) در اتاقک میانی قرار می گرفت، و کاربر رادیو که تیربارچی نیز بود در اتاقک پسین می نشست. هنگام اجرای عملیات اژدرافکنی، شخص بمبچی که در اتاقک میانی جای داشت به حالت درازکش به زیر اتاقک خلبان می خزید تا از دریچه ای که در کف بدنه قرار داشت هدف را ببیند. جنگ افزار های تهاجمی این هواپیما یک اژدر نیم تنی یا یک بمب ۴۵۰ کیلوگرمی بود. جنگ افزار های تدافعی آن یک تیربار ۷٫۶۲ میلیمتری یا ۱۲٫۷ میلیمتری در جلو و یک تیربار ۷٫۶۲ میلیمتری در عقب بود. اگر چه معتقدند هنگامی که TBD Devastator در سال ۱۹۳۵ نخستین پروازش را انجام داد طرحی انقلابی بود، اگر چه هنگامی که TBD Devastator در سال ۱۹۳۷ وارد خدمت شد پیشرفته ترین پرنده ی نیروی دریایی آمریکا و شاید نیروهای دریایی جهان بود، با این حال، سه سال پس از آن (در حدود سال ۱۹۴۰) نیروی دریایی ایالات متحده دریافته بود که Devastator از پیشرفت جنگنده ها و بمب افکن های کشورهای دیگر عقب افتاده است. و بدین سبب بود که در آن هنگام بر روی یک پرنده ی جایگزین کار می کرد. ولی تا هنگامی که آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد این پرنده ی جایگزین وارد خدمت نشده بود. بدین روی، در آن هنگام Devastator دیگر برای خدمه اش بسیار خطرناک شده بود. سرعت کم، مانورپذیری پایین، و جنگ افزار های تدافعی سبک، TBD را به طعمه ای آسان برای جنگنده ها و جنگ افزارهای دفاعی تبدیل کرده بود.




در سال ۱۹۴۱ صد فروند TBD Devastator ستون فقرات توان اژدر افکنی نیروی دریایی آمریکا را بر ناوهای هواپپیمابر این کشور تشکیل می دادند. در اوایل سال ۱۹۴۲، طی یورش های ناگهانی به پایگاه های ژاپنی، TBD ها دو کشتی ترابری را غرق کرده و ۱۰ شناور دیگر را غرق یا تخریب کردند. در ماه “می” همان سال و در جریان نبرد Coral Sea ((منطقه ای از اقیانوس آرام، میان استرالیا، گینه ی نو، و جزایر سلیمان))، TBD ها در غرق کردن یک ناو هواپیمابر ژاپنی و تخریب عمده ی یکی دیگر مساعدت کردند. به هر حال، این اقدامات زود هنگام باعث شد تا کاستی های Devastator ها در مورد سرعت، برد، و … لو رفته و مشکل جنگ افزار تهاجمی اصلی آن ها فاش شود؛ مشکل این بود که اژدرهای این هواپیماها در اغلب موارد منفجر نمی شدند.

 


و اما نبرد Midway در ماه جون همان سال (۱۹۴۲)، پایان راه TBD ها بود. این نبرد که یکی از تعیین کننده ترین نبرد های جنگ دوم جهانی بود، در حوالی جزیره ی آمریکایی Midway، و در جایی که آمریکایی ها یک پایگاه کوچک در میانه ی اقیانوس آرام داشتند حادث شد. طی این نبرد، ۳ اسکادران از Devastator ها که در مجموع شامل ۴۱ فروند بودند، به ناوهای هواپیمابر ژاپنی حمله کردند. هر چند این نبرد با یک پیروزی قاطع برای آمریکایی ها به پایان رسید، اما تراژدی تلخی برای TBD ها بود؛ از چهارده فروند TBDهایی که اسکادران VT-6 به نبرد گسیل کرد تنها ۴ فروند به ناو هواپیمابر بازگشتند، از دوازده TBD متعلق به اسکادران VT-3 فقط دو فروند جان به در بردند، و از پانزده TBD متعلق به اسکادران VT-8 هرگز پرنده ای بازنگشت. در مجموع ۳۵ فروند از ۴۱ فروند Devastator هایی که به Midway رفتند در امواج اقیانوس آرام فروغلتیدند. در واقع کاستی ها و ضعف هایی که Devastator ها در سرعت، برد، مانورپذیری، و جنگ افزارهای تدافعی داشتند، سرانجام در Midway گریبانشان را گرفت و جنگنده های مشهور ژاپنی به نام Zero آن ها را قتل عام کردند.

در تصویر زیر آخرین Devastater متعلق به اسکادران اژدرافکن VT-8 به شماره ی سریال T-16 و شماره ی ثبت ۱۵۰۶، در جریان نبرد Midway در ۴ جون ۱۹۴۲ دیده می شود. این Devastater به خلبانی ناوسروان “جان والدرون” در حال برخاستن از ناو هواپیمابر USS Hornet می باشد.



در تصویر زیر، شخص ایستاده در راست “اینساین جورج گی”، تنها بازمانده ی اسکادران VT-8 در Midway است. این تصویر که مربوط به ۴ جون ۱۹۴۲ است، او را به همراه یکی از توپچی های کابین عقبش در کنار Devastater نشان می دهد.




البته باید گفت که تلاش Devastator ها در Midway آنچنان بیهوده نبود. چرا که Devastator ها جنگنده های Zero را به دنبال خود به بیرون از منطقه ی نبرد کشاندند و با این کار به بمب افکن های شیرجه ای آمریکا اجازه دادند تا بدون هیچ مزاحمتی به ناوگان ژاپنی حمله کرده و سه ناو هواپیمابر Kaga، Soryu و Akagi را غرق کنند. در روز آخر این نبرد نیز، ۳ فروند TBD در غرق کردن یک رزم ناو سنگین ژاپنی و تخریب یکی دیگر شرکت جستند. پس از نبرد Midway ، نیروی دریایی آمریکا سریعآ TBD ها را از خط مقدم خارج کرد و آن ها را با TBF Avenger جایگزین نمود.

تصویر زیر یکی از TBD-1 های اسکادران اژدر افکن VT-8 از ناو هواپیمابر USS Hornet را در جریان یک حمله، بر فراز جزیره ی Wake نشان می دهد. عکس مربوط به سال ۱۹۴۲ می باشد. به آتش و دودی که در پایین است توجه کنید. جزیره ی Wilkes در مرکز تصویر، بخش غربی جزیره ی Wake در مرکز و پایین تصویر و جزیره ی Peale در سمت راست تصویر دیده می شوند.




در تصویر زیر ناو هواپیمابر ژاپنی Shoho را در اواخر صبح روز ۷ می ۱۹۴۲، و زیر حمله ی پرنده های نیروی دریایی آمریکا نشان می دهد. یک Devastater در سمت راست و پایین تصویر و یکی دیگر در میانه ی بالایی تصویر قابل تشخیص است.



در کل ۱۲۹ فروند TBD Devastator به وسیله ی اداره ی هوانوردی نیروی دریایی آمریکا خریداری شد که این پرنده ها بر ناوهای هواپیمابر USS Saratoga ، USS Enterprise ، USS Lexington ، USS Wasp ، USS Hornet ، USS Yorktown و USS Ranger مستقر بودند. نا گفته نماند که گونه ای TBD نیز ساخته شد که به جای چرخ از فلوت (float) استفاده کرده و روی سطح آب فرود می آمد. این گونه به مرحله ی تولید انبوه و ورود به خدمت نرسید. به هر حال نام این گونه TBD-1A بود و نام گونه ی معمولی که شرح آن رفت TBD-1 بود. البته از آنجا که TBD-1A هرگز به تولید نرسید و وارد خدمت نشد، و همانگونه که در متن حاضر دیده می شود، معمولآ به جای لفظ TBD-1 از همان نام TBD استفاده می شود.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
H-6K اولین بمب افکن مدرن استراتژیک چین


چین به طوررسمی اعلام کرد که ورود به خدمت بمب افکن H-6K در خلال برگزاری جشنهای شصتمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین انجام پذیرفته اما این بمب افکن در اواخر ۲۰۰۶ و اوایل ۲۰۰۷ به همراه عکس در وب سایتهای چینی و برخی منابع open source قابل رویت بود. H-6K به شدت تحت تاثیر خبری دیگر جنگنده های خبرساز چینی مانند FC-1، J-10 و J-11 قرارداشته و یکی از عللی که اطلاعات در باره این بمب افکن کم میباشد همین مورد است. برای یگان بمب افکن استراتژیک نیروی هوائی چین H-6K به همان اندازه مهم میباشد که برای یگان تاکتیکی چین J-10، J-11 و Su-27.
در حقیقت H-6K اولین بمب افکن استراتژیک به معنای واقعی چین با مشخصات هواپیماهای جدید و امروزی بوده و دارای بدنه تغییر یافته، موتور جدید، آویونیک بهتر و برد افزایش یافته میباشد. H-6K همچنین اولین بمب افکن چینی است که قادر به حمل موشک های کروز چینی برد بلند مدرن که قادر به شلیک خارج از برد دفاع هوائی دشمن می باشد است. H-6K برگرفته از مدل H-6 که خود نمونه چینی Tu-16 Badger میباشد مشتق شده است. چین از دهه ۷۰ تا اوایل دهه۹۰ تغییرات زیادی در مدل قدیمی H-6 از جمله بر روی ناوبری و سیستمهای مخابراتی و هدفگیری اعمال کرده بود. چین همچنین مدل دریائی به نام H-6D که قادر به حمل موشکهای ضد کشتی بود را ساخت اما تلاش برای ساخت مدل H-6I با موتورهای جدید ناکام ماند. در دهه ۹۰ نیروی هوائی چین آشکارا با بحران مواجه بود. H-6 فقط در صورت حمل موشکهای ضد کشتی بمب افکن معقولی به نظر میرسید ، در حالیکه مدل مورد استفاده نیروی هوائی چین فقط قادر به پرتاب بمبهای سقوط آزاد بوده و در این صورت احتمال نفوذ به شبکه پدافند هوائی دشمن به حداقل میرسید. تمام مدلهای H-6 از فقدان برد مناسب در رنج بودند . برخی از تحلیلگران نظامی چینی در دهه ۹۰ بر این باور بودند که پس از دریافت جنگنده های Su-30 با قابلیت سوختگیری هوائی دیگر هیچ نیازی به نگهداری بمب افکنهای H-6 نمیباشد. مدل H-6H که در اواخر دهه ۹۰ آشکار شد اولین تلاش چین برای رفع این مشکلات بود. این مدل قادر به حمل فقط ۲ موشک کروز KD-63 که نمونه تغییر یافته C-601 برای حمله به اهداف زمینی بود.
موشک های کروز KD-63 مدلی منسوخ شده و قدیمی با بردی فقط معادل ۲۰۰ کیلومتر بودند که خلبان را در مواجهه با یک سیستم پدافند هوائی مدرن دچار مشکل می نمود. ضمن اینکه برد ناکافی H-6 همچنان به عنوان یک معضل باقی مانده بود. از این روی تصمیم گرفته شد تا کار بر روی H-6 این بار به صورت اساسی و ریشه ای انجام پذیرد. کار بر روی H-6K از سال ۲۰۰۰ آغاز و اولین پرواز آزمایشی در ژانویه ۲۰۰۷ صورت پذیرفت. تفاوت اصلی H-6K در موتورهای آن است. موتورهای توربوفن روسی D-30KP-2 جانشین موتورهای توربوجت WP-8 که خود کپی چینی از نمونه اوریجینال روسی AM-3M برای بمب افکنهای Tu-16 میباشد شده اند. موتورهای جدید ساخت NPO Saturn بسیار قدرتمندتر و در عین حال مصرف سوخ کمتری را نیز دارند.
چین این موتورهای جدید را قبلا برای یگان Il-76 خود خریداری کرده بود. چین قراردادی برای خرید ۵۵ دستگاه از موتورهای D-30KP-2 با امکان افزایش ۳۳ دستگاه بیشتر را قبلا به امضاء رسانه بود اما نیروی هوائی چین فقط دارای ۱۴ فروند Il-76 و ۵ فروند KJ-2000 میباشد. برنامه خرید ۳۸ فروند Il-76 و تانکرهای Il-78 تحت قرارداد سال ۲۰۰۶ در میاه راه ناکام ماند. کاملا اشکار بود که چین این قرارداد بزرگ را فقط برای یگان IL-76 خود که ناگهان موتورهای آنها دچار مشکل شده بودند نمیخواست، چین موتورها را برای اسکادران H-6K در نظر داشت. برای تطبیق نیروی محرکه جدید، ورودی های موتور دارای ابعادی بزرگتر و شکل متفاوت تری نسبت به H-6 و Tu-16 میباشند. این یکی از مهمترین راه های تشخیص بمب افکن جدید با نمونه های قبلی میباشد. یکی از مهمترین دلایل تغییر موتور، رسیدن به برد بیشتر بوده است. رسانه های چین برای این بمب افکن جدید بردی معادل ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ کیلومتر متذکر شده اند. امری که تاکنون به صورت رسمی تائید نشده است. چین سعی بسیار دارد تا وابستگی خود را به موتورهای روسی قطع نماید. برای این منظور، تولید بدون لیسانس موتورهای WS-18 که کپی (بدون مجوز) موتورهای روسی D-30KP-2 میباشد در دستور کار چین قرار گرفته. این موتورها قرار است تا در هواپیماهای ترابری سنگین آینده چین نیز به کار روند. تست موتور WS-18 در سال ۲۰۰۷ و در یکی از کارخانجات Chengfa Group آغاز شد. هنوز مشخض نیست که چه زمانی این موتور برای تولید انبوه آماده خواهد گشت. برنامه توسعه موتورهای چینی در مورد زمان بندی بسیار بدنام بوده و زمان مشخصی را برای deadline آنها نمیتوان در نظر داشت. دماغه H-6K به طور کامل مورد بازنگری قرار گرفته و ضمن کوتاه تر شدن پانل شیشه ای ناوبر حذف شده است. به جای کاکپیت ناوبر، H-6K از رادوم که پوشش دهنده یک رادار قدرتمند است بهره میبرد. همچنین رادوم زیر کاکپیت ناوبر که در نمونه H-6H و کلیه نمونه های دریائی قابل مشاهده بود نیز حذف شده است. اگرچه اطلاعات زیادی از سیستمهای آویونیک، رادیو الکتریک و جنگ الکترونیک H-6K موجود نیست اما تصاویر منتشر شده نشان دهنده ان است که H-6K مجهز به کاکپیت با نمایشگرهای MFD است. H-6K مجهز به ۶ مقر پرتاب موشکهای کروز CJ-10A با برد ۲۰۰۰ کیلومتر در زیر بال میباشد. برخی منابع از حمل موشک هفتم در مقر میانی بدنه نیز سخن گفته اند. به نظر نمیرسد که H-6K مجهز به مقر داخلی پرتاب بمب باشد و این فضا مورد استفاده مخزن سوخت اضافه و تجهیزات رادیو الکترونیک قرار گرفته است. برخی کارشناسان نظامی بر این باورند که در آینده بمب افکن جدید قادر به حمل موشک ضد کشتی YJ-62 با برد ۳۰۰ کیلومتر بر پایه موشک CJ-10 خواهد بود. این احتمال در صورت تولید نمونه دریائی H-6K بیشتر خواهد شد. خانواده موشکهای YJ-62/CJ-10 بر پایه توسعه موشک های کروز Red Bird/ Honhniao بنا نهاده شده که در طراحی آن شباهتهائی با موشک Kh-55/AS-15 به چشم میخورد. چین تعداد زیادی از موشک های کروز Kh-55/AS-15 را طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ از اوکرائین خریداری نمود. احتمال آن میرود که اوکرائین در پروژه CJ-10 در حوزه سیستمهای ناوبری و ساخت موتور به چین کمک کرده باشد. همچنین پس از ناکامی موشکهای کروز Tomahawk آمریکا در حمله به اهداف طالبان در سال ۱۹۹۹، چین تعداد زیادی از این موشکها را در پاکستان و افغانستان بدست آورد. اطلاعات بدست آمده از Tomahawk ناکام در افغانستان و پاکستان در پروژه CJ-10/YJ-62 بکار گرفته شد. گزارشهای رسیده تاکنون حاکیست که این موشکها فاقد کلاهکهای اتمی میباشند.
با فرض تجهیز H-6K به موشکهای جدید، این بمب افکن قادر است تا به اهداف زمینی در برد ۵۰۰۰ کیلومتری حمله نماید.با این برد ، H-6K یک تهدید جدی برای پایگاه های آمریکا در اقیانوس آرام میباشد و در صورت تجهیز به موشکهای YJ-62 نیز همین تهدید برای ناوگان آمریکا و متحدانش در منطقه محسوب خواهد شد. همچنین ، مراکز حساس و اتمی هند نیز مورد تهدید جدی واقع خواهند شد و باعث خواهد شد تا هند به فکر ترمیم نقاط پدافندی از مراکز حساس اتمی خود باشد. چین بر این باور است که مشخصات بمب افکن H-6K نزدیک به بمب افکن Tu-22M3 بکفایر میباشد. H-6K قرار است تا در آینده هسته مرکزی اسکادران بمب افکن نیروی هوائی چین را تشکیل بدهد.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
ویدئو کلیپ/ ناو هواپیمابر USS Harry S. Truman CVN 75

دانلود



:: موضوعات مرتبط: نیروی دریایی , ,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
کلیپ ویدیو رزمایش مشترک پدافند هوایی ارتش و سپاه


دانلود



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
انطباق موشک های روسی با هواپیماهای آمریکایی ایران

همانطور که مطلع هستید، چند وقتی خبرهای جالبی در مورد نصب موشک های روسی روی هواپیماهای آمریکای ایران می شنویم.

عکس ها گویا هستند.

نصب موشک R-73 روی فانتوم



نصب موشک R-27 روی تامکت



جایی شنیده ام، که تمام این پروژه ها نیمه کاره رها شدند و موفق ترین پروژه برمیگردد به هماهنگ سازی هاوک با تامکت.

با توجه به تعداد موشک AIM-9 که در اختیار داریم و حتی تولید آن بنام فاطر لزومی بر هماهنگ سازی R-73 با فانتوم هست؟
و اینکه وقتی موشک هاوک با F-14 کاملا مچ شده و حتی در دوران جنگ توانسته ایم یک فروند سوپر اتاندارد عراقی را با همین موشک منهدم کنیم، نیازی به R-27 روی تامکت هست؟
در ضمن موشک هاوک نیز با نام سجیل به تولید ملی رسیده است.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
T 129 شاهین نا آشنای ترکیه ای!!!

 

129


تصویر


مشخصات کلی:
نام:  تی 129
شرکتهای سازنده:   TAI / AgustaWestland از ترکیه و ایتالیا
خدمه:  2 نفر (خلیان و کمک خلبان/افسر تسلیحات)
برد:  561 کیلومتر
سرعت کروز:  269 کیلومتر در ساعت
موتور:   دو عدد  LHTEC CTS800-4A turboshaft به قدرت 1,014 kW برای هر کدام
تسلیحات:
توپ 20 میلیمتری گتلینگ سه لول با 500 گلوله
چهار پاد با توانایی نصب:
38 راکت 81 م م
76 راکت 70 م م
پاد برای نصب یک تیربار 12.7 م م
8 عدد موشک ضد تانک در انواع مختلف مثل:
AGM-114 Hellfire, BGM-71 TOW, Hydra 70, Spike-ER, UMTAS, Roketsan Cirit
4 یا 8 عدد موشک هوا با هوا:
AIM-92 Stinger . Mistral . AIM-9 Sidewinder




شاید برای خیلی ها قبول کردن ترکیه به عنوان کشوری که در حال ساخت یکی از پیشرفته ترین و هولناک ترین
بالگردهای دنیا است مشکل باشد.اما باید قبول کنیم که کشور همسایه ما از 28 سال پیش تا بحال در حال
پیشرفتهای غیر قابل انکار در زمینه هوافضا می باشد.یکی از نمونه های این پیشرفت را در همین بالگرد میتوان
دید که تا سال 2013 تحویل آن از طرف شرکت ترکیه ای به ارتش ترکیه انجام خواهد شد.
بالگردی که در تمامی شرایط آب و هوایی و در تمام طول شبانه روز توانایی انجام ماموریت های دشوار را داراست.
این بالگرد با بهره گیری از سیستم کامپیوتری و ناوبری جدید و سطح مقطع راداری کوچک و توانایی حمل 1200
کیلوگرم مهمات و هزینه نگهداری پایین یکی از ایدهآل های هر ارتشی در دنیای امروز می باشد.
این پرنده در اصل نمونه بروز شده همتای ایتالیایی خودش یعنی Agusta A129 Mangusta می باشد.


ویدئو شلیک گتلینگ

طرح کلی این پرنده که به طور کامل در کشور ترکیه ساخته خواهد شد تغییر خاصی نمیکند اما تقریبا می توان گفت
تمامی سیستمها پیشرفته تر و بومی تر خواهند شد.بدنه باریک این پرنده احتمال برخورد گلوله را تا حدی کاهش می دهد و
همچنین مانورپذیری را نیز  افزایش میدهد.مهمترین تفاوت این پرنده با نمونه ایتالیایی وجود یک برآمدگی سرتاسری در قسمت چپ
می باشد که به دلیل بزرگ تر شدن رادار امکان قرار دادن قطار فشنگ ها در جای خود وجود ندارد و درون این غلاف قرار میگیرند که البته این موضوع
آسیب پذیری پرنده را تا حدی افزایش میدهد.شاهین ترک در هنگاه برخاستن 5000 کیلوگرم وزن دارد که بیش از یک پنجم آن را مهمات تشکیل میدهند.
در ادامه به تجهیزات جنگی این پرنده خواهیم پرداخت.


گتلینگ قدرتمند

تصویر

گرچه در مورد کنترل این توپ 20 م م با کلاه خلبان فعلا اطلاعاتی موجود نیست اما به دلیل قرار گرفتن آن بر روی
یک برجک مستقل که به وسیله افسر تسلیحات کنترل میشود میتوان در نبردهای نزدیک بر روی آن حساب جدی باز کرد.

AGM-114 Hellfire


تصویر

هدایت فروسرخ حرارتی با یک فرستنده داده تصویری برای تصحیح احتمالی هدف و برد 8 کیلومتر و
سرعت 1.3 ماخ آتش جهنم را تبدیل با قاتلی بی رحم برای تانکهای دشمن میکند

BGM-71 TOW

تصویر

این موشک معرف حضور تمامی دوستان می باشد و با بردی نزدیک به چهار کیلومتر و بالاتر
و سر جنگی شش کیلویی به شکار تانکهای دشمن میرود.

Hydra 70

تصویر

برد 10 کیلومتری و سرعت دهانه 700 متر بر ثانیه میتواند برای نفرات و ماشینهای گشتی دشمن
خطری جدی باشد .

Spike ER

تصویر

نمونه ای از خانواده اسپایکها که هدف از ساخت آن افزایش برد این موشک می باشد که البته موفقیت آمیز نیز بوده است.
چرا ه برده 8 کیلومتری و وزن 34 کیلوگرمی آن چالاکی خاصی به این موشک داده است.سیستم Tandem-charge موجود در این مدل
زره های قفسی شکل مثل استرایکر ها و همچنین واکنشی را با مشکل جدی روبرو خواهد کرد.

UMTAS

تصویر

جنگ افزار اصلی ضد تانکی که ترکها برای این بالگرد در نظر گرفته اند همین موشک می باشد.در حالت کاملا مسلح
این پرنده قادر است 12 عدد از این موشکها را با خود حمل کند.


برنامه ریز عملیاتی این پرنده که البته از یک مدل سه بعدی استخراج شده است:

تصویر

تصویر


رادار موج میلیمتری MILDAR با قابلیت پالس داپلر و جستجو به صورت SAR و  ISAR برای شاهین
در نظر گرفته شده.

 



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
هواپیمای Su-15 Flagon

بسم الله الرحمن الرحیم

هواپیمای جنگنده سوخو 15 ملقب به فلاگون که در سال های دهه هفتاد میلادی وارد خدمت شد، همراه برادر بزرگترش، یعنی میگ 25 فاکس بت نیروی هوایی اتحاد جماهیر شوروی را به گونه ای

مقتدرانه، اگرچه حتی توانایی های زیادی هم دارا نبودند، تجهیز، تقویت و تحیکم نمودند.


هواپیمای فلاگون در طول دوران خدمت خود، رکورد های جهانی زیادی را از جمله در سرعت و سقف پروازی به جای گذاشت و از جمله رهگیر هایی بود که در دوران خدمت خود هیچ گاه به متحدان

روسیه صادر نشد. در این هواپیما، برد، اویونیک پیشرفته و تسلیحات متعدد قربانی سرعت و شتابگیری و ازتفاع بالا شده است. این هواپیمای بال دلتا شکل، به طور شدیدی برای هدایت خود به سمت هدف،

نیاز به کنترل زمینی دارد. همچنین موتورهای قدرتمند توربوجت آر-13 تومانسکی این هواپیما که قدرتی معادل 31.000 پوند کشش استاتیک تولید می نمایند، سوخت را به سرعت بلعیده و به همین دلیل

سبب می شوند که برد و دایره عملیاتی این هواپیما به شدت کاهش یابد. این هواپیما قادر به انجام عملیات در هر آب و هوا بوده و می تواند در هر ساعت از شبانه روز نیز به اهداف خود حمله نماید. نکته

جالب این جاست که اگرچه این هواپیما در سال های دهه شصت میلادی طراحی و تولید گشته، اما پس از گذشت سال ها از تولید و ساخت آن و به واسطه هیبت و قیافه ترسناک و مخوف آن، خلبانان هنوز از

وجود آن در آسمان وحشت داشتند.


تصویر



این هواپیما به تعداد زیاد ساخته شده و قابلیت حمل موشک های بزرگی را در زیر بال های خود نیز دارد و قادر است با تکیه بر نیروی فراوان موتورهایش، با سرعت 4/2 ماخ پرواز نماید. فلاگون دارای

سقف پروازی به میزان 18 کیلومتر بوده حداکثر برد آن معادل 1.400 کیلومتر می باشد. طول این هواپیما حدود 21 متر و طول دو سر بال یا دهنه بال آن حدود 10 متر است. این هواپیما، از لحاظ نسل

در گروه نسل سوم و هم رده هواپیمای فانتوم قرار گرفته و از لحاظ وزن پروازی با حداکثر میزانی برابر با 18 تن در کلاس هواپیمای اف-16 فالکون جای می گیرد. این هواپیما قادر به حمل شش

موشک هوا به هوا در مقرهای زیر بال خود است که این هواپیما اغلب به موشک های آناب آر-98 و آرچر آر-60 مجهز می شود. این هواپیما برای کاهش مسافت مورد نیاز خود برای عملیات نشستن، از

یک سیستم چتر باز شونده که در انتهای هواپیما و زیر سکان عمودی تعبیه شده است، استفاده نموده و در مواقع فرود، با بازشدن این چتر، سرعت هواپیما کاهش می یابد.

تصویر

در مورد موشک آناب این توضیح لازم است که این موشک، همان موشکی بود که در یکم سپتامبر سال 1983 هواپیمای بوئینگ 747 کره ای را بر فراز جزیره ساخالین و در حالی که ناخواسته وارد

حریم هوایی روسیه شده بود، از یک هواپیمای رهگیر سوخو ۱۵ فلاگون به سرعت خود را به هواپیمای مسافربری رسانده بود، شلیک شده آن را ساقط ساخت و باعث کشته شدن 269 مسافر گردید. این

جنگنده رهگیر از لحاظ شمایل بسیار به اسلاف خود یعنی سوخوهای 9 و 11 شباهت داشته و تنها تفاوت محسوس آن این است که در آن هواپیماها ورودی هوای موتور به طور مشخصی در جلوی هواپیما

قرار گرفته اما در این هواپیما به دلیل حجم زیاد رادار، می بایست فضای موجود در جلوی هواپیما به آن اختصاص داده شود، در نتیجه ورودی موتورها به طرفین هواپیما انتقال یافت. بال های این هواپیما

در سال های ابتدایی تولید، به طور کامل مثلثی شکل بود اما پس چندی این طراحی تغییر داده شده و بال های مثلثی به بال های مثلثی خم شده تبدیل شدند که در نتیجه این بهبود، سرعت برخاست و فرود

کمترحاصل آمد. این هواپیما تا پایان دهه هشتاد میلادی کاملاً از خدمت برکنار شده و هواپیماهای نسل چهارم مانند سوخو فلانکر و میگ های فولکروم با توانایی های بسیار چشمگیر تر، جایگزین این

هواپیماهای افسانه ای شدند.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
<-PostRate->
|
امتیاز مطلب : <-PostRateResult->
|
تعداد امتیازدهندگان : <-PostRateCount->
|
مجموع امتیاز : <-PostRateTotal->
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
Z-9WA Haitun ، خفاش تیزبین ارتش چین

تصویر


به دنبال برنامه های گسترده ی مدرنیزاسیون ارتش خلق چین ، نیاز به هلیکوپتر جدیدی با نقش چند منظوره همانند Mi-8 روسی در نیروی نظامی این کشور ، طراحان چینی را بر آن داشت که  از یک پلتفرم هلیکوپتر تثبیت شده ی اروپایی ، هلیکوپتر چند منظوره ای قدرتمند برای اجرای نقش انتقال محدود نیرو و تهاجمی بیرون آورند . طرح پایه ی این پروژه هلیکوپتر مدلAS365 Daulphin ساخت شرکت نامدار Eurocopter فرانسه انتخاب گردید و شرکت Harbin مسئول پروژه ی بیرون آوردن خفاشی مخوف از دل دلفین اروپایی گردید .

هلیکوپتر Z-9 ، محصول این پروژه در سال 1981 اولین پرواز خود را به عنوان یک هلیکوپتر ترابری تاکتیکی با 70% قطعات ساخته ی چین و حتی برخی قطعات جایگزین شده مانند ملخ ها ، بجای نمونه ی اروپایی بود . این ارتقاها در طرح Z-9W که هدف آن ساخت یک هلیکوپتر تهاجمی/ترابری با وظیفه ی اولیه ی مقابله با تهدیدات زرهی بیشتر هم شد بطوریکه کامپوزیت های بکار رفته در بدنه برای افزایش استحکام بدنه و کاهش سطح مقطع راداری نیز تغییر کرده اند . هرچند تحلیلگران نظامی ، Z-9W را به جهت پر کردن خلا تا تولید هلیکوپترهای تهاجمی Z-10 میدانند . اما توانایی های مدل Z-9W آنرا امروزه به یکی از قدرتمندترین هلیکوپترهای چند منظوره در هنگ هشتم هوانیروز ارتش چین تبدیل کرده است .

آخرین نمونه ی ارتقا یافته ی این هلیکوپتر ها ، مدل Z-9WA است که در سال 2005 معرفی شده و مجهز به تجهیزات الکترواپتیکی برای قابلیت انجام عملیات در شب گردیده . هلیکوپتر سری Z-9 نسبت به مدل پایه ی اروپایی دارای دو بالچه برای حمل تسلیحات ، تجهیزات راداری و الکترواپتیکی در قسمت بالای سقف و زیر دماغه برای شناسایی و هدفگیری اهداف میباشد .

تصویر

هلیکوپتر Z-9 دارای قابلیت حمل گستره ای از تسلیحات از جمله موشکهای ضدتانک هدایت سیمی HJ-8 و یا پاد های موشک غیر هدایت شونده 57 یا 90 میلیمتری و پادهای تیربار سنگین 12.7 میلیمتری برای نقش پشتیبانی نزدیک و در آخر ، موشکهای هوا به هوای حرارت یاب TY-90 با برد 6 کیلومتر را داراست . موشک سوخت جامد HJ-8 که اصلی ترین سلاح این هلیکوپتر در نقش ضد زره به حساب میاید دارای برد 5.3 کیلومتر بوده و قابل مقایسه با موشکهای TOW و MILAN میباشد . ظرفیت حمل تسلیحات این هلیکوپتر 2 تن میباشد .

تصویر

هلیکوپتر Z-9 در حال شلیک موشکهای غیرهدایت شونده

تصویر

موشک HJ-8

علاوه بر این ، گزارشات از نصب موشک جدید و محرمانه ی کد AKD-10 (مدل هوا به زمین موشک جدید HJ-10) روی هلیکوپترهای مدل Z-9WA حکایت دارد . اگرچه در اصل ، توسعه داده شده برای هلیکوپتر تمام تهاجمی Z-10 است اما خبرگزاری های چین از استفاده از این سلاح پیشرفته روی هلیکوپتر Z-9WA خبر میدهند . بنظر میرسد نقش درنظر گرفته شده برای این موشک که آنرا همتای چینی  AGM-114 Hellfire میدانند ، استفاده در مقابل اهداف نرم همچون ساختمان ها و استحکامات که معمولا 70% اهداف در شرایط جنگی را تشکیل میدهند ، میباشد.

تصویر

عکس خبرگزاری شینهوا از شلیک یک AKD-10 از هلیکوپتر Z-9WA

تجهیزات متمایز کننده ی هلیکوپتر Z-9WA نسبت به مدل سلف خود ، Z-9 ، سیستمهای ردیابی و شناسایی نصب شده در زیر دماغه ، متشکل از یک سیستم نظارت تلویزیونی Low Light و سیستم جستجو و ردیابی حرارتی (IRST) است که به هلیکوپتر امکان عملیات در شرایط مختلف آب و هوایی و امکان عملیات در شب را میدهد . بالچه های حمل تسلیحات این مدل بازطراحی و شبیه به بالچه های هلیکوپتر تهاجمی فرانسوی AS 565 Panther (مدل تهاجمی فرانسوی هلیکوپتر دلفین) طراحی شده اند . همچنین یک سیستم جنگ الکترونیک تدافعی متشکل از سیستم هشدار حرارتی کشف موشک و واکنش دهنده ی خودکار به تهدید (پخش کردن Chaff/Flare) و نمایشگرهای MFD به سامانه ی الکترونیکی هلیکوپتر اضافه گردیده است .

بدنه ی Z-9WA همانند مدل ترابری Z-9B از آلیاژ آلومینیوم سبک و پلاستیک تقویت شده با فایبرگلاس و Nomex برای افزایش استحکام ساختار هلیکوپتر و کاهش وزن استفاده شده است . هلیکوپتر دارای زره سبکی بوده و تدابیری برای کاهش اثرات حرارتی هلیکوپتر دیده نمیشود . این مدل دارای ملخ دم 11 پره ای طراحی فنسترونی بجای ملخ 13 پره ای مدل پایه ی اروپایی است . ارابه ی فرود هلیکوپتر با سیستم هیدرولیکی حرکت میکند و مجهز به ضربه گیر های پنیوماتیکی است .

موتورهای استفاده شده در مدل Z-9WA از نوع توربوشافت و مدل Turbomeca Arriel 2C با قدرت 718 کیلووات است ، ظرفیت حمل سوخت این هلیکوپتر 1140 لیتر با گزینه ی مخزن خارجی با ظرفیت 400 لیتر میباشد .

تصویر

از دیگر تجهیزات الکترونیکی نصب شده روی این هلیکوپتر میتوان به ارتفاع سنج رادیویی مدل BG-06 ، سامانه ارتباط رادیویی تک بانده Type 150 ، سیستم خلبان خودکار KJ-13 اشاره کرد . سیستم کنترل آتش در مدلهای اولیه ی Z-9W از یک واحد اپتیکی X12 در سقف کاکپیت تشکیل شده بود که وظیفه ی هدایت موشکهای HJ-8 به سمت هدف به روش SACLOS را داشت . اما در مدل Z-9WA ، سیستم کنترل آتش قدیمی با یک واحد ردیابی و شناسایی جدید ساخت مرکز توسعه تکنولوژی الکترواپتیکی Luoyang جایگزین شده که از سامانه تلویزیونی و IRST برای هدایت موشک در هر شرایط آب و هوایی استفاده میکند .

در حال حاضر بجز هنگ هشتم هوانیروز ارتش چین ، دو فروند از این هلیکوپتر نیز به کنیا صادر شده اند .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
هواپیماهای ایران در مقابل فرانسوی ها

هواپیماهای ایران در مقابل فرانسوی ها
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام: b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-3-3-5-1663533.jpg
مشاهده: 0
حجم: 7.4 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام: b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-8-4-1-1667148.jpg
مشاهده: 0
حجم: 3.2 کیلو بایت
نيروي هوايي عراق در سالهاي آخر دهه 1970 ميلادي قرادادهايي جهت خريد و بكارگيري جنگنده هاي ميراژ اف 1 با فرانسه منعقد كرده بود . با آغاز كار ساخت اين جنگنده ها در فرانسه و نزديك شدن زمان تحويل آنها تعداد 47 متخصص فرانسوي به همراه تعداي جنگنده Mirage F1C در پايگاه هوايي الهوريه (در نزديكي موصل) مستقر شدند تا كار آموزش خلبانان عراقي براي پرواز با Mirage F1EQ را شروع نمايند .
اين تحولات از چشمان تيزبين مسئولان نيروي هوايي كشورمان پنهان نمانده بود و آنان نيز اطلاع دقيقي از ماجرا داشتند . نيروي هوايي بي ميل نبود تا با انجام حمله اي به پايگاه هوايي الهوريه كار آموزش عراقيها بر روي ميراژ را متوقف كند و....
نيروي هوايي عراق در سالهاي آخر دهه 1970 ميلادي قرادادهايي جهت خريد و بكارگيري جنگنده هاي ميراژ اف 1 با فرانسه منعقد كرده بود . با آغاز كار ساخت اين جنگنده ها در فرانسه و نزديك شدن زمان تحويل آنها تعداد 47 متخصص فرانسوي به همراه تعداي جنگنده Mirage F1C در پايگاه هوايي الهوريه (در نزديكي موصل) مستقر شدند تا كار آموزش خلبانان عراقي براي پرواز با Mirage F1EQ را شروع نمايند .
اين تحولات از چشمان تيزبين مسئولان نيروي هوايي كشورمان پنهان نمانده بود و آنان نيز اطلاع دقيقي از ماجرا داشتند . نيروي هوايي بي ميل نبود تا با انجام حمله اي به پايگاه هوايي الهوريه كار آموزش عراقيها بر روي ميراژ را متوقف كند و همچنين خوش آمدي نيز به ورود فرانسوي ها به جنگ گفته باشد . بنابر اين طرحي براي انجام يك عمليات عمقي توسط نيروي هوايي و حمله به پايگاه هوايي الهوريه ريخته شد . در اين طرح كه با نام عمليت سلطان شناخته ميشد قرار بود تا تعداد قابل توجهي جنگنده بمب افكن F-4 فانتوم تا عمق 300 كيلومتري عراق نفوذ كنند و آن پايگاه هوايي را نابود كنند .طراحان اصلي اين عمليات سرهنگ افشار و سرگرد شوقي بودند . مطابق اين طرح، قرار بود 6 فروند جنگنده F-4E ، هر كدام مسلح به 12 بمب MK-82 (متعلق به اسكادران هاي 31 و 32 شكاري تاكتيكي مستقر در پايگاه شهيد نوژه همدان ) به هدف حمله نمايند . براي اين حمله تصميم گرفته شده بود تا جنگنده ها از شمال عراق به هدف نزديك شوند ( بر خلاف معمول هميشه كه جنگنده ها از غرب عراق وارد آسمان اين كشور ميشدند ) . اين تغيير مسير به جنگنده ها اين امكان را ميداد كه از خطر قرار گرفتن در برد 12 سايت از 16 سايت موشكي شناخته شده SA-2 ، SA-3 و SA-6 مستقر در منطقه پرهيز نمايند ، همچنين اين تغيير مسير باعث ميشد تا جنگنده ها در مسير گشت هاي هوايي شناخته شده جنگنده هاي عراقي كه عمدتا با MiG-21 بر روي شهر موصل صورت ميگرفت قرار نگيرند .
با اين وجود ، بارگيري جنگنده هاي فانتوم با بمبهاي 500 پوندي (آن ةم به تعداد 12 تير براي هر جنگنده) باعث ميشد تا وزن هواپيما شديدا افزايش يابد و به تبع آن جنگنده ها نتوانند با تكيه بر سوخت داخلي خود و مخازن سوخت اضافه ماموريت را به سلامت انجام دهند ، از اين رو نياز به سوختگيري هوايي در بين مسير احساس ميشد . بنابر اين قرار شد تا 2 فروند هواپيماي تانكر 707 به همراه گروه پروازي به داخل عراق وارد شوند و كار سوخترساني به فانتومها را انجام دهند . براي محافظت از تانكرها هم قرار شد 2 فروند جنگنده F-14A تامكت (متعلق به گردان 81 شكاري تاكتيكي پايگاه هشتم شكاري اصفهان) در گروه پروازي حضور داشته باشند . اين ماموريت يكي از معدود ماموريتهايي بود كه هواپيماهاي تانكر و جنگنده هاي تامكت به طور رسمي اجازه يافتند تا وارد خاك عراق شوند.
براي حفظ اصل غافلگيري و شوكه كردن عراقيها ، تصميم بر آن شد تا گروه پروازي سلطان (شامل تانكرها ، فانتومها و تامكتها) بعد از عبور از فضاي هوايي تركيه وارد آسمان عراق شوند . اين آخرين باري نبود كه جنگنده هاي نيروي هوايي از آسمان تركيه استفاده ميكردند .
بعد از انجام همه مقدمات ، روز موعود فرا رسيد و نيروي هوايي براي اجراي عمليات سلطان كاملا آماده بود . قبل از شروع عمليات سرهنگ افشار ماموريت را براي خلبانهاي شركت كننده كاملا تشريح كرد. وي ابتدا خلبانان فانتومها را نسبت به ماموريت توجيه كرد و در خلال آن به خلبانان گفت كه آنها بايد بر روي اصول پروازي تمركز كنند ، همديگر را در ديد داشته باشند ، هدف را پيدا كرده و منهدم نمايند و سپس بعد از توجيه كردن خلبانان تامكتها خطاب به آنها تاكيد كرد كه آنها ميبايست به همراه تامكتهايشان در كنار تانكر ها بمانند و از آنها كاملا محافظت كنند، چون اگر تانكر ها از بين بروند همه چيز از بين خواهد رفت . خود سرهنگ افشار قرار بود تا شخصا در عمليات حضور داشته باشد و از درون يكي از تانكرها عمليات را فرماندهي كند .
سحرگاه روز 29 اكتبر 1980 ، پايگاه دوم شكاري تبريز ، شاهد برخاست 3 فروند تانكر 707 (1 فروند ذخيره) ، 8 فروند جنگنده فانتوم (2 فروند ذخيره) و 3 فروند جنگنده تامكت (1 فروند ذخيره) بود . هواپيماها در جنوب اروميه به يكديگر ملحق شدند و با حركت در ارتفاع پايين و در پناه كوهها خود را از ديد رادارهاي عراقي مخفي كردند . قبل از ورود به آسمان تركيه تمام هواپيماهاي ذخيره به پايگاه بازگشتند . سپس بقيه هواپيماها كه اكنون 10 فروند ميشدند گروه پروازي سلطان را تشكيل دادند . اين گروه پروازي شامل 6 فروند جنگنده فانتوم با اسامي سلطان 1 تا سلطان 6 ، 2 فروند جنگنده تامكت با اسامي سلطان 7 و سلطان 8 و 2 فروند هواپيماي تانكر 707 با اسامي سلطان 9 و 10 بود . ليدر دسته فانتومها ، سلطان 1 به خلباني سرگرد شوقي بود ، ليدر تامكتها تامكت سلطان 7 به خلباني كاپيتان صدقي بود و همبال (وينگ من ) او تامكت سلطان 8 به خلباني كاپيتان طيبي بود. سرهنگ افشار نيز درون تانكر سلطان 9 قرار داشت و از آنجا عمليات را فرماندهي ميكرد. هواپيماهاي گروه پروازي سلطان به مسير خود ادامه دادند و وارد آسمان تركيه شدند و دقايقي به طي مسير در آسمان تركيه ادامه دادند ، سپس فضاي هوايي تركيه را ترك كرده و وارد آسمان عراق شدند و در پناه كوههاي جبل سينجار به حركت ادامه دادند ، سپس تمام جنگنده ها يكبار ديگر در آسمان سوختگيري كردند . پس از سوختگيري فانتومها راهي هدف شدند ،در حاليكه تانكرها و تامكتها در همان منطقه شروع به چرخيدن كردند و منتظر آنها ماندند .

جنگنده هاي فانتوم پس از دقايقي توانستند تا بدون مشكل به هدف نزديك شوند و با رها كردن بمب هاي خود آنجا را به جهنمي از آتش بدل نمايند . در همان زماني كه فانتومها مشغول بمباران پايگاه هوايي الهوريه و سپس برگشت به سمت تانكرها بودند، رادار يكي از تامكتها 4 جنگنده عراقي را در 70 كيلومتري تانكرها شناسايي كرد . با استفاده از تجهيزات شناخت دوست از دشمن ، مشخص شد كه جنگنده هاي عراقي از نوع ميگ 23 فلاگر هستند . خبر حضور جنگنده هاي عراقي سريعا به اطلاع سرهنگ افشار رسيد . افشار ميدانست كه اكنون ميگ 23 ها در منطقه اي بين تانكرها و فانتومها پرواز ميكردند و اگر چه تاكنون متوجه حضور هيچ يك از هواپيماهاي ايراني نشده بودند ، اما امكان دارد كه فانتومها در سر راه برگشت به سمت تانكرها به آنها بر بخورند و مشكلاتي برايشان بوجود آيد ، در شرايط عادي جنگنده هاي فانتوم مشكلي در رويارويي با جنگنده هاي عراقي نداشتند اما در چنين ماموريتي سوخت به مانند زندگي بود و رسيدن جنگنده هاي فانتوم به تانكر ها بدون هيچ تغيير مسير يا برخورد به دشمن ضروري مينمود ، همچنين هيچ كدام از فانتمها به موشك هوا به هوا مجهز نبودند . از اين رو سرهنگ افشار به 2 فروند تامكتي كه در معيت تانكرها پرواز ميكردند دستور داد تا ميگ 23 ها را رهگيري كنند و پيش از رسيدن آنها به جنگنده هاي فانتوم ، نابودشان كنند.
از آنجايي كه وقتي براي تلف كردن وجود نداشت ، هر دو تامكت سريعا از تانكر ها فاصله گرفتند و به يكديگر ملحق شدند و در حالي كه ارتفاعشان را به 15000 پا افزايش ميدادند به سمت جنوب(مكان حضور فلاگر ها) حركت كردند . صدقي و طيبي با چك كردن دستگاههاي الكترونيكي هواپيماهايشان متوجه شدند كه عراقيها هنوز متوجه حضور آنها نشده اند ، بنابر اين بازهم افزايش ارتفاع دادند و خود را به ارتفاع 20000 پايي رساندند . در چنين ارتفاعي دست آنها براي حمله بسيار بازتر بود .
در آن ماموريت تامكت سلطان 7 با دو تير موشك AIM-54 فينيكس ، 3 موشك AIM-7 اسپارو و 2 تير موشك AIM-9سايدوايندر مسلح شده بود و تامكت سلطان 8 نيز مجهز به 6 تير موشك AIM-7 اسپارو و 2 تير موشك AIM-9 سايدوايندر بود .به خوبي قابل درك است كه تامكتها موشكهاي دوربردتر و موثرتري نسبت به حريفان خود در اختيار داشتند ، اما هنوز موفقيت آنها منوط به رعايت اصل غافلگيري بود ، تا مبادا نيروي هوايي عراق متوجه حضور آنها شود و جنگنده هاي ديگري را نيز براي مقابله با آنها به آسمان بفرستد . خدمه تامكتها قرار كردند تا ابتدا تامكت سلطان 7 با فلاگرهاي عراقي درگير شود . در حال افزايش ارتفاع به 22000 پايي ، كمك خلبان تامكت سلطان 7 ، رادار AWG-9 جنگنده را در حالت TWS قرار داد و مشغول بررسي دقيق اهداف شد ، در فاصله 56 كيلومتري از فلاگر هاي عراقي ، جنگنده هاي عراقي به وضوح رادار تامكت صدقي قابل مشاهده بودند . 4 فروند ميگ 23 به صورت جفتي پشت سر هم حركت ميكردند . صدقي تصميم گرفت تا ابتدا به ميگ 23هاي جلويي حمله كند . در فاصله 33 كيلومتري از جنگنده هاي عراقي ، صدقي اجازه شليك موشك فينيكس را به كمك خلبان داد . وي موشك را بر روي اولين ميگ 23 كه در جلو حركت ميكرد شليك كرد ، موشك بلافاصله از تامكت جدا شده و به سمت جنگنده عراقي كه در ارتفاع 30000 پايي حركت ميكردند به پرواز در آمد . 8 ثانيه بعد نيز دومين موشك فينيكس به سمت دومين هواپيماي ميگ 23شليك شد . عليرغم شليك 2 موشك ، هنوز ميگ 23 ها به مسير خود ادامه ميدادند ، احتمالا آنها هنوز از حضور تامكتها در منطقه و سرنوشت سياهي كه در انتظارشان بود بيخبر بودند . در حاليكه خدمه تامكتها مسير موشك هاي فينيكس را دنبال ميكردند و منتظر نتيجه بودند ، از سوي سلطان 9 با آنها تماس گرفته شد و به آنها اطلاع داده شد كه عراقيها از حمله به پايگاه الهوريه آگاه شده اند و به ميگ 23 ها دستور داده اند تا به سمت فانتومها پرواز كنند و آنها را رهگيري نمايند . ميگ 23 هاي عراقي قصد گردش و حركت به سمت فانتومها را داشتند اما خوشبختانه فرصتي پيدا نكردند . اولين فينيكس به ميگ 23 جلويي برخورد كرد و آن را به تلي از آتش بدل كرد . كمك خلبان تامكت سلطان 7 فريادي از خوشحالي كشيد . با اين وجود به نظر ميرسيد كه موشك فينيكس دوم به هدف برخورد نكرده اما لحظاتي بعد كمك خلبان متوجه شد كه دومين ميگ 23 نيز در حال سقوط به طرف زمين است . به احتمال زياد موشك به خود هواپيما برخورد نكرده بود اما فيوز مجاورتي آن منفجر شده بوده و سرجنگي قوي موشك فينيكس كار ميگ 23 عراقي را يكسره كرده بود . تا اين لحظه 2 فروند ميگ 23 عراقي نابود شده بودند ، اما خدمه تامكتها فرصتي براي شادماني نداشتند چون هنوز 2 فروند ميگ 23 ديگر در منطقه حضور داشتند كه ممكن بود خطراتي براي فانتومها ايجاد كنند . ميگ 23 هاي باقي مانده كاملا گيج شده بودند و نميدانستند چه بايد بكنند ، آنها ابتدا به سمت جنوب تغيير مسير دادند ولي بعد به سمت غرب تغيير مسير دادند و پس از آن شروع به كاهش ارتفاع نمودند . آنها هنوز هم نميدانستند كه چه چيزي و از چه سمتي آنها را مورد حمله قرار داده است . صدقي و طيبي با دقت فعاليت آنها را بر روي رادارهايشان زير نظر داشتند و منتظر موقعيت مناسبي براي شكار آنها بودند . شوك ناشي از متلاشي شدن 2 فروند ميگ 23 در مقابل چشمان خلبانان ميگ 23هاي باقي مانده باعث شد تا آنها دو اشتباه بزرگ انجام بدهند . يكي اينكه به سمت غرب راه افتادند و پشت خود را به سمت تامكتها نموده بودند (اكنون تامكتها دقيقا در پشت آنها قرار گرفته بودند) و ديگر اينكه كاهش ارتفاع داده بودند و باعث شده بودند تا تامكتها در ارتفاع بالاتري قرار بگيرند كه براي حمله بسيار ايده آل تر بود . تامكتها براي چند لحظه پس سوز موتورهايشان را روشن كردند تا به سرعت مناسبي برسند و فاصله شان با فلاگر ها كمتر شود .


خدمه دو تامكت اكنون خودشان را براي شليك موشكهاي اسپارو به طرف فلاگر هاي عراقي كه فقط 12 كيلومتر جلوتر از تامكتها بودند آماده ميكردند . اينبار نوبت طيبي بود كه وارد عمل شود ، بنابر اين صدقي 2000 پا از او فاصله گرفت تا مواظب اطراف باشد و چنانچه هنوز جنگنده عراقي ناشناخته اي در منطقه باقي مانده بود آن را رهگيري كند . لحظاتي مانده به شليك موشكهاي اسپارو ‏، طيبي با صدقي تماس گرفت و اعلام كرد كه در CSD جنگنده اش مشكلاتي بوجود آمده است . ساختار سيستم تسليحات تامكت بگونه اي است كه بدون داشتن يك CSD فعال و بدون مشكل كار رهگيري دشمن و شليك موشك كاملا غيرممكن است .
طيبي ميتوانست مشكل را حل نمايد ، برنامه ريزي مجدد CSD در حدود 5 دقيقه زمان ميبرد و 6 تا 8 دقيقه نيز نياز بود تا سيستم ناوبري هواپيما اصلاح گردد . اما او در 300 كيلومتري عمق اسمان عراق قرار داشت و فرصت و سوخت كافي براي انجام اينكار ها نداشت . بدون CSD ، طيبي فقط ميتوانست از مسلسل هواپيما استفاده كند و براي برگشت به فضاي امن ايران نيازمند شانس زياد و اسكورت از سوي جنگنده ديگري ميبود . صدقي كه از اين مشكل آگاه شده بود و ميدانست كه طيبي فرصتي براي رفع مشكل ندارد به او دستور داد كه از ادامه مسير خودداري كند و به سمت منطقه اي كه تانكرها در آنجا در حال گردش بودند برگردد و منتظر بماند . و خودش نيز به دنبال ميگ23هاي باقي مانده به راه افتاد . صدقي موشك حرارتي را مسلح كرد و به دنبال ميگ 23 ها به راه افتاد . وي يكبار ديگر نيز از پس سوز استفاده نمود تا به سرعت دست يابد . اكنون صدقي به نزديكي فلاگر ها كه در 10000 پايي پرواز ميكردند رسيده بود . در 1500 متري آنها ، صدقي صداي قفل موشك سايدوايدر را شنيد اما قبل از آنكه بتواند موشك را شليك كند ، فلاگر ها به يكبباره از هم جدا شدند و ليدر به سمت راست گردش كرد و وينگ من هم به سمت چپ . مسلما آنها اكنون از حضور تامكت مطلع شده بودند . صدقي بلافاصله به راست گردش كرد و به دنبال ليدر رفت . فلاگر عراقي سعي در انجام مانورهاي شديد جهت جلوگيري از شليك موشك توسط صدقي داشت اما بالاخره صدقي توانست تا بر روي فلاگر قفل كند و موشك سايدوايندر را به طرفش شليك كند . ثانيه هايي بعد موشك به هدف برخورد كرد و آن را متلاشي كرد . هنوز لحظاتي از متلاشي شدن فلاگر عراقي نگذشته بود كه كمك خلبان صدقي به وي خبر داد كه آخرين ميگ 23 دقيقا در پشت سر آنها قرار دارد و همچنين سوخت چنداني براي آنها باقي نمانده است .
در حال پرواز با سرعت 520 مايل بر ساعت ، با سوخت نه چندان زياد و با يك ميگ 23 دقيقا در پشت سر ، صدقي مانوري شبيه مانور كبرا انجام داد . اين مانور باعث شد تا سرعت وي در چند ثانيه به يكباره از 520 مايل بر ساعت به 150 مايل بر ساعت كاهش پيدا كند . اما خلبان آخرين ميگ 23 كه انتظار چنين مانوري را نداشت غافلگير شد و به يكباره از صدقي جلو افتاد . اكنون صدقي در پشت سر فلاگر عراقي قرار گرفته بود ، وي مجددا پس سوز را روشن كرد تا به سرعت دلخواه برسد سپس يك تير موشك حرارتي سايدوايندر روانه فلاگر عراقي كرد . اين مشوك نيز همانند 3 موشك قبلي به هدف اصابت كرد و باعث شد تا فلاگر عراقي منهدم شود . پس از منهدم كردن آخرين فلاگر عراقي ، صدقي پس سوز را خاموش كرد و با سرعت عادي به سمت تانكرها به راه افتاد . وي در تماس با سلطان 9 وضعيت خود را اطلاع داد و همچنين متوجه شد كه تمام فانتوم ها به سلامت به تانكر ها رسيده اند و پس از سوختگيري راهي آسمان ايران شده اند . پس از لحظاتي صدقي و كمك خلبانش توانستند تانكر سوخترسان را ببيند در حاليكه فانتومهاي سلطان 1 و سلطان 3 آن را اسكورت ميكردند . صدقي توانست همانند ساير پرنده هاي حاضر در عمليات به راحتي سوختگيري نمايد و به سلامت به آسمان ايران اسلامي برگردد .
بعد از عمليات مشخص شد كه فانتومهايي كه به پايگاه هوايي الهوريه حمله كرده بودند ، علاوه بر وارد كردن خسارات جدي توانسته اند تا 2 فروند ميگ 21 و يك فروند Mi-8 را نيز بر روي زمين از بين ببرند . همچنين حداقل يك متخصص فرانسوي در جريان حمله به هلاكت رسيد و يك نفر ديگر نيز زخمي شد . بعد از اين جريان تمامي متخصصان فرانسوي به فرانسه بازگشتند . همچنين بعدا مشخص شد كه 3 خلبان از 4 خلباني كه ميگ 23 هايشان توسط صدقي ساقط شده بود كشته شده اند كه از جمله آنان ميتوان به كاپيتان احمد صباح (شكارچي 2 فروند F-5E ايراني در روز اول جنگ) اشاره كرد



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391
ساخت هواپيماي شش نفره دو زيست/ تكميل ماهوارهبر سيمرغ تا پايان سال

رييس ستاد توسعه فناوري هوا فضا خبر داد:

ساخت هواپيماي شش نفره دو زيست/ تكميل ماهوارهبر سيمرغ تا پايان سال
» سرویس: علمي و فناوري - فناوري

رييس ستاد توسعه فناوري هوا فضا با اعلام ساخت هواپيماي شش نفره دوزيست، همچنين از تكميل ماهوارهبر سيمرغ تا پايان سال خبر داد.

به گزارش خبرنگار فناوري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، مهندس سيدمهدي فرحي صبح امروز در حاشيهي مراسم رونمايي از تونل باد مادون صوت دانشگاه صنعتي اميركبير در جمع خبرنگاران با بيان اين كه توسعهي زيرساختهاي هوافضايي كشور يكي از برنامههاي ستاد توسعهي هوافضاست گفت: اين برنامه در كليهي دانشگاههاي مهندسي كشور در حال پيگيري است تا بتوان آزمايشگاه هوا فضا را تقويت و تجهيزات آنها را تكميل كرد تا درمجموع زنجيرهي تجهيزات مورد نياز هوافضا كشور كامل شود.

فرحي تونلهاي باد را يكي از مهمترين مولفههاي هوافضايي كشور نام برد و ادامه داد: تونلهاي باد بر اساس ميزان سرعت به تونلهاي زير صوت، گذر صوت، مافوق صوت و ماوراء صوت تقسيمبندي ميشوند كه ستاد توسعه فناوري هوا فضاي معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري در دانشگاههاي مختلف پيگير طراحي و ساخت اين تونلها است.

وي با بيان اين كه تونل باد ساخت محققان دانشگاه صنعتي اميركبير كاملا داراي طراحي و ساخت بومي است، تصريح كرد: چندين تونل باد ديگر طي ماههاي آينده در دانشگاههاي مختلف از جمله شيراز و امامحسين(ع) رونمايي خواهند شد.

رييس ستاد توسعه فناوري هوا فضا با بيان اين كه با حمايت اين ستاد هواپيماي شش نفره دو زيست طراحي و ساخته خواهد شد، خاطرنشان كرد: تمامي طرحهاي مورد حمايت ستاد توسعه فناوري هوا فضا تا پايان سال 91 رونمايي خواهند شد.

وي تصريح كرد: همچنين در جهت تكميل تونل باد دانشگاه صنعتي اميركبير از تامين تجهيزات مورد نياز اين تونل، حمايت لازم صورت خواهد گرفت.

فرحي در خصوص آخرين وضعيت ماهوارهبر سيمرغ گفت: تمامي اقدامات لازم براي ساخت ماهوارهبر سيمرغ در حال انجام است كه اميدواريم تا پايان سال جاري به پايان برسد البته در حوزهي هوا فضا و به خصوص بحثهاي فني آن نميتوان زمان مشخصي را اعلام كرد



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 13 مرداد 1391
ویدئو کلیپ/ Dogfight training HD

حجم: 9.35 مگابایت

دانلود



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 13 مرداد 1391
ویدئو کلیپ/نیروی هوایی آمریکا

حجم: 9.85 مگابایت

دانلود



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 13 مرداد 1391
فروش پنهانی سلاح اتمی به ایران توسط جاسوس امریکایی در یک سریال + فیلم

افسر اطلاعاتی آمریکا با یک پیام کوتاه رمز دار ترتیب فروش اورانیوم برای تسلیحات اتمی را به دولتمردان ایرانی می دهد.
سریال مظنون (person of interest) که از سپتامبر 2011 از شبکه سی بی اس پخش می شود در اپیزود یازدهم خود به موضوع برنامه اتمی ایران پرداخت.
این سریال درمورد یک مامور سابق سازمان سیا و یک متخصص رایانه است که با طراحی نرم افزاری سعی دارند از وقوع جرم در نیویورک پیشگیری کنند.
دولت آمریکا به کمک این نرمافزار کلیه فعالیتها روزانه شهروندان را کنترل و اطلاعات شخصی آنها را بایگانی میکند.این نرم افزار علاوه بر پیدا کردن اقدامات تروریستی و گزارش آن به مقامات آمریکا سایر اقدامات جنایی را نیز مشاهده و پیش بینی می کند با این حال مقامات آمریکا تنها به اقدامات تروریستی علاقه مندند و سایر اقدامات را مهم نمی شمارند. از اینرو آقای فینچ و همکارش تلاش می کنند افرادی را که این نرم افزار مشخص می کند از خطر مرگ نجات دهند.


در قسمت یازدهم این سریال نرم افزاری که براینظارت بر افراد طراحی شده تا از وقوع اتفاقات تروریستی پیشگیری کند شماره ای را دراختیار نیروهای امنیتی آمریکا قرار می دهد. این مرد فردي بنام "گوردن کورزول" است. وی فردی است که در آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا خدمت می کند و بیست سال استسوابقش توسط اف بی آی چک می شود اما نشانه ای از خیانت و جاسوسی از او یافتنمی شود. تا اینکه اخیرا به یک پارک مراجعه کرده و یک بازرگان سوریه ای تلفن همراه خودرا می اندازد و کورزول با این تلفن همراه و با یک اس ام اس رمز دار ترتیبفروش 26 پوند اورانیوم برای تسلیحات اتمی را بهدولتمردان ایرانی می دهد.


دانلود1
در دقایق بعدی فیلم مشخص می شود این نرم افزارچگونه نام این جاسوس امنیتی آمریکا را که به نفع ایران وارد عمل شده پیدا کردهاست.

این جاسوس آمریکایی سومین چهار شنبه هرماه به یک پمپ بنزین می رفتو در سه مورد از این موارد یک ماشین شاسی بلند در این قرار حضور پیدا می کرد. این ماشین به نامزن رئیس یک شرکت نفتی ثبت شده است .کسی که پول بلیط هواپیمایی را داد که توسط یکایرانی که در انفجار مرکز یهودیان در بوینس آیرس در سال 1994 دست داشت ،استفاده شده است. و به این ترتیب این نرم افزار با کشف راین روابط فرد مظنون را پیدا کرده است.



دانلود2
همانطور که در این سریال دیده می شود رسانه های آمریکایی تلاش می کنند تا با ابزار تفریح و سرگرمی موضوعاتی مانند تلاش ایران برای دست یابی به تسلیحات هسته ای و نقش ایران را در انفجار مرکز یهودیان در بوینس آیرس در کشور آرژانتین را واقعی جلوه دهند. ایران هراسی در سالهای گذشته برای بعضی از کمپانی ها و افراد در آمریکا به صنعتی برای کسب درآمد تبدیل شده است.

 


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 12 مرداد 1391
فروش پنهانی سلاح اتمی به ایران توسط جاسوس امریکایی در یک سریال + فیلم

افسر اطلاعاتی آمریکا با یک پیام کوتاه رمز دار ترتیب فروش اورانیوم برای تسلیحات اتمی را به دولتمردان ایرانی می دهد.
سریال مظنون (person of interest) که از سپتامبر 2011 از شبکه سی بی اس پخش می شود در اپیزود یازدهم خود به موضوع برنامه اتمی ایران پرداخت.
این سریال درمورد یک مامور سابق سازمان سیا و یک متخصص رایانه است که با طراحی نرم افزاری سعی دارند از وقوع جرم در نیویورک پیشگیری کنند.
دولت آمریکا به کمک این نرمافزار کلیه فعالیتها روزانه شهروندان را کنترل و اطلاعات شخصی آنها را بایگانی میکند.این نرم افزار علاوه بر پیدا کردن اقدامات تروریستی و گزارش آن به مقامات آمریکا سایر اقدامات جنایی را نیز مشاهده و پیش بینی می کند با این حال مقامات آمریکا تنها به اقدامات تروریستی علاقه مندند و سایر اقدامات را مهم نمی شمارند. از اینرو آقای فینچ و همکارش تلاش می کنند افرادی را که این نرم افزار مشخص می کند از خطر مرگ نجات دهند.


در قسمت یازدهم این سریال نرم افزاری که براینظارت بر افراد طراحی شده تا از وقوع اتفاقات تروریستی پیشگیری کند شماره ای را دراختیار نیروهای امنیتی آمریکا قرار می دهد. این مرد فردي بنام "گوردن کورزول" است. وی فردی است که در آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا خدمت می کند و بیست سال استسوابقش توسط اف بی آی چک می شود اما نشانه ای از خیانت و جاسوسی از او یافتنمی شود. تا اینکه اخیرا به یک پارک مراجعه کرده و یک بازرگان سوریه ای تلفن همراه خودرا می اندازد و کورزول با این تلفن همراه و با یک اس ام اس رمز دار ترتیبفروش 26 پوند اورانیوم برای تسلیحات اتمی را بهدولتمردان ایرانی می دهد.


دانلود1
در دقایق بعدی فیلم مشخص می شود این نرم افزارچگونه نام این جاسوس امنیتی آمریکا را که به نفع ایران وارد عمل شده پیدا کردهاست.

این جاسوس آمریکایی سومین چهار شنبه هرماه به یک پمپ بنزین می رفتو در سه مورد از این موارد یک ماشین شاسی بلند در این قرار حضور پیدا می کرد. این ماشین به نامزن رئیس یک شرکت نفتی ثبت شده است .کسی که پول بلیط هواپیمایی را داد که توسط یکایرانی که در انفجار مرکز یهودیان در بوینس آیرس در سال 1994 دست داشت ،استفاده شده است. و به این ترتیب این نرم افزار با کشف راین روابط فرد مظنون را پیدا کرده است.



دانلود2
همانطور که در این سریال دیده می شود رسانه های آمریکایی تلاش می کنند تا با ابزار تفریح و سرگرمی موضوعاتی مانند تلاش ایران برای دست یابی به تسلیحات هسته ای و نقش ایران را در انفجار مرکز یهودیان در بوینس آیرس در کشور آرژانتین را واقعی جلوه دهند. ایران هراسی در سالهای گذشته برای بعضی از کمپانی ها و افراد در آمریکا به صنعتی برای کسب درآمد تبدیل شده است.

 


<-PostRate->
|
امتیاز مطلب : <-PostRateResult->
|
تعداد امتیازدهندگان : <-PostRateCount->
|
مجموع امتیاز : <-PostRateTotal->
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 12 مرداد 1391
پایگاههای شکاری نیروی هوایی ارتش

پایگاههای شکاری نیروی هوایی ارتش

فهرست پایگاههای شکاری نیروی هوایی ارتش که در دوران حکومت پهلوی و حکومت جمهوری اسلامی ایران تاسیس شدهاند:


تاسیس قبل از انقلاب

TFB.1- پایگاه یکم شکاری مهرآباد (تهران) ‏۴۶″ ۱۸′ ۵۱°شرقی ‏۱۹″ ۴۱′ ۳۵°شمالی

گردان ۱۱ شکاری میگ ۲۹

گردان ۱۲ شکاری اف ۵

گردان ۸۳ شکاری اف ۱۴

گردان؟؟ شکاری سوخو ۲۴

گردان ۱۱ ترابری سی ۱۳۰

گردان ۱۲ ترابری سی ۱۳۰

گردان ۱۳ ترابری بویینگ ۷۰۷

گردان ۱۴ ترابری بویینگ ۷۴۷

TFB.2- پایگاه دوم شکاری تبریز ‏۲۴″ ۱۴′ ۴۶°شرقی ‏۴۴″ ۰۷′ ۳۸°شمالی

گردان ۲۱ شکاری اف ۵

گردان ۲۲ شکاری اف ۵

گردان ۲۳ شکاری میگ ۲۹

گردان150 شکاری صاعقه

TFB.3- پایگاه سوم شکاری همدان ‏۱۲″ ۳۹′ ۴۸°شرقی ‏۳۷″ ۱۲′ ۳۵°شمالی

گردان ۳۱ شکاری اف ۴

گردان ۳۲ شکاری اف ۴

گردان ۳۳ شکاری اف ۴

TFB.4- پایگاه چهارم شکاری دزفول ‏۰۷″ ۲۴′ ۴۸°شرقی ‏۵۷″ ۲۵′ ۳۲°شمالی

گردان ۴۱ شکاری اف ۵

گردان ۴۲ شکاری اف ۵

گردان ۴۳ شکاری اف ۵

TFB.5- پایگاه پنجم شکاری امیدیه ‏۳۵″ ۳۲′ ۴۹°شرقی ‏۵۱″ ۴۹′ ۳۰°شمالی

گردان ۵۱ شکاری اف ۷

گردان ۵۲ شکاری اف ۷

گردان ۵۳ شکاری اف ۷

TFB.6- پایگاه ششم شکاری بوشهر ‏۰۴″ ۵۰′ ۵۰°شرقی ‏۴۱″ ۵۶′ ۲۸°شمالی

گردان ۶۱ شکاری اف ۴

گردان ۶۲ شکاری اف ۴

گردان ۸۲ شکاری اف ۱۴

TFB.7- پایگاه هفتم شکاری شیراز ‏۱۸″ ۳۵′ ۵۲°شرقی ‏۱۱″ ۳۲′ ۲۹°شمالی

گردان ۷۱ شکاری اف ۵

گردان ۷۲ شکاری سوخو ۲۴

گردان ۷۱ ترابری سی ۱۳۰

گردان ۷۲ ترابری سی ۱۳۰

گردان ۷۳ ترابری ایلیوشن ۷۶

گردان ۸۳ شکاری اف ۱۴

گردان هلیکوپتر ترابری ۲۱۲ و شینوک ۴۷

TFB.8- پایگاه هشتم شکاری اصفهان ‏۱۷″ ۵۱′ ۵۱°شرقی ‏۴۹″ ۴۴′ ۳۲°شمالی

گردان ۸۱ شکاری اف ۱۴

گردان ۸۲ شکاری اف ۱۴

TFB.9- پایگاه نهم شکاری بندر عباس ‏۴۰″ ۲۲′ ۵۶°شرقی ‏۵″ ۱۳′ ۲۷°شمالی

گردان ۹۱ شکاری اف ۴

گردان ۹۲ شکاری اف ۴

TFB.10- پایگاه دهم شکاری چابهار ‏۵۵″ ۲۲′ ۶۰°شرقی ‏۴۱″ ۲۶′ ۲۵°شمالی

گردان ۱۰۱ شکاری اف ۴
تاسیس بعد از انقلاب

TFB.13- پایگاه سیزدهم شکاری زاهدان ‏۲۲″ ۵۴′ ۶۰°شرقی ‏۲۹″ ۲۸′ ۲۹°شمالی

گردان شکاری اف ۶

TFB.14- پایگاه چهاردهم شکاری مشهد ‏۳۸″ ۳۸′ ۵۹°شرقی ‏۰۷″ ۱۴′ ۳۶°شمالی

گردان شکاری میراژ اف ۱

TFB.15- پایگاه پانزدهم شکاری کرمانشاه ‏۲۳″ ۰۹′ ۴۷°شرقی ‏۴۷″ ۲۰′ ۳۴°شمالی

رزرو

TFB.16- پایگاه شانزدهم شکاری کرمان ‏۳۴″ ۵۷′ ۵۶°شرقی ‏۵۷″ ۱۵′ ۳۰°شمالی

رزرو

TFB.17- پایگاه هفتدهم شکاری مسجد سلیمان ‏۱۶″ ۱۶′ ۴۹°شرقی ‏۵۸″ ۵۹′ ۳۱°شمالی

رزرو
سایر ایستگاههای هوایی نظامی

میدان نظامی هوایی احمدی - ‏۷″ ۰۲′ ۵۱°شرقی ‏۵۷″ ۰۵′ ۲۹°شمالی
پایگاه هوایی بدر (سپاه پایگاه هوایی) - ‏۴۹″ ۴۱′ ۵۱°شرقی ‏۱۶″ ۳۷′ ۳۲°شمالی
پایگاه هوایی بیشه کلاه - ‏۵۸″ ۲۰′ ۵۲°شرقی ‏۱۸″ ۳۹′ ۳۶°شمالی
پایگاه هوایی هسا - ‏۴۰″ ۳۳′ ۵۱°شرقی ‏۴۴″ ۵۵′ ۳۲°شمالی
میدان هوایی جاسک - ‏۵۱″ ۴۷′ ۵۷°شرقی ‏۱۱″ ۳۹′ ۲۵°شمالی
پایگاه هوایی کاشان - ‏۳۷″ ۳۴′ ۵۱°شرقی ‏۴۳″ ۵۳′ ۳۳°شمالی
فرودگاه کیش (عادی/نظامی) - ‏۵۲″ ۵۸′ ۵۳°شرقی ‏۳۳″ ۳۱′ ۲۶°شمالی
فرودگاه کوشک نصرت (منظریه) - ‏۲۲″ ۴۸′ ۵۰°شرقی ‏۰۲″ ۵۹′ ۳۴°شمالی
پایگاه هوایی مسجد سلیمان - ‏۱۶″ ۱۶′ ۴۹°شرقی ‏۵۸″ ۵۹′ ۳۱°شمالی
پایگاه هوایی نایین - ‏۳۶″ ۰۳′ ۵۳°شرقی ‏۴۶″ ۵۱′ ۳۲°شمالی
پایگاه هوایی ناجا - ‏۵۱″ ۵۲′ ۵۰°شرقی ‏۳۴″ ۴۶′ ۳۵°شمالی
فرودگاه شهید اشرفی اصفهانی (کرمانشاه) (عادی/نظامی) - ‏۲۳″ ۰۹′ ۴۷°شرقی ‏۴۷″ ۲۰′ ۳۴°شمالی
پایگاه هوایی شهید وطنپور - ‏۱۲″ ۴۱′ ۵۱°شرقی ‏۰۹″ ۳۴′ ۳۲°شمالی
شوگا پایگاه هوایی - ‏۲۳″ ۱۰′ ۵۶°شرقی ‏۴۰″ ۳۷′ ۳۷°شمالی
فرودگاه ارومیه (عادی/نظامی) - ‏۱۹″ ۰۴′ ۴۵°شرقی ‏۱۵″ ۴۰′ ۳۷°شمالی



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 12 مرداد 1391
آمريکاييها چوب نقض حريم هوايي پرندگان را خوردند! + تصاویر

با حمله يك دسته پرنده به هواپيماي بوئينگ 737 خطوط هوايي آمريكا حين پرواز، سوراخ بزرگي در قسمت جلوي آن ايجاد شده كه البته با هوشياري خلبانان آن هواپيما به سلامت به زمين نشسته است.
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پايگاه خبري ديلي ميل؛ اين پرنده ها كه گونه آنها شناخته نشده، ظاهرا حريم هوايي خود را در خطر ديده اند كه به هواپيمايي كه از دالاس عازم دنور بوده، حمله كردند.

خلبانان پس از آگاهي از حمله پرنده ها اعلام وضعيت و فرود اضطراري كرده اند.

تخمين مسئولان هواپيمايي آمريكا، نشان مي دهد كه سالانه حدود 600 ميليون دلار به پروازهاي عادي و نظامي آمريكا از اين طريق آسيب وارد مي شود.






:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 12 مرداد 1391
ترمز هواپیما Aircraft Brake

سیستمهای ترمز هواپیمایی و تلاشهای پیگیر طراحان

پیشرفتهای بوجود آمده در تکنولوژی مواد، روشهای طراحی و آزمونهای بعد از ساخت موجب گردیده که در کیفیت و کارائی ترمزهای هواپیماهای جت امروزی بطور چشمگیری بهبود حاصل شود و بدون اینکه فضای بیشتری را اشغال کند دارای اوزون کمتری نسبت به ترمزهای قدیمی باشد. بکارگیری مواد مرکب و فلزاتی که نسبت استحکام به وزن آنها بالاست و نیز استفاده از تحلیلهای پیچیدة کامپیوتری از جمله عوامل کلیدی این پیشرفتها بحساب میآید. بهبود کیفی در کارائی ترمزها در آینده با استفاده از مواد پیشرفته عایقدار یا دافع گرما، سازههای کامپوزیتی، سیستمهای کامل کنندة متناوب و سیستم کنترل گرمائی پیشرفته صورت خواهد گرفت.
سیستمهای ترمز هواپیمای امروزی از انواع اولیه که در آن برای بحرکت آوردن هواپیما بر روی باند از چرخهای اتومبیل و برای کند کردن سرعت آن از پایههای کمکدار دم هواپیما استفاده میشد، بمراتب پیشی گرفته است. چرخها و ترمزهای جدید به هم وابستهاند و در ساخت آنها از روشهای پیشرفتة مهندسی استفاده شده و نمونههای چندگانهای از پیشرفت تکنولوژی مواد را به نمایش درآورده است.





اجزای اصلی بکار رفته در سیستم ترمز یک هواپیمای پیشرفتة امروزی بعنوان نمونه بقرار زیر است:

1-ترمزی که در آن سیستم هیدرولیکی با فشار زیاد استفاده شده، قطعات آن از مواد مرکب کربنی، تیتانیوم، فولاد با استحکام زیاد و آلومینیوم ساخته شده تا بتواند گرمای بسیار زیاد را جذب و سپس دفع کند.

2-استفاده از یک سیستم کنترل ترمز یکپارچه و کامپیوتری با بهرهگیری از سنسورهای پیشرفته و تکنولوژی کنترل ارتباط سیستماتیک و عملکردهای خودآزما.

3- استفاده از چرخهائی که دارای شکل پیچیدهای بوده و از آلومینیوم با استحکام زیاد ساخته شده و دارای سپر حرارتی ایمنی بعد از خرابی باشد.

همچون سایر اجزای اصلی هواپیما، طراحی سیستم ترمز نیز با محدودیتها و نیازهای ضد و نقیضی همراه است.
وزن کم، کارائی بالا، تعمیرات اندک، قابلیت اطمینان زیاد، دوام زیاد و هزینة کم ویژگیهایی است که سیستم ترمز باید تواماً بهمراه داشته باشد.
در ادامة این بحث بر طرحهای اصولی بکار رفته در ترمز هواپیمای امروزی مروری کوتاه نموده و بطور خلاصه به پیشبینی پیشرفتهای آینده نیز خواهیم پرداخت.
چرخ هواپیما و سیستم ترمز آن بصورت یکپارچه طراحی میشود، آنچنانکه منطبق با ویژگیهای یک هواپیمای مشخص و مورد نظر باشد. کارآئی چرخ و ترمز آن با استفاده از طراحی کامپیوتری، مدلسازی پیچیده و روشهای شبیهسازی تحلیلی، در مرحله طراحی به حد مطلوب میرسد.
چرخ هواپیما از نوع دو تکه ساخته میشود تا سوار کردن «تایر» آسان باشد. و نیز دارای اندکی انحراف است تا فضای ترمز بیشتری را فراهم آورد. برای حفاظت چرخها در برابر گرمای حاصل از ترمز از پوششهای عایق استفاده میگردد. از طرف دیگر مکانیزمهای ایمنی از قبیل فیوزهای حرارتی و سوپاپهای اطمینان در آن بکار میرود.





سیستم ترمزها از دیسک های ثابت و متحرک (چرخشی) چند لایهای و اصطکاکی تشکیل یافته است . این دیسکهای اصطکاکی که قسمت اعظم گرما را بخود جذب میکند، بوسیله اجراء سازهای چندی از قبیل پیستونهای عمل کنندة فشاری، پوستة تنظیم، قسمت انتقال گشتاور (که گشتاور را به ارابه فرود یا چرخ هواپیما منتقل میسازد) و یک صفحه ترمز ثابت (که بعنوان یک نگهدارندة سازهای در جذب گرما عمل میکند) محصول گردیده است.
ترمز با فشار هیدرولیکی عمل میکند و انرژی جنبشی هواپیما را به گشتاور کندشوندهای بدل میسازد. سیستم کنترل ترمز ، خود سطوح فشار ترمز را تعدیل میکند تا کارآئی آنرا در متوقف ساختن هواپیما به حد دلخواه برساند. ضمناً یک سیستم «ضدسرخوردگی» در آن بکار رفته تا فاصله (یا زمان) متوقف ساختن هواپیما را به حداقل برساند، هدایت سمتی را برای آن تأمین نمایند و از ترکیدن لاستیکها جلوگیری بعمل آورد.
علاوه بر آن یک مکانیزم ترمز خودکار که فرامین مربوط به علمکرد کار پیش ترمز و میزان کاهش سرعت را آماده میسازد، میتواند بخشی از سیستم کنترل ترمز هواپیما باشد. سنسورهای مربوط به سرعت چرخها، دستگاه پردازش علائم یا دستگاه مقایسهگر (کامپیوتری) و سوپاپهای تنظیم، جملگی از اجزای عمدة سیستم کنترل ترمز هواپیما بشمار میرود. تکامل چرخ هواپیما از انواع چرخهای پرهدار اتومبیل آغاز شده، چرخهای ریختهگری آلومینیومی و منیزیمی را پشت سر گذاشته، و عموماً از انواع چرخهای آلومینیومی دو تکه ساخته شده به روش آهنگری (فورج) استفاده میشود.
چشمگیرترین پیشرفت در طراحی چرخهای هواپیما، کاهش وزن و حجم و افزایش کارایی آن است.

!عمدهترین اهداف در طراحی چرخهای هواپیما بشرح زیر خلاصه میشود:

1-افزایش عمر چرخشی
یکی ازآزمایشهائی که برای ارزیابی کیفی چرخهای هواپیما انجام میشود، بررسی میزان عمر چرخشی آن میباشد.(این مقدار اکنون از 25000 مایل در مورد هواپیماهای حمل و نقل ارتشی مانند هواپیمای
C-17 تا 50000 مایل برای هواپیماهای جت مسافربری امروزی متغیر میباشد).

2-تداوم ایمنی بعد از خرابی
چرخهای هواپیماهای امروزی طوری طراحی شده تا در مقابل خرابیهای حاصل از خستگی مقاومت داشته و عیوب مرگبار و انفجارآمیز را در پی نداشته باشد (که البته شامل طراحی چرخهائی میشود که بعد از بوجود آمدن حداکثر خرابی در آن، در لبة حمل چرخها یا در محل قرار گرفتن طوقة داخلی لاستیک در روی رینگ خللی وارد نگردد).

3-افزایش ایمنی در برابر پوسیدگی و فساد
با بکارگیری سیستمهای محافظت در برابر خوردگی و پائین آمدن میزان تنش در سطوح حساس چرخ و انجام عملیات تشخیص خوردگی و زنگزدائی بطور مکرر، از میزان نقیصههائی که در چرخ هواپیما بوجود می آید و منشاء آن خوردگی و زنگزدگی میباشد کاسته و به حداقل رسانده میشود.

4-بکارگیری سیستمهای محافظ گرما
بهبود در تونائیهای ترمز هواپیما بویژه ترمزهای کربنی، با افزایش گرماپذیری آن (در هنگام گرفتن ترمز) حاصل گردیده است. ایجاد حفاظت گرمائی در چرخ، ایجاد محدودیت در مسیر جریان حرارت، خنک کردن چرخ، نصب مهرههای ذوب شونده برای خنک کردن محیط یاد شده لاستیک، از جمله ترفندهای کلیدی در طراحی چرخهای پیشرفتة امروزی است که برای جلوگیری از وقوع فاجعه در نظر گرفته شده است.
علاوه بر اهداف فوق، نوع لاستیک بکار رفته در چرخ نیز در طراحی آن مؤثر است. لاستیکهای رادیال و شعاعی ممکن است «بار»ها را به شکل متفاوتی بر چرخ اعمال نماید. بنابراین هنگام طراحی، میزان این «بار» ها بخصوص اگر تعویضپذیری آن مد نظر باشد باید بوسیلة طراح مراعات شود.
با توجه به این واقعیت، طراحی چرخهایی که بتواند چنین توقعات مشکل و فزایندهای را برآورده سازد و از طرفی در میزان وزن و حجم آن نیز افزایش چندانی حاصل نگردد، در واقع مقدار زیادی مدیون بکارگیری و توسعة روشهای نوین و شبیهسازیهای کامپیوتری میباشد. تکنیکهای تحلیلی که در طراحی چرخها بخدمت گرفته میشود شامل تجزیه محدود سطوح تنش و مدلسازی حرارتی سیستمهای چرخ و ترمز میباشد.
با استفاده از روش کامپیوتری، چرخ هواپیما از موادی ساخته میشود که بتواند «بار»های وارد را تحمل کند، عمر آن زیاد و ویژگیهای حرارتی و وزن آن اندک باشد. با استفاده از این روشهای کامپیوتری، طراحی، ساخت و ارزیابی مدلهای جدید چرخ در زمان کوتاهی صورت میپذیرد.
خلاصه اینکه بکارگیری و توسعه روشهای مدلسازی کامپیوتری و تحلیلی درتعیین قسمتهای حساس و عیوب احتمالی و سطوح حرارتی چرخهای هواپیما، صنایع تولید کننده را قادر ساخته تاآنرا با حداقل وزن، عمر زیاد، نیاز تعمیراتی اندک و ایمنی بیشتر تولید نمایند. میتوانیم انتظار داشته باشیم روند بهبود در کیفیت چرخها با تکامل مواد اصلی سازندة آن همچنان با تداوم همراه باشد.
یکی از عوامل عمده که در توسعه و ساخت چرخهای هواپیماهای فعلی و آتی نقش کلیدی دارد، توجه به مواد تشکیل دهندة سازة چرخ میباشد.

ویژگیهای عمدة مواد فوق بقرار زیر است:
-مقاومت در برابر خستگی و استحکام استاتیکی.
-مقاومت در برابر حرارت زیاد.
-مقاومت در برابر خوردگی.
-قیمت ارزان




گرچه سالهای بسیاری است که صنایع ازآلیاژهای آلومینیوم فورج شده «2014-T6» یا «T-61» بعنوان فلز استاندارد برای ساختن چرخها استفاده میکنند، لیکن همچنان به بررسیهای خود برای جایگزین نمودن مواد جدید ادامه میدهند تا در کیفیت چرخها بهبود بیشتری حاصل شود. با بکارگیری آلیاژهای آلومینیومی پیشرفته، معیارهای جدیدی از لحاظ استحکام و دوام بیشتر درمقابل حرارت زیاد، مقاومت در برابر خستگی و حرارت زیاد ومقاومت در برابر خوردگی و ترکخوردگی، بوجود در میآید.
انجام این بهینهسازیها بطور چشمگیری کیفیت تعمیرپذیری و قابلیت اطمینان چرخها را افزایش خواهد داد. علاوه بر آن، چرخهای ساخته شده از الیاف کامپوزیتی و مواد مرکب از قبیل مواد مرکب کربنی یا گرافیتی و فایبرگلاس، سبکی وزن و میزان خرابی مجاز بیشتری را موجب میشود.
در شاخه ترمز چرخهای هواپیماهای امروزی بود که متخصصان تکنولوژی مواد به یکی از ضروریترین تحقیقات مورد نیاز در رشتة خود پی بردند. ترمز، خود یک موتور گرمائی است که وظیفة آن جذب و مستهلک نمودن انرژی جنبشی است. چرخ هواپیما وسیلهای مطمئن برای حرکت هواپیما در روی زمین میباشد اما وسیلهای اضافی است که از بار مفید هواپیما در پرواز میکاهد، به همین دلیل است که از طراحان خواسته میشود تا آنجا که امکان دارد آنرا کوچک و سبک بسازند.
از روشهای تحلیلی و شبیهسازهای کامپیوتری برای ساخت چرخهای پردوام و سبک استفاده میشود. علاوه بر آن، تداوم این نوآوریها در طراحی موجب شده در میزان تعمیرپذیری و کارآئی قسمتهای متحرک چرخها بهبود حاصل شود. با این همه، بیشترین پیشرفتها حول مسئله اصطکاک و مواد متشکله قطعات بوده است. این بهبودها نه تنها موجب افزایش حجم چرخها و ترمز نشده بلکه تونائی و کارآئی آنرا همگام با نیازهای فزاینده صنایع هوائی افزایش داده است.

بهبودهای عمدهای که در ساخت ترمز هواپیماهای امروزی حاصل شده بقرار زیر است:
عمر طولانی:
تعداد دفعات نشستن هواپیما بعد از هر مرحله تعمیر اساسی از 100 تا 300 بار فرود برای هواپیماهای نظامی و جتهای مسافربری اولیه به 900 تا 2000 بار فرود در هواپیماهای امروزی افزایش یافته است.

وزن سبک:بکارگیری مواد با استحکام زیاد و چگالی کم، موجب کاهش وزن ترمزها تا 50% در مقایسه با ترمزهای فولادی مشابه شده است.

_ایمنی و قابلیت اطمینان_:
روشهای نوین آزمایشگاهی از قبیل شبیهسازی طیفهای ترمز از مراحل فرود کامل هواپیما، بمقدار زیادی موجب ارتقاء کیفی در کارآئی و قابلیت اطمینان سیستمهای ترمز گردیده است. امروزه عواملی همچون شرایط گرمائی و دینامیکی، درخلال عمر کاری ترمز بطور روزمره مورد ارزیابی قرار میگیرد.
هر یک از برنامههای جدید ساخت و ارزشیابی کیفی آزمایشگاهی آن، نیاز به یک یا دو سال وقت دارد، حال آنکه برای ترمزهای نسل پیشین انجام آن فقط یک یا دو ماه طول میکشید. این بهبودها با بکارگیری تکنولوژی پیشرفته مواد صورت گرفته است.
محورهای پیچشی که از جنس تیتانیوم ریختگی و هم فشار میباشد نسبت به فولاد فورج شده سبکتر بوده و از نظر مسائل حرارتی بهتر میباشد. کیفیت خوب آلیاژ، موجب سبکی وزن قسمت پوستة پیستون یکپارچه یا مکانیزم تنظیم کننده یا طبقهای (ترمز چرخ) تنظیم سرخود، از جمله تصمیمات طراحی است که کارائی ترمز را افزایش میدهد.
با این همه، مهمترین عامل در بهبود کیفی ترمز هواپیما، پیشرفت در زمینه مواد اصطکاکی بکار رفته در آن و اتلاف حرارتی ترمز میباشد. ترمز فولادی استاندارد که در آن صفحات اصطکاکی سرامیکی بکار رفته (این ماده اولین بار بعنوان سطوح اصطکاکی در دهه 1940 در ترمزها مورد استفاده قرار گرفته است.) موجب بهبود عمر سایشی و کارائی عمومی ترمزها شده است. اما توسعة بکارگیری مواد مرکب کربنی از چشمگیرترین پیشرفتها در تکنولوژی ساخت ترمز هواپیما از لحاظ حرارتی آن بحساب میآید.
مواد مرکب کربنی دارای ویژگیهای بینظیری است که به طراح اجازه میدهد با استفاده ازآن، همة وظایف سطوح اصطکاکی دیسک ترمز و جذب کنندهها و وظیفة اعضای سازهای آنرا در یک قطعه واحد متمرکز سازد.
وقتی دو قطعه از جنس مواد مرکب کربنی بر روی یکدیگر سایش داشته باشند میتوانند نقش یک ماده پراصطکاک را ایفا نمایند. ذخیرة حرارتی مواد مرکب زیاد است، علاوه بر آن قابلیت هدایت گرمائی آن موجب انتشار سریع حرارت میشود.
مواد مرکب کربنی از استحکام زیادی برخوردارند و میتوان از آن برای ساخت قطعات مقاوم در برابر «بار» زیاد استفاده نمود. این مواد دارای ویژگی خاصی هستند و آن اینکه استحکام آنها بر اثر افزایش حرارت نقصان میباشد. این ویژگی وقتی با انبساط حرارتی اندک در هم میآمیزد خاصیت جذب حرارت آنرا بالا میبرد بطوریکه تنها سازههای مجاور موجب محدودیت آن در این خصوص خواهد بود. برای اینکه ترمز بتواند در درجه حرارت بالاتر کارائی داشته باشد باید در واحد وزن سازة آن ازمواد بیشتری که واحد وزن سازة آن از مواد بشتری که در برابر حرارت مقاوم است استفاده نمائیم.
اصطلاح «مواد مرکب کربنی» برای انواع گستردهای از مواد استفاده میشود؛ همانند لنت (ترمز) ساخته شده از سرمت (مخلوطی از فلز و سرامیک) و مواد آلی. ساخت لنت ترمز از مواد مرکب کربنی خود مستلزم دانش و علم کافی دراین خصوص است. اجزاء تشکیل دهنده مواد و روشهای ساخت را میتوان تغیر داد تا قطعاتی با کارائی متفاوت ساخته شود. در واقع طراحان نشان دادهاند که قطعات ترمز از جنس مواد مرکب کربنی را میتوانند چنان دستخوش تغییر نمایند که به کلیه اهداف مورد نظر خود در ساخت ترمز هواپیما دست یابند. استفاده از الیاف گوناگون روشهای متراکمسازی ، الیاف منقطع در دو یا سه اندازة مختلف، و روش قالبگیری پارچهای تنها معدودی از بیشمار آمیزههائی است که میتوانند برای تولید دیسک ترمز کربنی مورد استفاده قرار دهند. اگر سائیدگی دیسک ترمز (از نوع کربنی) از اندازة مجاز خارج شود میتوان آنرا برای استفادة مجدد نوسازی نمود.
ترمزهای کربنی برای اولین بار سال 1972 ، بعنوان یک وسیله استاندارد در هواپیمای F-15 مورد استفاده قرار گرفت و بسرعت بعنوان یکی از انواع اصلی ترمز بر روی دیگر هواپیماهای نظامی مورد استفاده قرار گرفت. اولین هواپیمای مسافربری که در آن از این نوع ترمز استفاده شده هواپیمای کنکورد بود ولی گرانی قیمت آن موجب گردید استفادة تجاری آن به کندی صورت پذیرد. امروزه در تمام برنامههای هواپیماهای نظامی و مسافربری استفاده از ترمزهای کربنی گنجانده شده است.

همچون سایر سیستمهای هواپیما، تکنولوژی سیستم ترمز آن نیز با نوآوری و پویائی همراه بوده و هدف آن بهبود در کارائی و قیمت تمام شده میباشد تلاشهای جاری در زمینههای گوناگون توسعه، ساخت و کاربرد آن بقرار زیر است:

-استفاده از مواد مرکب پیشرفته و مقاوم در برابر حرارت به منظور افزایش تراکمپذیری و عمر ترمز و ارتقاء مقاومت آن در برابر سایش (چنین بهبودهائی میتواند منتج به کاهش تعداد دیسکهای اصطکاکی در یک ترمز گردد).

-استفاده از مواد مرکب قالبگیری شده و سازههای کامپوزیتی از نوع رشته پیچی در بسیاری از قطعات عمدة هواپیما از قبیل چرخها، پوستههای پیستون و قسمت انتقال گشتاور با هدف کاهش وزن و آسیبپذیری آن.

-بکارگیری سیستمهای هیدرولیکی با فشار زیاد و استفاده از روغن هیدرولیک مرغوبتر که موجب عملکرد بهتر ترمزها شده ، اشتعالپذیری و وزن آنرا کاهش میدهد.

-استفاده از سیستمهای جداگانه عمل کنندههای الکترومکانیکی و الکتروهیدرواستاتیکی که با نیروی الکتریکی کنترل میگردد، کارائی ترمزها را بهبود بخشیده و موجب کاهش وزن سیستمهای ترمز هواپیما میگردد.

-بکارگیری روشهای پیشرفتة کنترل گرما، از قبیل سیستمهای خنککننده فعال و غیرفعال.

-استفاده از تکنولوژی پیشرفتة کنترل ترمز از قبیل دستگاههای کنترل الکترونیکی چند منظوره و سیستم انتقال سیگنال از طریق سیم (کابل) نوری (سیستمهای کنترل ارابة فرود یکپارچه برای هواپیماها در حال ساخت میباشد که در آن مکانیزم ترمز خودکار، عمل هدایت فرمان و مکانیزم ضدسرخوردن، تماماً در کنترل کنندة واحدی ادغام شده است.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 12 مرداد 1391
معرفی پایگاههای هوایی نیروی هوایی IRIAF

ایران همکنون دارای سیزده پایگاه هوایی نظامی است. از این تعداد، یازده پایگاه هوایی پیش از انقلاب و عمدتاً به کمک مستشاران نظامی آمریکایی ساخته شدند. این پایگاهها عبارتند از:

۱- پایگاه یکم شکاری – مهر آباد تهران

این پایگاه در اصل برای حفاظت شهر تهران و تاسیسات صنعتی و نظامی آن و همچنین ماموریتهای آموزشی و آزمایشی مورد استفاده قرار میگرد. در ضمن این پایگاه به عنوان سرفرماندهی هواپیماهای ترابری ارتش و دورههای اورهال و سرویس برخی از جنگنده و هواپیماهای ارتش مورد استفادهاست. در این پایگاه عموما اکثر جنگندهها و هواپیماهای ارتش در حال تردد هستند. در این پایگاه عمدتا از حدود ۱۸ میگ ۲۹ و حدود ۵ اف ۱۴ تامکت برای گشتهای هوایی و رهگیری هواپیماهای متخاصم استفاده میشود. این ترکیب یعنی استفاده از دو رهگیر با قابلیتهای متفاوت اما ماثر باعث شده در کنار پدافندهای سنگین اطراف تهران که عمدتا اس۲۰۰ و هاگ و البته سام میباشند آسمانی امنی برای تهران و حومه ان رقم بخورد. در این پایگاه سوخو۲۴ هم عملیاتی است و پرواز میکند و احتمالا این بمب افکنها در شرایط اضطراری و جنگ ماموریتها خود را از این پایگاه شروع خواهند کرد. همچنین وجود اف ۵ها هم به دلیل آموزش میباشد. پایگاه مهر آباد در جریان جنگ چندان مورد هجوم هواپیماهای عراقی قرار نگرفت ولی در چنیدن بار میگها و سوخوهای بمب افک عراقی این پایگاه را مورد هجوم خود قرار دادند.



۲-پایگاه دوم شکاری ـ تبریز

این پایگاه به مامن اصلی انواع اف ۵ شهیر است و احتمالا حدود ۳۰ فروند از این شکاری در این پایگاه عملیاتهای پروازی و آموزشی و گذراندن دوره اورهال را پشت سر میگذرانند. چند سالی هم هست که تعدادی میگ ۲۹ هم به این پایگاه اضافه شده و قدرت رهگیری آسمان اذربایجان شرقی و غربی و اردبیل را بهبود بخشیدهاست. اصولا اف ۵ها قدرت رهگیری در شب را ندارند به بنا براین یکی از ضعفها بزرگ منطقه شمال غرب کشور عدم رهگیری در شب در مواجه با هواپیماهای متخاصم بود که در جنگ این موضوع بارها موجب حضور جنگندههای عراقی در شب بخصوص در ارومیه و شهرهای مرزی میشد که البته آن موقع سعی میشد بیشتر از سیستم پدافند هوایی هاگ بهره برده شود و یا گاهی اوقات جنگندههای گشت پایگاه نوژه همدان و یا اف ۱۴های گشت تهران به کمک میا آمدند که البته به خاطر عدم پوشش کامل راداری این مهم به درستی انجام نمیپذیرفت. اما در حال حاضر وجود میگهای ۲۹ این عیب را هم تا حدی زیادی پوشاندهاست و حتی گفته میشود. اما در کل این پایگاه نقش زیادی در جریان جنگ ایفا نمود و تعدادی زیادی از عملیاتهای هوایی با محوریت اف ۵ها از این پایگاه صورت میگرفت. این پایگاه همچنین در حال حاضر دوره اورهال و اموزش تکمیلی اف ۵ را برگذار مینماید.


۳-یگاه سوم شکاری – شهید نوژه همدان

پایگاه نوژه در ۶۵ کیلومتری شهر همدان در میان کوههای بلند الوند قرار گرفته. موقعیت این پایگاه مشهور به به دلیل قرار گرفتن در غرب کشور بسیار مهم است همچنین مکان این پایگاه به علت قرار گرفتن در موقعیتی مناسب ار دید راداری بسیار حائز اهمیت است. این پایگاه مشهور که شهرتش به دلیل وجود تعداد زیادی اف ۴ فانتوم است در جریان جنگ نقش بسیار گسترده و مهمی را ایفا نمودهاست بطوری که حدود ۳۵٪عملیاتهای مهم برخاسته از این پایگاه بودهاست. این پایگاه بارها و بارها مورد هجوم جنگندههای عراقی قرار گرفت ولی به دلیلها بسیاری منجمله موقیعت مکانی مناسب و واکنش سریع پدافند هوایی و رهگیری هوایی از صدمات زیاد مصمون ماند. در زمانی هم کودتای در این پایگاه صورت گرفت که به کودتای نوژه مشهور است و تعداد300نفر از خلبانان نیروی هوایی در سال 59 در آن اعدام شدند. این پایگاه بیشترین اف ۴های نیروی هوایی را در خود جای داده و به طبع دورههای اروهال و اموزش این جنگنده باوفا در این پایگاه برقرار است.



۴- پایگاه چهارم شکاری – دزفول - وحدتی

پایگاه دزفول به دلیل قرار گیری در نزدیک مرز و عراق و وجود تاسیسات عمرانی مهم کشور از جمله سد دز که در حال حاضر کنترل کننده برق کل کشور است اهمیتی زیادی دارد. این پایگاه به عنوان یک پایگاه ضربتی و وا کنش سریع عمل میکند و وجود اف ۵های ضربتی دلیل بر این است که این پایگاه عمدتا به عنوان اولین واکنش دهنده به تهاجمات هوایی دشمن محسوب میشود.



۵- پایگاه پنجم شکاری – امیدیه

این پایگاه در کنار شهرهای آغاجاری و امیدیه و در ۸۵ کیلومتری شهر اهواز واقع شده این پایگاه در قبل از انقلاب یک پایگاه رزرو محسوب میشد ولی بعد از انقلاب و با توجه به تهاجمات وسیع بمب افکهای عراقی کم کم حالت عملیاتی به خود گرفت هر چند که هم اکنون نیز کاملا یک پایگاه مستقل و کاملا عملیاتی نیست این پایگاه اف ۷ها یا همان میگهای ۲۱ چینی را درون خود جای داده و احتمالا علاوه بر تامین اسمان امنی برای تاسیسات نفتی و پالایشگاهی اهواز و اغاجاری (که بعید این مهم را بتوان یا اف ۷ انجام داد) بیشتر فعالیت آموزشی جنگنده اف ۷ را پیش میبرد.



۶- پایگاه ششم شکاری بوشهر

این پایگاه شهرتی خاص درکل منطقه دارد. این پایگاه بسیار مهم و حیاتی ایران به دلیل قرار گرفتن در کنار دریا و همچنین موقعیت بسیار استراتژیک در منطقه همیشه مورد نگاها بوده و هست. وجود گردانی از اف ۱۴ها و اف۴ها که از قدیم تا به حال اصلی پایگاه را به وجود اورده اند. تعدای بسیار زیادی از عملیاتهای جنگ از این پایگاه شروع میشد و در طول جنگ این پایگاه که بیشتر به عنوان پشتیبان هوایی تاسیسات شریانی و مهم نفتی و گازی ایران عمل میکند بارها مود هجوم جنگندههای بعثی قرار گرفت و نبردهای هوایی بیشماری را به خود اختصاص دادهاست. درحال حاضر علاوه بر حفاظت تاسیسات نفتی جنوب که شریان اصلی اقتصاد کشور هست حفاظت از تاسیسات اتمی بوشهر و تاسیسات گازی عسلویه و پارس جنوبی در دستو کار این پایگاه است.



۷- پایگاه هفتم شکاری شیراز شهید دوران

این پایگاه به عنوان سر فرماندهی بمب افکنهای نیروی هوایی خدمت میکند. وجود سوخو ۲۴ – سوخو ۲۵ و احتمالا سوخو۲۲ ثابت میکند این پایگاه مکانی برای بمب افکنهای سبک نیروی هوایی است. البته در این پایگاه همیشه تعداد کمی در حدود ۴ فروند جنگنده اف۱۴ وجود دارد که احتمالا برای گشتهای هوایی منطقه در نظر گرفته شدهاست. همچنین پایگاه شیراز از هواپیماهای دوربرد دریایی مشهور به اوریون نگهداری میکند که احتمالا ۳ فروند میباشت. این هواپیماها گشتهای دریایی را انجام میدهند و به عنوان پشتیبان نیروی دریایی عمل میکنند. در پایگاه شیراز با انواع هواپیماهای ترابری نیروی هوایی هم مواجه میشویم بطوری میتوان گفت از این پایگاه پروازهای زیاد ترابری انجام میشود.



۸- پایگاه هشتم شکاری ـ اصفهان – شهید بابایی

پایگاه هشتم را شاید بتوان یکی از مشهورترین پایگاههای ایران و منطقه دانست و دلیل این شهرت وجود تعداد قابل توجهی از جنگندهای اف ۱۴ نیروی هوایی است. این پایگاه از قدیم هم به عنوان سرفرماندهی اف ۱۴ها مشهور بوده همینطور شهر اصفهان و تاسیسات عظیم دفاعی و موشکی و هستهای آن بسیار حائز اهمیت است و میباست آسمان امن برای آْن تدارک دیده شود. عمده این تامین امنیت بر عهده پایگاه هشتم و جنگندهای اف ۱۴ و پدافند موشکی موسوم به s-۳۰۰ است. در چند سال گذشته چند فروند جنگنده اف ۵ هم در پایگاه وجود داشته که احتمالا به عنوان آموزش پرواز از آناه بهره بردای میشود.



۹- پایگاه نهم شکاری بندر عباس

این پایگاه به دلیل موقیعت خاص و استراتژیک تنگه هرمز و همچنین پشتیبانی هوایی از نیروی دریایی و ناوهای جنگی ایران که عمدتا در بندر عباس پهلو میگرند شکل گرفتهاست. البته باید گفت این پایگاه به عظمت و وسعت پایگاههای دیگر نیروی هوایی نیست و تعداد اندکی از جنگندهای نیروی هوایی که عمدتا اف ۴ باشند در این پایگاه حضور دارند. اما به دلیل موقیعت خاص منطقه این پایگاه میتواند نقشهای زیاد و گوناگونی را ایفا کند. برخی گفتهها از حضور حداقل ۲ فروند اف ۱۴ در این پایگاه خبر میدهند که البته باید گفت زیاد هم دور از نظر نیست چرا که با توجه با وجود ناوهای هواپیما بر آمریکایی و گشتهای هوایی مدام جنگندهای آن و برخی اوقات شکستن حریم هوایی ایران اینکه ایران اف ۱۴ها را به مقابله بیندازد چندان هم بعید نیست.



۱۰- پایگاه دهم شکاری – بندر چابهار

این پایگاه هم نقش مشابهای که پایگاه بندر عباس ایفا میکند را انجام میدهد یعنی دفاع هوایی ار منقطه جنوب شرقی ایران و پشتیبانی نیروی دریایی منقطه و احتمالا گشتهای هوایی در مرز پاکستان. در این پایگاه هم تعدادی از جنگندههای اف ۴ وجود دارد واین وظابف بر عهده این جنگندهای میباشت.



۱۱- پایگاه یازدهم شکاری – زاهدان

نمیتوان گفت این پایگاه مانند دیگر پایگاههای نیروی هوایی نقش ماثری را دارد.زیرا هنوز به درستی وظابف این پایگاه مشخص نیست. هرچند که وظیفه عمومی حفاظت از آسمان سیستان و گشت هوایی در اطراف مرز را میتوان به طور عمده گفت ولی نبود جنگندهای کافی در این پایگاه و سایر موارد دیگر این پایگاه را در زمره پایگاههای مهم قرار ندادهاست.



۱۲- پایگاه دوازدهم شکاری مشهد

پایگاه مشهد در ظلع شمالی فرودگاه مشهد واقع شده به عنوان جدید ترین پایگاه ایران از آن یاد میشود در گذشته همیشه خلا یک پایگاه هوایی در منطقه شمال شرق و شرق کشور احساس مشد با اینکه در آن منطقه معمولا تحرکاتهای مهمی صورت نمیگرید و لی عدم پوشش هوایی میتونست خطراتی را به دنبال داشته باشد که این مهم با شکل گیری این پایگاه تا حدی رفع شد.

این پایگاه از میرازهای فرانسوی پذایرایی میکند همان جنگندهای که در دوران جنگ بسیار خلبانان ایران را آزار دادند. میرازها جنگندهای ضربتی به شمار میایند. و میتواند عکس العمل سریعی نسبت به هجومهای هوایی دشمن داشه باشند. گفته میوشد این میرازها همانهای هستند که عراق در سالهای ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ یعنی جنگ این کشور با امریکا به ایران به امانت گذاشت تا انها ار حملات جنگندهای آمریکایی در امان باشند. نکته جالب در مورد این پایگاه این است که چند فروند سوخو ۲۷ در این پایگاه حین پرواز دیده شدهاند همان جنگندههای که ایران بیشتر اوقات وجود انها را درنیروی هوایی خود تکذیب میکند.

۱۳-پایگاه سیزدهم ترابری زنجان: این پایگاه در ۱۰ کیلومتری غرب زنجان قرار دارد و از آن هم جهت پروازهای غیر نظامی و هم نظامی استفاده میشود فرود هواپیماهای ترابری c-۱۳۰ و ایولوشین ارتش و سپاه بارها در آن مشاهده شدهاست البته چندین بار هواپیماهای نظامی میگ ۲۹ و فانتوم نیز در آن مبادرت به فرود و برخواست کردهاند.

دانشگاه نیروی هوایی


دانشگاه علوم و فنون هوایی شهید ستاری یا به اختصار «دانشگاه هوایی» دانشجویان داوطلب را در رشتههای خلبانی، مراقبت پرواز، نگهداری، کنترل، برق، رایانه، و... آموزش میدهد. از آنجا که دانش آموختگان این دانشگاه، افسران نیروی هوایی ایران خواهند بود، در زمان دانشجویی، علاوه بر آموزشهای علمی، دورههای دشوار آموزش نظامی را نیز طی میکنند.

«دانشگاه هوایی شهید ستاری» در منطقه مهرآباد جنوبی، خ دانشگاه هوایی، واقع است.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 12 مرداد 1391
ویدئو کلیپ/میگ-21 فیش بد

حجم: 24.67 مگابایت

دانلود



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
ویدئو کلیپ/جنگندۀ F-5E نیروی هوایی ایران

حجم: 2.94 مگابایت

دانلود



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
ویدئو کلیپ/تامکت نیروی دریایی ایالات متحدۀ آمریکا

حجم: 2.97 مگابایت

دانلود



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 11 مرداد 1391
سوخوي 47 (Su-47)

سوخوي 47


برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_2222.jpg
مشاهده: 1
حجم:  4.3 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_2072540420027756900hevsiw_ph.jpg
مشاهده: 0
حجم:  4.2 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_su-47_1.jpg
مشاهده: 0
حجم:  3.0 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_su47bodega1eq8.jpg
مشاهده: 2
حجم:  3.6 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_su-4720berkut20flying20with20su-35ub.jpg
مشاهده: 1
حجم:  6.8 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_sukhoi-su-47-berkut-aguila-dorada-vista-desde-la-panza.jpg
مشاهده: 0
حجم:  4.6 کیلو بایت


سوخوي اس يو 47 بركوت، با نام روسي Cy-47 Беркут (بركوت به معني عقاب طلايي) كه در ابتداي طراحي، با نام‏هاي S-32 و S-37 نيز شناخته مي‏‎شد، يك جنگندهي فراصوت آزمايشي، طراحي شده توسط شركت هواپيماسازي سوخوي مي‏باشد. ويژگي ظاهري و چشم‏گير اين هواپيما، بالهاي رو به جلوي آن مي‏باشند كه اين جنگنده را بسيار به جنگندهي آزمايشي- مفهومي آمريكايي X-29 Firkin ساخت شركت گرومن، شبيه مي‏نمايد. تنها نمونهي هواپيماي سوخوي47 توليد شده، به عنوان اثباتگر فناوريهاي پيشرفته انجام وظيفه مي‏نمايد و ساخت دومين نمونهي آزمايشي اين هواپيما نيز كنار گذاشته شده است.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_x-29_2.jpg
مشاهده: 2
حجم:  6.3 کیلو بایت

جنگندهي آزمايشي- مفهومي آمريكايي X-29 Firkin ساخت شركت گرومن

تاريخچه
طرح اوليهي سوخوي47 (Su-47)، ابتدا به نام S-37 شناخته مي‏شد و شركت سوخوي، مدتي بعد و در سال 2002، هواپيماي آزمايشگر فناوريهاي پيشرفته‏اش را به Su-47 نام‏گذاري مجدد نمود؛ ضمن اين كه با نام مستعار بركوت (Berkut) به معني عقاب طلايي نيز شناخته مي‏شود. سوخوي47 (Su-47) در اصل به عنوان بستري جهت انجام آزمايشهاي مهم روسها در زمينهي مواد كامپوزيت و سامانههاي پيچيدهي ديجيتال كنترل پرواز (FBW) ساخته شد. سوخوي47 با بهره‏گيري از بالهاي پيشگرا (رو به جلو)، توانمندي انجام مانورهاي بسيار عالي را دارد و قادر است در زاويه‏‎هاي حمله‏اي به اندازهي 45 و بيشتر نيز اقدام به عمليات نمايد.

مؤسسهي مطالعات هوايي تساگي (TsAGI) مدتها بود كه از مزيت‏هاي فراوان بالهاي پيشگرا (رو به جلو) اطلاع يافته بود. عمدهي اين دانش به واسطهي به غنيمت گرفته شدن يك فروند بمب‏افكن جت يونكرس287 ساخت آلمان نازي بدست آمده بود.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_200_16777215_0_stories_ju287.jpg
مشاهده: 1
حجم:  5.0 کیلو بایت

بمب‏افكن جت يونكرس287 ساخت آلمان نازي


بالهاي پيشگرا، نسبت به اغلب طرحهاي بال سنتي، باعث كسب بيشترين ميزان نيروي كشش شده، لحظات خميدگي بالها را كم كرده و زمان وقوع واماندگي (استال) را به تأخير مي‏اندازند. در زاويه‏هاي حملهي بالا، نوك بالها در وضعيت غير واماندگي باقي مي‏مانند و بدين جهت هواپيما قادر مي‎‏شود كنترل خود را با استفاده از سطوح متحرك حفظ نمايد. بدبختانه بالهاي پيشگرا، نيروي زيادي را در جهت از هم گسيختن (واگرايي) بالهايي كه از مواد معمولي ساخته شده‏اند توليد مي‏كنند. مواد كامپوزيت كه به تازگي در ساخت پيكرهي هواپيما رواج يافتهاند، امكان طراحي هواپيماهايي با بالهاي پيشگرا (رو به جلو) را ميسر مي‏‎سازد.


سوخوي47 (Su-47) به مانند همتاي آمريكايي خود، يعني ايكس-29 (X-29) شركت گرومن، يك طرح مفهومي اثباتگر فناوري مي‏باشد و قرار است به عنوان بستري جهت پايه‏گذاري نسل آيندهي جنگنده‏هاي روسي به كار گرفته شود. چنين هواپيمايي نه تنها بايد همانند اف-22 (F-22) پيشرفته باشد، بلكه بايد به عنوان بستري جهت استفاده از فناوري‏هاي نوين در جنگنده‏اي چون ميگ 1.44 باشد. در چنين شرايطي، شركت سوخوي اكنون تلاش دارد تا سوخوي47 (Su-47) را به نيروي هوايي روسيه و ساير مشتريان خارجي به صورت جنگنده‏اي مطابق نيازشان، بفروشد.


طراحي

سوخوي47 (Su-47) از نظر اندازه‎، بسيار به طرح جنگنده‏هاي بزرگ ساخت شركت سوخوي نظير سوخوي35 (Su-35) شباهت دارد. به منظور كاهش هزينه‏هاي طراحي، بخش پيشين پيكره، دم و ارابه‏ي فرود سوخوي47، از جنگنده‏هاي خانوادهي سوخوي27 (Su-27) برگرفته شدهاند. با اين حال، در طراحي اين هواپيما، به خصلت پنهانكاري (رادار گريزي) توجه شده است. براي رسيدن به اين هدف، از مواد جذب كنندهي تابش رادار، محفظهي دروني نصب جنگ‏افزار و فضايي جداگانه، ويژهي نصب يك رادار پيشرفته استفاده شده است. با وجود آن كه طرح هواپيماي آمريكايي ايكس-29 (X-29)، در دههي 1980 يك جنگندهي مفهومي و تحقيقاتي به شمار مي‏رفت، سوخوي47 (Su-47) با اندازه‏اي برابر دو برابر ايكس-29 (X-29)، در قياس با رقيب آمريكايي خود، بسيار به يك جنگندهي رزمي و عملياتي شباهت پيدا مي‎كند.

به منظور رفع مشكل پيچش بال پيشگرا حول محور افقي، در ساخت بالهاي سوخوي47 به طور گسترده و با دقت فراوان از مواد كامپوزيت استفاده شده است تا در مانورهاي سنگين يا پرواز در زاويه‎‏هاي بالا، ساختمان بال به هنگام پيچش، مقاومت كافي از خود نشان دهد و الگوي آيروديناميكي خود را حفظ نمايد. با توجه به مساحت زياد بالها در سوخوي47 (Su-47)، در اين هواپيما مي‏توان از بالها تاشو استفاده نمود تا هواپيما درون آشيانه‏هاي نيروي هوايي روسيه جاي گيرد. سوخوي47 (Su-47) به مانند هواپيماي پيشين شركت سوخوي، يعني سوخوي37 (Su-37)، به دليل بهره‏مندي از يك جفت كانارد (سطح كنترلي افقي در جلوي لبهي اصلي برا)، در طبقه‏ي هواپيماهاي سهبالهي دوپشته (Tandem Triplane) قرار مي‏گيرد. اصطلاح "سهبالهي دوپشته" (Tandem Triplane) به آن دسته از جنگندههاي امروزي اطلاق ميشود كه به منظور افزايش مانورپذيري و يا افزايش نيروي برا در هنگام خاست و فرود در فاصلهي كوتاه، علاوه بر سطوح پروازي معمول، از كانارد نيز استفاده مي كنند. به طور كلي اين جنگندهها، هواپيماي سهباله به مفهوم سنتي آن تلقي نميشوند. موضوع جالبتر اينكه در بخش دوم پيكرهي سوخوي47، دو زائدهي تيرك‏مانند غيرهم‏اندازه تعبيه شده است كه در يكي رادار پسنگر و در ديگري چتر ترمز تعبيه مي‎شود.
مانورپذيري

سوخوي47 (Su-47) به طور گسترده و چشمگيري در انجام مانور در سرعتهاي زيرصوت توانمند است. سوخوي47، ضمن حفظ توانايي مانورپذيري خود در سرعتهاي فروصوت، به راحتي و با سرعتي باورنكردني، قادر است زاويهي حمله و مسير پروازي خود را تغيير دهد. اين هواپيما داراي بيشينهي سرعتي برابر 1.6 ماخ در ارتفاع بالا و آستانهي تحمل فشار گرانشي در حدود 9جي مي‏باشد. ميزان تندي گردش هواپيما، و همچنين بيشينه و كمينهي سرعت براي رهاسازي جنگ‏افزارها، از ويژگيهاي حياتي و بسيار مهم جهت كسب برتري در رزم قلمداد مي‎شود. سوخوي47 ضمن دارا بودن شاخص‏هاي بسيار قوي مانورپذيري، قادر است به راحتي استواري پروازي خود را حفظ نمايد و در زاويهي حملهي بالا، كنترل‏پذير باشد. ميزان تندي گردش به ويژه در هنگام نبردهاي نزديك هوايي (داگفايت) و همچنين نبردهاي متوسط و دور، شاخص بسيار مهمي به شمار مي‏آيد، زيرا امكان دارد حين انجام يك مأموريت رزمي، هواپيما ناچار شود با اهداف متعدد و پراكنده در آسمان درگير شود. ميزان تندي بالاي گردش در سوخوي47، به خلبان اين امكان را مي‏دهد تا هواپيمايش را بهسرعت به سمت هدف بعدي بچرخاند و فرصت پيشدستي در شليك را حفظ نمايد.


مقايسهي هواپيمايي مجهز به بالهاي پيشگرا (رو به جلو)، با هواپيمايي داراي بالهاي پسگرا (رو به عقب) در همان اندازه، برتري‏هايي به شرح زير را براي مدل پيشگرا آشكار مي‎سازد:

- نسبت بيشتر برا به پسا

- ظرفيت و توانمندي بالاتر به هنگام انجام مانور در داگفايت (نبرد نزديك هوايي)

- برد پروازي بيشتر در سرعتهاي زير صوت

- بهبود شاخص واماندگي (Stall) و ضدچرخش به دور خود (anti-spin)

- بقاپذيري بيشتر در زاويهي حملهي بالا

- امكان پرواز در سرعتهاي كمتر از كمينهي سرعت مدل بال پسگرا

- فاصلهي كمتر براي برخاست و فرود



پيكره

از نماي كنار، پيكرهي سوخوي47 (Su-47) تخم‏مرغيشكل است. اين پيكره با استفاده از آلياژهاي آلومينيم و تيتانيوم ساخته شده است. 13 درصد از وزن پيكره با استفاده از مواد كامپوزيتي شكل گرفته است. پوشش روي دماغه در قسمت جلو، تا حدي مسطح است و داراي يك لبهي افقي مي‏باشد تا شاخص ضدچرخشي هواپيما بهبود پيدا كند.



بال

بالهاي سوخوي47 در بخش مياني پيكره نصب شده و با حالت رو به جلو، نماي نامتعارف و ناآشناي اين هواپيما را تشكيل مي‎دهند. قسمت قابل توجهي از نيروي برا، بهواسطهي بالهاي پيشگرا (رو به جلو) و در قسمت مياني آنها فراهم مي‎گردد. اين نيروي كشش هيچگاه به واسطهي واماندگي نقاط نوك بالها از دست نمي‎‏رود. شهپرها ( Aileron = سطوح كنترلي متحرك بال) همچنان در زوايه‎هاي حملهي بالا مؤثر باقي مي‏مانند و كنترل‏‏پذيري هواپيما را به هنگام عبور جريان هوا از قسمتهاي متحرك روي بالها حفظ مي‏نمايند.

بيش از 90 درصد سازهي پوششي روي بالهاي سوخوي47 را مواد كامپوزيتي تشكيل مي‏دهند.اين بالهاي پيشگرا، بيشترين مقدار سطح ظاهري (Aspect Ratio) را فراهم مي‏آورند كه اين امر، باعث افزايش مداومت پروازي هواپيما مي‏‎گردد. زائده‏هاي متحرك كنترلي جلوي بالها (LEX) به نرمي با سطح بالها همسان مي‎شوند. اين زائده‏ها (LEX) با سطوح فلپها، شهپرها و لبه‏هاي متحرك انتهاي هواپيما هماهنگ ساخته شده‏اند. تمامي سطوح متحرك و كاناردهاي مثلثيشكل به زائده‏هاي توسعه‏يافته (LEX) متصل هستند. قسمت داخلي بال پيشگرا مي‏بايست از مواد بسيار قوي ساخته شود تا در برابر نيروهاي پيچشي كه سعي در چرخاندن و شكستن بال دارند، به ويژه در سرعتهاي بالا، مقاومت نمايد. ناگزيري نيروهاي پيچشي، باعث شده است تا به منظور افزايش استحكام بال، در ساخت آن، به ميزان قابل توجهي از مواد كامپوزيتي استفاده گردد. به همين دليل، حداكثر سرعت قابل دست‏يابي به 1.6 ماخ محدود مي‏شود، به همين خاطر مهندسين سعي دارند با انجام تغييراتي، از اين حد سرعت فراتر روند، اما تاكنون حد سرعت جديد مشخص نشده است.







تغيير بردار رانش

در سوخوي47 (Su-47) از سامانهي تغيير بردار رانش استفاده شده است. اگر چه استفاده از سامانهي تغيير بردار رانش يا همان تغيير جهت خروجي‏ اگزوز هواپيما، موضوعي جديد و انقلابي محسوب نمي‎‏شود، اما قدرت تغيير بردار رانش به ميزان 20 + تا 20 – در زاويهي حملهي 30 درجه بر ثانيه، به هنگام چرخش حول محور عمودي يا عرضي و گردش به اطراف، به ميزان بسيار زيادي چالاكي حاصل از بالهاي پيشگرا را افزايش مي‏دهد.



كابين

طراحي كابين سوخوي47، به طور عمده حول ايجاد حداكثر آسايش و راحتي خلبان قرار گرفته است، ضمن اينكه چيدمان كابين به نحوي است كه خلبان قادر باشد به هنگام انجام مانورهاي سنگين و وارد آمدن فشار گرانشي سنگين، بتواند هواپيما را كنترل نمايد. سوخوي47 (سع-47) به يك مجموعه صندلي پرتاب شوندهي جديد و سامانهي پشتيباني زندگي (life support system) مجهز شده است. شكل هندسي متغير صندلي پران، اين امكان را مي‏دهد تا در زاويه‏اي به ميزان 60 درجه، ميزان فشار گرانشي ناشي از جاذبهي زمين، كاهش يابد و فشار كمتري به خلبان وارد آيد. شكل صندلي خلبان، امكان درگير شدن در داگفايت (نبرد نزديك هوايي) و انجام مانورهاي فرار از موشك را حتا به هنگام وارد آمدن فشارهاي گرانشي سنگين به راحتي فراهم مي‎سازد. در سوخوي47، دستهي هدايت اصلي هواپيما در قسمت كنار تعبيه شده و داراي حساسيت بالا مي‏باشد؛ ضمن اينكه بر اساس استاندارد متري تنظيم گشته است. استفاده از صندلي مايل به عقب، براي اوّلين بار در جنگندهي اف-16 به كار گرفته شد، اما به دليل دارا بودن فايده‏هاي اندك، در هيچ هواپيماي آمريكايي ديگري مورد استفاده قرار نگرفت.







سوخوي47، آزمايشگاه پرنده

در اوايل سال 2003، شرکت "سوخوي"، برندهي مناقصهي ساخت جنگندهي شكاري نسل پنجم روسيه شد. زمان اولين پرواز سال 2006 بود. اما هواپيماي سوخوي47 يا همان برکوت، که الگوي جنگنده‏هاي شكاري جديد محسوب مي‎شد و داراي بالهاي با جهت مخالف بود (پيشگرا) هواپيماي نسل پنجم نيست. در دفتر طراحي-تجربي "سوخوي"، مهندسين معتقدند که اين هواپيما بيشتر يک آزمايشگاه پرنده است که بر مبناي آن، فناوريها و مواد جديد مورد آزمايش قرار مي‏گيرند.



ويژگيهاي سوخوي47 بركوت

كشور سازنده: روسيه

كمپاني:سوخوي

خدمه: يك نفر

طول: 22.6 متر

گستردگي: 15.16 متر

ارتفاع: 6.3 متر

سطح بالها: 61.87 متر مربع

وزن خالي: 16375 كيلوگرم

وزن بارگذاري شده: 25000 كيلوگرم

حداكثر وزن قابل برخاست:35000 كيلوگرم

پيشرانش: دو پيشران توربوفن AL-37FU ساخت شركت ليولكا (Lyulka) كه در نمونهي آزمايشي داراي پس‏سوز مشتق شده از پيشرانD-30F6 ، داراي سامانهي تغيير بردار رانش (در مدل تغيير يافتهي FPU) و داراي كنترل ديجيتال است. اين پيشران داراي كشش خشك (پيشرانش بدون پسسوز) معادل 83.4 كيلونيوتن، كشش با پسسوز معادل 142.2 كيلونيوتن ميباشد. اين پيشران توربوفن داراي تغيير بردار رانش 20 + تا 20- در زاويهي 30 درجه در هر ثانيه است.

سرعت بيشينه: 1600 كيلومتر بر ساعت (1.6 ماخ)

برد: 3300 كيلومتر

سقف پرواز: 18000 متر (59050 پا)

نرخ اوجگيري: 230 متر بر ثانيه

نسبت وزن به مساحت بال:360 كيلوگرم بر هر متر مربع

جنگافزار:

- يك دستگاه مسلسل 30 ميليمتري از نوع GSh-30-1 با 150 تير فشنگ

- موشكهاي هوابههواي R-77 و R-73

- جنگافزار هوابهزمين X-29T، X-29L، X-59M، X-31P، X-31A،KAB-500 و KAB-1500



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
صنایع هوافضای اسرائیل از آغاز تاکنون

صنایع هوافضای اسرائیل از آغاز تاکنون
چندی پیش در اسرائیل، مانوری برای مقابله با حمله اتمی اجرا شد که در این مانور صراحتا از ایران به عنوان تهدید بالقوه و بسیار جدی در این زمینه یاد شد. جدا از اهداف تبلیغاتی ، باید توجه نمود که اسرائیل در حال کسب آمادگی برای هرگونه تهدید علیه خود می باشد. نخستین گام در مقابله با هر تهدیدی، رسیدن به شناختی درست و واقع بینانه از آن تهدید است. به همین منظور بدون هیچگونه افراط و تفریطی به بررسی توان نظامی اسرائیل می پردازیم.
اسرائیل تولیدکنندهء انواع متنوعی از مهمات، سلاحهای کوچک، سیستمهای الکترونیکی پیشرفته، تانک و. . . است. طی 40 سال گذشته، اسرائیل برای افزایش توان نظامی خود، فعالیتهای بسیار گستردهای انجام داد که منجر به شکلگیری نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) گردید. اسرائیل که صاحب سه شرکت مهم دفاعی است، شرکتهای خصوصی را نیز به تجهیز IDF تشویق نمود. توسعه صنایع نظامی اسرائیل باعث صادرات گستردهای شد که هماکنون مهمترین درآمد این کشور را شامل میشود.

پس از کاهش تقاضای ادوات نظامی در 15 سال تأخیر، اسرائیل توجه خود را به بازار غیرنظامی نیز معطوف ساخت و تحقیق و توسعه در این بخش را به صورت وسیعتری دنبال نمود. به طوری که در حال حاضر یکی از پیشرفتهترین صنایع هوافضای دنیا را دارا میباشد. به طور کلی قابلیتهای هوافضایی اسرائیل، ناشی از نیازهای دفاعی و جنگی بوده است و این کشور را به سمت استقلال در زمینههای مختلف از جمله هوافضا سوق داده است.
حرکتهای اولیهء اسرائیل در زمینههای دفاعی، به دههء 1920 بر میگردد. برای مقابله با تهدیدات اعراب، گروهی به نام jewish ساخت نارنجکهای دستی را آغاز کرد. در اوایل دههء 1930، این گروه کارگاههای کوچک تولید سلاح را به صورت مخفیانه تأسیس کردند که بعدها (در سال 1948) به نام صنایع نظامی اسرائیل یا IMI شناخته شد. IMI در دو دههء اول فعالیت خود، سلاحهای پایهای که توسط IDF استفاده میشد را تولید میکرد. آن زمان، هواپیماها و سلاحهای پیشرفتهتر مورد نیاز اسرائیل از طریق کشورهای خارجی مخصوصاً فرانسه تأمین میشد.
عامل محرک اسرائیلیها در شتابگیری برای تولید سلاحهای پیشرفتهتر، جنگ 6 روزه 1967 بود. در طول این جنگ، فرانسه فروش تسلیحات نظامی به اسرائیل را تحریم کرد. این تحریم شامل هواپیماهای میراژ نیز میشد و پس از آن اسرائیل به سمت آمریکا سوق داده شد تا هواپیماهای نظامی خود را از این طریق تأمین کند و در همین زمان هم سرمایهگذاری بیشتر برای تولید صنایع خود را آغاز کرد. در این راستا صنایع هواپیماسازی اسرائیل IAI نیز به عنوان یک شرکت دولتیِ تعمیر و نگهداری هواپیما، در سال 1953 تأسیس شد. طولی نکشید که این شرکت توسعه و مونتاژ انواع هواپیما را آغاز نمود.
هواپیمای کفیر kfir این شرکت به زودی جایگزین میراژهای فرانسوی شد. این شرکت همزمان با تولید هواپیماهای آراوا (Arava) و نشر (Nesher)، با انعقاد قراردادهایی با مهمترین شرکتهای آمریکایی از جمله بوئینگ و لاکهید مارتین، جزء همکاران اصلی این شرکتها شد و بدین ترتیب سریعن رشد کرد. به طوری که تعداد کارکنانش در اواخر دهه 1970 از 4000 نفر به 14000 نفر رسید.
افزایش توانایی اسرائیل در بخش صنایع نظامی، انگیزهای برای تولید هواپیمای کاملاً اسرائیلی به نام لاوی (Lavi) شد. در نیمهء اول دهه 1980، صنایع IAI، سیستمهای الکترونیک، اویونیک و سلاحهای این هواپیما را تولید کرد و اولین پیش نمونهء آن را در سال 1986 به پرواز درآورد. اما از آنجایی که این پروژه هزینههای زیادی دربرداشت، یک سال بعد لغو شد. پس از لغو پروژه لاوی، IAI، توسعهء محصولات نظامی و غیرنظامی را به صورت متنوعتری دنبال نمود که از آن جمله میتوان به رادار سیستم، سیستمهای سلاح دقیق، هواپیمای بدون سرنشین و هواپیمای نظامی و غیرنظامی دیگر اشاره نمود. بیشتر این محصولات بر پایه تکنولوژیهایی ساخته شدند که در جریان پروژه لاوی به دست آمدند.
در حال حاضر بیش از 150 شرکت نظامی در اسرائیل فعالند که درآمدی در حدود 3.5 میلیارد دلار دارند. سه شرکت مهم دولتی اسرائیل IMI، IAI و رافائل هستند که تولیدکنندهء سلاحهای معمولی تا ابزار پیشرفتهء دفاعی میباشند. شرکتهای خصوصی نسبتن بزرگ اسرائیلی نیز البیت سیستم (Elbit Systems) و تادیران Tadiran هستند که عمومن بر روی ابزار الکترونیکی دفاعی تمرکز دارند.
هم اکنون نزدیک به 50 هزار نفر در صنایع نظامی اسرائیل مشغول به کار میباشند. بخش صادرات نظامی با نام SIBAT که زیر نظر وزارت دفاع میباشد، مسؤولیت بازاریابی و فروش تولیدات IDF را داراست.
پس از لغو پروژه لاوی، IAI به کمک آمریکا محصولات خود را تنوع بخشید و ماهوارههای Amos و Ofeq و اولین سیستم موشکی ضد موشک بالستیک آرو Arrow را تولید نمود. هواپیماهای بدون سرنشین «هانتر» نیز که هم اکنون مشتریان زیادی در سطح جهان دارد از جمله تولیدات این شرکت است. IAI همچنین در بخش تعمیر و نگهداری انواع هلیکوپتر و هواپیما نیز رشد کرد. طراحی، توسعه و تولید انواع سیستمهای زمینی و دریایی، تجهیزات راداری، تجهیزات جنگ الکترونیک و موشک نیز در حال حاضر توسط IAI انجام میگیرد. فروش این شرکت در سال 2000 در حدود 2.8 میلیاد دلار بوده است. در ضمن این شرکت در همان سال، 1600 قرارداد جدید به ارزش 2.6 میلیارد دلار را نیز منعقد نموده است.
در حال حاضر فعالیتهای اصلی هوافضای اسرائیل شامل بخشهای زیر میباشد:
- توسعه و ساخت انواع هواپیماها
- پرندههای بدون سرنشین و سیستمهای شناسایی
- سوار کردن و نصب تجهیزات بر روی هواپیما
- سیستمهای جنگافزار هدایتشونده
- سیستمهای موشکی
- سیستمهای جستجو و نجات هوایی
- سیستمهای جنگ الکترونیک
- تجهیزات پیشرفت منحرفکنندهی الکترونیکی و سیستمهای هوشمند
- رادارهای اپتیک
- سیستمهای رادیویی و ارتباطی نظامی
- سیستمهای ناوبری و هدایت و نمایش کابین هواپیما
- سیستمهای ماهوارهای و تصویربرداری هوایی پیشرفته
- به روزرسانی هلیکوپترها
- سیستمهای زمینی
جدول سلاحهای اسرائیل

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  normal_2005185852341322353_rs.jpg
مشاهده: 0
حجم:  17.0 کیلو بایت
اسرائیل دارای چندین شرکت دولتی و غیردولتی قدرتمند در صنایع هوافضایی است که از آن جمله میتوان به صنایع هوافضای اسرائیل IAI، صنایع نظامی اسرائیل IMI، شرکت رافائل، شرکت سیستمهای البیت، شرکت تادیران، شرکت سایکلون، شرکت موتورهای بت-شمش، شرکت سیلورآرو و شرکت سیستمهای هوایی رادوم اشاره نمود.
صنایع هوافضای اسرائیل IAI
صنایع هوافضای اسرائیل یک شرکت کاملن دولتی است که تولید انواع سیستمهای دفاعی را برای رفع نیازهای داخلی و صادرات بر عهده دارد. این شرکت که بزرگترین مجموعه هوافضای اسرائیل میباشد، از چهار بخش اصلی زیر تشکیل شده است:

بخش نگهداری هواپیما که خود شامل چهار بخش میشود: شهام (اورهال و به روزرسانی هواپیما)، مشام (اورهال موتور)، متام (تعمیر و نگهداری هواپیما) و مشاب (اورهال تجهیزات).

بخش الکترونیک که شامل چهار زیربخش است: صبات (تکنولوژیها و سیستمهای فضایی)، تمام (ابزار دقیق)، ملام (مهندسی سیستمهای ترکیبی)، و شرکتهای صنایع الکترونی التا.

بخش هواپیمایی که شامل شش زیربخش است: تشن (مهندسی و توسعه زیرساختها)، لاهاو (مونتاژ و به روزرسانی هواپیماهای نظامی)، کیام (تولید و مونتاژ هواپیماهای نظامی)، هالکام (تولیدات تجهیزات هوانوردی)، ماتان (هواپیماهای غیرنظامی) و مالات (هواپیماهای بدون سرنشین).

بخش تکنولوژیکی که شامل چهار زیربخش است: رامتا (اجزا و سیستمها)، شهال (سیستمهای سرور هیدرولیک)، ماتا (هواپیماهای غیرنظامی) و کلان (صندلیها و هواپیماهای executive).

IAI در سال 1933 به عنوان کارگاه ماشینسازی فعالیت خود را آغاز کرد. مدتی بعد مسئولیت تعمیر و به روزرسانی هواپیماهای مختلفی را که در طول جنگ مورد استفاده قرار میگرفتند، به عهده گرفت و بدین ترتیب به میزان قابل ملاحظهای در این کار تبحر یافت. اما این سازمان با نام شرکت هواپیمایی بدک (Bedek) در سال 1953، یعنی 5 سال پس از اعلام استقلال اسرائیل، بنیانگذاری شد. در سال 1968 با نام IAI و با مسؤولیت محدود زیر نظر وزارت دفاع قرار گرفت. این شرکت از سال 1953 توسعه و مونتاژ انواع هواپیماها را آغاز کرد که هواپیمای کفیر، آراوا و نشر از آن جمله بودند. در اوائل دهه 1980، IAI تصمیم به ساخت هواپیمای کاملن اسرائیلی لاوی گرفت و پس از توسعه سیستمهای اویونیک و الکترونیک و سلاحهای آن، اولین پیشنمونه از این هواپیما را در سال 1986 به پرواز درآورد. افزایش هزینههای این پروژه، یک سال بعد منجر به لغو آن شد. پس از لغو پروژه لاوی IAI به کمک آمریکا توسعه محصولات نظامی و غیرنظامی خود را به صورت متنوعتری دنبال کرد که از آن جمله میتوان به ماهوارههای آموس و افق، اولین موشک ضد موشک بالستیک آرو (هما)، انواع رادار سیستم، سیستمهای سلاح دقیق، انواع پرندههای بدون سرنشین، سیستمهای زمینی و دریایی، تجهیزات جنگ الکترونیک هواپیمای نظامی و غیرنظامی اشاره نمود.
در سال 1968، IAI اجازه تولید هواپیماهای jet commande executive aircraft را از کمپانی آمریکایی راکول دریافت کرد. در دههء 1990، IAI تولید هواپیمای تجاری Galaxy را با همکاری خانواده Pritzke در شیکاگو آغاز نمود. علاوه بر آن در اواخر دهه 1970 بخش تعمیر و نگهداری IAI با نام Bedek اورهال هواپیماهای بوئینگ 707 را آغاز نمود. این بخش در حال حاضر تعمیر و به روزرسانی انواع هواپیماهای غیرنظامی را انجام میدهد. قراردادهای جدید غیرنظامی IAI در سال 2000 در حدود 101 میلیارد دلار بوده است.
به طور کلی فعالیتهای کنونی IAI شامل موارد زیر است:
- فضا
- دفاع محلی
- توسعه و ساخت هواپیماهای تجاری
- به روزرسانی هواپیما و هلیکوپترها
- پرندههای بدون سرنشین
- سیستمهای هوشمند
- هدایت، کنترل و فنّـاوری اطلاعات
- سیستمهای ناوبری
- سیستمهای زمینی
- دفاع ملی

شرکت IAI با بیش از 15000 کارمند و 1.6 میلیارد دلار فروش خارجی در حال حاضر بزرگترین صادرکننده صنعتی اسرائیل میباشد.
صنایع نظامی اسرائیل (IMI)
سازمان صنایع نظامی اسرائیل (IMI) نیز یک شرکت دولتی است که عمده تولیدات آن در زمینه تسلیحات و سیستمهای دفاعی، در راستای رفع نیازهای IDF میباشد. این شرکت دارای چندین هزار کارمند در بیش از دو جین کارخانه است. این شرکت که در سال 1933 تأسیس شده است در حال حاضر، تولید کنندهء بوسترهای ماهوارهای و انواع پرندههای بدون سرنشین، تانکهای سوخت خارجی و موشکهای هوا به زمین متنوع است. مسئولیت این شرکت در وهله اول، تولید تسلیحات مورد نیاز IDF بوده و در درجهء دوم، تولید و توسعه انواع تسلیحات به منظور فروش خارجی و تولیدات شیمیایی و متالورژی در بخش غیرنظامی میباشد.

IMI دارای 9 بخش تخصصی است که هر یک از آنها به چندین زیربخش تقسیم شده است. این شرکت در سال 1948 تحت نظارت وزارت دفاع قرار گرفت. تولیدات این شرکت از سلاحهای تهاجمی نظیر اسلحههای یوزی (Uzi)، سلاحهای سنگین تا هواپیماها و سیستمهای راکت، تجهیزات حمله مانند تانک مرکاوا و سیستمهای امنیتی یکپارچه را شامل میشود.


در سال 1990، IMI به شرکتی کاملن دولتی تبدیل شد. این شرکت در مجموع دارای 350 نوع محصول و بیش از 4 هراز کارمند است. علاوه بر اسرائیل و آمریکا این شرکت به کانالهای توزیعی در برخی از کشورها مانند نروژ، بلژیک، فیلیپین و آلمان نیز دسترسی دارد که در حدود 60 درصد گردش مالی آن (550 میلیون در سال) از طریق صادرات به این کشورها انجام میشود.
شرکت البیت سیستمز
شرکت سیستمهای البیت (ESL) یک شرکت دفاعی خصوصی است که در نتیجه تقسیم شرکت البیت به سه بخش در سال 1996 تاسیس شد. این شرکت که در شهر حیفا واقع شده است کار توسعه، تولید و ترکیب سیستمهای الکترونیکی دفاعی پیشرفته با عملکرد بالا را دارا بوده و بیشتر بر روی هواپیماها و وسایل نظامی متمرکز شده است. این کمپانی تولیدکنندهء سیستمهای ارتباطی و فرمان و کنترل نیز میباشد. در سال 2000 شرکت البیت سیستمز با شرکت خصوصی الکترواپتیک ادغام شد. فروش این شرکت در سال 2000 به 591 میلیون رسید.

شرکت رافائل
سومین شرکت دولتی مهم اسرائیل در بخش هوافضایی، شرکت رافائل است که تولیدکننده موشکهای هوایی پایتون و پوپی میباشد. این دو موشک با همکاری تعدادی از شرکتهای هوافضایی آمریکایی ساخته شدهاند. تولیدات این شرکت علاوه بر موشک شامل انواع مختلفی از سلاحهای غیرفعال، سیستمهای فریب دریایی، سیستمهای مشاهداتی بالون، سیستمهای اخلالگر آکوستیک، زرههای سرامیکی، سیستمهای رانش تنفسی و موشکهای زمین به زمین، هوا به زمین و هوا به هوا میشود.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  normal_popeye_2.jpg
مشاهده: 0
حجم:  7.7 کیلو بایت

موشک هوا به سطح فوق پیشرفتهء Popeye ساخت اسرائیل

این موشک هوا به سطح که در نمونه های مختلف ساخته شده است و از سیستم های هدایتی متنوع، مانند هدایت فروسرخ و تلویزیونی و ... بهره می برد، از جمله تسلیحات Stand-Off محسوب می شود، یعنی اینکه قبل از رسیدن هواپیما به محدودهء پوششی پدافند هوایی، شلیک می شود. این موشک به هواپیما امکان می دهد اهدافی را در فاصله حداکثر 110 کیلومتر مورد هدف قرار دهد و بدون نزدیک شدن به هدف که امکان شناسایی و مواجه شده با سیستم دفاعی هدف و در نهایت افزایش ریسک پذیری ماموریت باشد بتواند به اهداف خود حمله نماید.


برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  popeye2_hr.jpg
مشاهده: 1
حجم:  12.5 کیلو بایت

موشک Popeye در زیر بال جنگندهء F-15

منبع برداشت اطلاعات در مورد موشک Popeye
اطلاعات بیشتر در مورد Popeye بخش 1
اطلاعات بیشتر در مورد Popeye بخش 2
شرکت تادیران - الیسرا
دومین شرکت مهم خصوصی اسرائیل در بخش هوافضایی شرکت تادیران - الیسرا است که عمدتن در بخشهای الکترونیکی دفاعی فعالیت دارد. گروه الکترونیک الیسرا مجموعهای از سیستمهای الکترونیک جنگی را برای نیروهای نظامی تولید میکند که شامل سیستمهای اخطار رادار، سیستمهای ایجاد خطای فعال، سیستمهای خودمحافظ، سیستمهای شنود، و لینکهای ارتباطی پیچیده میشود. این شرکت بیش از 800 کارمند داشته که حدود دو سوم آنها مهندس هستند. گروه سیستمهای الکترونیکی تادیران، مجموعه بسیار وسیعی از تجهیزات نظامی نظیر سیستمهای تجسسی، سیستمهای شناسایی، جنگ الکترونیک و سیستمهای ارتباطی ویژه نیروی دریایی را طراحی و تولید میکند. این مجموعه که زیر نظر صنایع koor میباشد در سال 2000 فروشی بالغ بر 284 میلیون دلار داشته است.
علاوه بر البیت و تادیران – الیسرا، چندین شرکت کوچکتر خصوصی نیز در بخش هوافضایی فعال هستند که شامل شرکتهای زیر است:
شرکت هوایی سایکلون که کار به روزرسانی هلیکوپترها و تولید قطعات هواپیماها را انجام میدهند.
شرکت اردان که سازنده قطعات تانک از جمله تانک مرکاو است.
شرکت سیستمهای حفاظتی ماگال که تولیدکنندهء سنسورهای ایمنی و ابزار تشخیص مواد منفجره برای فرودگاهها و سایر اماکن عمومی است.

شرکت BVR تکنولوژی که تولیدکنندهء سیستمهای ایمنی هوایی جلوگیری از برخورد، تسلیحات آموزشی و انواع سیمولاتورهای آموزشی است.
معرفی تعدادی از هواپیماهای ساخت اسرائیل و فرآیند پیشرفت این کشور در زمینه ساخت هواپیما

آراوا 201 (Arava 201)
نیاز به جتهای آموزشی در نیروی هوایی اسرائیل در اواخر دهه 1950 عامل محرکی برای تولید Fouga-Magister شد. پس از این برنامه IAI با تجربهای که از انجام کار قبلی بدست آورده بود، تصمیم به طراحی و ساخت هواپیمای STOL آراوا گرفت. آراوا گامی در جهت تولید مجموعه هواپیماهای نظامی و غیرنظامی IAI به شمار میرود. تمامی هواپیماهای این مجموعه در دو رده نظامی سری 200 و غیرنظامی سری 100 قرار میگیرند. این هواپیماها در نقشهای مراقبت هوایی، جنگ و آتش،جمعآوری اطلاعات و . . . مورد استفاده بودهاند.

هواپیمای آراوا دارای ظاهری شاخص است. بدنه تخممرغی شکل این هواپیمای توربوپراپ در زیر بالهای بزرگی معلق بوده و دارای دم بومشکل است. موتورها روی بال قرار گرفتهاند و ناسل آنها تا دم عمودی امتداد یافته و به وسیله دم افقی به یکدیگر مرتبط میشوند. بال مستطیلی و strut based آراوا دارای ضریب منظری بالا و دایهدرال 1.5 درجه میباشد.

آراوا اولین هواپیمای مسافری بود که توسط اسرائیل طراحی و تولید شد. نخستین پیشنمونه این هواپیما در 27 نوامبر 1969 پرواز کرد. مدل غیرنظامی این هواپیما با موتورهای PT6A-27 پرتاندویتنی تجهیز شده و دارای 20 صندلی مسافری یا 12 تخت پزشکی است. مدل نظامی این هواپیما که دارای سیستم رانش قویتری است، قابلیت حمل 24 سرباز، یا 17 چترباز و یا 205 تن بار را دارد و در صورت لزوم میتواند با سلاحهای مختلفی تجهیز شود.
نشر
نشر اولین جنگنده ساخت اسرائیل است که راه را برای ساخت هواپیماهای دیگر نظیر کفیر و لاوی باز کرد. اسرائیل این هواپیما را برای استفاده موقت و تا زمان آماده شدن مدلهای پیشرفتهتر، ساخت. به همین دلیل با ورود جنگندههای پیشرفتهتر نشر نیز از صحنه کنار رفت. در واقع عمر این هواپیما تنها 10 سال بود.

کفیر C7 نیز مدل تک سرنشینه کفیر C2 است که در سال 1983 وارد سرویس گردید. قدرت موتور این هواپیما که از نوع J79-GEJ1E می‏باشد، با پسسوز 10000 پوند میباشد. کفیر C7 برای استفاده از تسلیحات مدرنتر به روزرسانی شده است. ماکزیمم وزن برخاست این هواپیما نیز به میزان 3395 پوند افزایش یافته است.
لاوی (Lavi)
پس از ساخت جنگندههای نشر (کپی میراژ 3) و کفیر (مونتاژ مجدد میراژ 5)، اسرائیل تجربه زیادی در زمینه ساخت و بروزرسانی هواپیماها خصوصا جنگندههای میراژ و F-4 بدست آورده بود. در اواسط دههء 1970، اسرائیل قراردادی را مبنی بر همکاری در ساخت F-16 با آمریکا به امضاء رسانید، اما به دلیل رقابت میان شرکتهای آمریکایی برای کسب این مقام، قرارداد مذکور لغو شد.

با توجه به تجارب حاصله اسرائیل تصمیم گرفت خود راسن اقدام به ساخت جنگنده مدرنی بنماید که دارای قابلیت حمله با استفاده از تجهیزات و سلاحهای پیشرفته باشد. این کار به IAI واگذار گردید و پروژهء تعریف شده «لاوی» (به معنای شیر) نام گرفت.

هواپیمای ساخته شده به تمامی اهداف تکنیکی و عملیاتی خود رسید و اولین پرواز خود را در دسامبر 1986 انجام داد. اسرائیلیها در نظر داشتند در بین سالهای 2003 - 1993 ، تعداد 300 فروند از این هواپیما را تولید کرده و جایگزین ناوگان کفیر و A-4 نمایند.

تخمین های اولیه نشان میداد توسعهء این هواپیما در حدود 3 میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت. 1.3 میلیارد دلار از 1.5 میلیارد دلار لازم در سالهای 1986 - 1980 توسط ایالات متحده تامین شد. به دلیل کمبود امکانات، اسرائیل برای ساخت موتور و بخشهایی مانند بالهای کامپوزیتی و کامپیوترهای کنترل پرواز، ساخت این اجزا به صورت مشترک به پیمانکاران اسرائیلی و تعدادی از شرکتهای آمریکایی واگذار شد.

از آنجایی که پیشرفت پروژه لاوی میتوانست منافع آمریکا را در صادرات جنگندههای F-16 و F-18 به خطر بیندازد و از طرفی هزینههای توسعه آن نیز در مراحل بعدی به شدت افزایش یافته بود، تحت فشار شدی آمریکا، این پروژه در سال 1987 به حالت تعلیق درآمد. اسرائیل نیز 450 میلیون دلار به عنوان غرامت بابت لغو قرارداد از آمریکا مطالبه کرد که با 400 میلیون دلار آن موافقت گردید و پروژه لاوی در آگوست 1987 کنسل اعلام شد.
منابع:
Israeli Weapons
Avia بخش 1
Avia بخش 2
Avia بخش 3
انجمن هوافضا برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  avia-851217-imi.jpg
مشاهده: 0
حجم:  12.1 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  avia-851217-missile-israel.jpg
مشاهده: 0
حجم:  9.5 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  normal_2005155870754585425_rs.jpg
مشاهده: 0
حجم:  12.8 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  normal_avia-851210-israel.jpg
مشاهده: 0
حجم:  22.2 کیلو بایت



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
آشنایی با جنگنده Nesher

آشنایی با جنگنده Nesher
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  1zygdhg.jpg
مشاهده: 0
حجم:  44.3 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  1zyh1zp.jpg
مشاهده: 0
حجم:  23.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  1zyh6hy.jpg
مشاهده: 1
حجم:  9.2 کیلو بایت
هنگامي که به تاريخ جنگهاي اعراب و اسرائيل مي نگريد، به اسم جنگندهء ناآشنايي چون «نشر» بر مي خوريد. توليد اين جنگنده در سالهايي که اسرائيل با دولتهاي عربي، دست و پنجه نرم مي کرد و دچار مشکلات فراواني براي تهيهء ادوات و هواپيماهاي نظامي مورد نياز خود بود، بسيار قابل توجه است. اين راهي است که کشور ما نيز بايد آن را بپيمايد تا قسمتي از هواپيماهاي نظامي مورد نياز خود را بتواند در داخل توليد نمايد.

«نشر» اولين جنگنده اي بود که در اسرائيل توليد شد و با توليد بسيار موفق اين جنگنده، راه براي ساخت جنگنده هاي پيشرفته تر «کفير» و «لاوي» هموار گشت.
در آن زمان، نيروي هوايي اسرائيل (IAF) ملاحظه کرد که اين جنگنده، به طور موقت، توان نيروي هوايي را به ميزان قابل ملاحظه اي بالا مي برد. در واقع توليد و ورود به خدمت اين جنگنده، يک دورهء مياني قبل از در سرويس قرار گرفتن جنگنده هاي پيشرفته نظير «لاوي» بود. تجربيات حاصل از توليد و استفادهء «نشر» راهگشاي خوبي براي پيشرفت صنايع هواپيماسازي اسرائيل گشت.

در آن زمان، قرار بود با ورود به خدمت جنگنده هاي بهتر، هواپيماهاي نشر بازنشست شوند. نشر 10 سال در نيروي هوايي اسرائيل با موفقيت تمام، انجام وظيفه نمود تا به نقطهء اوج خود – يعني نبرد يام کيپور (1973) – رسيد و در آن جنگ بود که پيروزي هاي فراواني در نبردهاي هوايي و حمله به اهداف زميني اعراب، کسب نمود.

سابقهء عمليات واقعي
اولين جنگندهء نشر که رسمن به اولين اسکادران عملياتي نيروي هوايي تحويل شد به تاريخ مي 1971 (ارديبهشت 1350) در پايگاه هوايي Hatzor فرود آمد و توسط خلبان باسابقهء نيروي هوايي – دني شاپيرا – مورد آزمايش قرار گرفت. در طول ماههاي بعد و با موفق بودن طراحي اين جنگنده، تعداد ديگري از اين جنگنده به اسکادرانهاي ناقص ميراژ3 (به دليل جنگ، دولت فرانسه از تحويل مابقي ميراژ3 هاي خريداري شده خودداري نمود. بسیار به دلیل شباهت بسیار زیاد این جنگنده با میراژ۳، بر این عقیده هستند که این جنگنده، کپی ای از میراژ۳ فرانسوی است) اضافه شدند تا اسکادرانهاي ميراژ3، توان عملياتي خود را بازيابند.
هنگامي که تعداد قابل ملاحظه اي از نشرها در IAI (کارخانجات هواپيماسازي اسرائيل) توليد گشتند، دو اسکادران، منحصرن (بدون ميراژ3) از نشرها، تشکيل يافت. اولين اسکادران در پايگاه هوايي Etzion به تاريخ سپتامبر 1972 و ديگري به تاريخ مارس 1973 در پايگاه هوايي Hatzor استقرار يافتند.
با شروع جنگ يام کيپور به تاريخ اکتبر 1973، نيروي هوايي اسرائيل، 40 فروند نشر در سه اسکادران (يک اسکادران اوليه و دو اسکادران جديد) در خدمت داشت.
اگرچه نشر در اصل براي حملات عليه اهداف زميني طراحي شده بود، ولي در ضمن جنگ، براي نبردهاي هوايي نيز استفاده شدند. در آن زمان فرمانده نيروي هوايي، تصميم گرفت تا از جنگنده هاي F-4D (فانتوم)، «اسکاي هاوک» و «سار» بر عليه اهداف زميني استفاده کند و از جنگنده هاي ميراژ3 و نشر براي نبرد با هواپيماهاي دشمن و ايجاد برتري هوايي در مناطق درگيري، بهره ببرد.



نبرد يام کيپور (1973)
در طول نبرد یام کیپور، نشرها به خوبي از عهدهء وظايف خود برآمدند، تعدادي زيادي از ميگها و سوخوهاي اعراب را به راحتي ساقط کردند و نشان دادند که جنگندهء بسيار خوب و مانورپذيرتري نسبت به ميگهاي21 هستند، ضمن اينکه از نظر کيفيت قطعات توليدي نيز در سطح بسيار مناسب و خوبي بودند.
مطابق آماري که بلافاصله پس از اتمام جنگ انتشار يافتند، نشرها در 117 نبرد هوايي (جنگ يام کيپور) شرکت جسته بودند. (65 نبرد هوايي در سوريه و 52 نبرد در مصر) 227 هواپيماي دشمن در اين نبردهاي هوايي ساقط شده بودند که در مقابل تنها 6 فروند جنگندهء نشر، ساقط شده بود که اين 6 جنگندهء نشر نيز در ماموريت شناسايي بودند و توسط پدافند زميني مورد هدف قرار گرفته بودند.
در اين ميان، اسکادران نشر متعلق به پايگاه هوايي Etzion سرآمد بقيه بود و 42 هواپيماي اعراب را ساقط کرده بود و تنها يک فروند هواپيماي نشر از دست داده بود.
نشرها در عمليات شناسايي – ضربتي چندان موفق نبودند. آنها فقط در چند ماموريت زميني شرکت داشتند: حمله به اهدافي در بلندي هاي جولان و نقاطي در نوار غزه. عمليات در آن مناطق، بسيار سنگين و فشرده بود و هر خلبان نيروي هوايي، مي بايست در طول هر روز، چندين عمليات جنگي را انجام مي داد.



نبرد يام کيپور، ثابت نمود که تقويت نيروي هوايي با جنگنده هاي نشر، چقدر عالي و موثر بوده است و مقامات وزارت دفاع را بسيار متقاعد کرد که به ادامهء توليد و توسعهء جنگنده در IAI (صنايع هواپيماسازي) ادامه دهند.
با ورود به خدمت جنگنده هاي «کفير»، به تدريج از نقش عملياتي نشرها کاسته شد. سپس در اواخر سال 1976، همهء جنگنده هاي نشر در قالب دو اسکادران ادغام شدند و به پايگاه هوايي Eitam (جنوب صحراي سينا) انتقال يافتند.
در اواخر دههء 1970، با توليد انبوه جنگندهء «کفير»، هواپيماهاي نشر و ميراژ3 با کفير جايگزين شدند.



«کفير» کاملن از نشر پيشرفته تر بود، با دارا بودن عملکردي بهتر و سيستم هايي که بسيار پيچيده تر از نشر بود و (با وجود کفير) سرمايه گذاري در جهت ارتقاء سيستم هاي نشر، ارزنده و اقتصادي به نظر نمي رسيد.
در سال 1981، کفير به طور کامل، جاي نشر را در نيروي هوايي گرفت و جنگنده هاي نشر جهت فروش به ديگر کشورها، مورد نوسازي و تعميرات اساسي قرار گرفتند.
نشرها به کشور آرژانتين فروخته شدند که در آنجا با نام گذاري مجدد، به نام Dagger شناخته شدند و در چند عمليات موفق بر عليه انگلستان در جنگ فالکلند (1982) شرکت جستند.

Dagger


برخي مشخصات فني
ماموريت اوليه: جنگندهء تک سرنشينه چندماموريته
سازنده: اسرائيل

ابعاد
طول: 15.55 متر
فاصلهء دو سر بالها: 8.22 متر
ارتفاع: 4.25 متر


مقدورات
حداکثر سرعت: 2.1 ماخ = 2400 کيلومتر بر ساعت
سقف پرواز خدمتي: 17000 متر
برد: 1300 کيلومتر

وزن
وزن خالي: 6600 کيلوگرم
حداکثر وزن قابل بار گذاري شده: 13500 کيلوگرم

پيشرانه
موتور Atar 09 ساخت اسنکما (فرانسه) با کشش 4280 کيلوگرم



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
میراژ III//قسمت سوم و پایانی

میراژ III
صادرات و سفارشات


صادرات
بزرگترین مشتریان میراژ 3 از مدل CZ رژیم صهیونیستی و آفریقای جنوبی بود . برخی از مشتریان خواهان تغییراتی در مدل هایB ، C و E بودند . برای مثال مدل DBR برای برزیل ، DA برای آرژانتین ، BJ برای اسرائیل ، DL برای لبنان ،DP برای پاکستان ، D-2Z برای آفریقای جنوبی ، EV برای ونزوئلا و DE برای اسپانیا طراحی گشت .


پس از موفقیت های برجسته میراژ 3 برای اسرائیل در برابر میگ های 17 و 19 سوری در جنگ 6 روزه در ژوئن 1967 ، شهرت میراژ 3 افزایش یافت و به کابوسی برای نیروی هوایی کشورهای مصر ، اردن و سوریه تبدیل شد . برتری هوایی و قیمت ارزان آن ، اصلی ترین عوامل در فروش مناسب این جنگنده بودند .
تعداد قابل توجهی از مدل Eبرای صادرات در نظر گرفته شد . این جنگند ها با نام های متفاوت و تغییر اندک در برخی تجهیزات در اختیار کشورهایی نظیر پاکستان ، لبنان ، آرژانتین ، برزیل ، اسپانیا و ونزوئلا قرار گرفت . این روند باعث افزایش بودجه و درآمد تولید کنندگان داسو شد . شرکت داسو خود را موظف به اجرای نیازهای نیروهای هوایی در تغییرات در این هواپیما ، می دانست . برای مثال به درخواست نیروی هوایی پاکستان مدل 5PA3 با قابلیت شلیک موشک های ضد کشتی تولید گشت . همچنین رادار تامسون بجای رادار قبلی جایگزین شد .
مدل B این محصول که دو سرنشین داشت با تغییراتی کوچک در اختیار برخی مشتریان قرار گرفت . همچنین مازاد نیروی هوایی فرانسه به برزیل فروخته شد .کشورهای خریدار مدل B شامل امیرنشین ابوظبی ، آرژانتین ، برزیل ، لیبی ، گابون ، مصر ، کلمبیا ، شیلی ، پاکستان ، پرو ، زئیر و ونزوئلا می شد . از بین کشورها ، ابوظبی ، لیبی ، زئیر و گابون خواستار ارتقای آن به مدلE شدند . زیرا برای آنان ارزانتر تمام می شد .
مدل R این محصول باتغییراتی اندک تحت نام RP در اختیار پاکستان و تحت نام RZ برای آفریقای جنوبی قرار گرفت . همچنین شرکت داسو با تغییر در موتور و جایگزین کردن آن با موتور ATAR 09K-50 ، این محصول را که R-2Z نام گرفت به کشورهایی نظیر امیر نشین ابوظبی ، بلژیک ، کلمبیا ، مصر ، پاکستان ، لیبی و آفریقای جنوبی فروخت . این مدل شامل دوربین های پیشرفته VINTEN انگلیسی می شد . بلژیک بطور مستقل تغییراتی در این هواپیما اعمال کرد و امتیاز مونتاژ آن را نیز دریافت نمود .




مجوّز تولید



مونتاژ و در نهایت تولید میراژ 3 انحصاراً در اختیار کشورهای استرالیا ، بلژیک و سوییس قرار گرفت .

استرالیا

در حالیکه نیروی هوایی استرالیا در استفاده از موتورهای رولز رویس AVON ضرر زیادی دیده بود ، درخواست مونتاژ مدل E این محصول را به شرکت داسو ارائه کرد . بنابراین کارخانه مونتاژ مدل E در ملبورن توسط شرکت GAF افتتاح شد . همچنین از آن پس به بعد موتور SNECMA ATAR نیز در ملبورن تولید می شد . مدل E ساخت استرالیا ، O و سپس D نام گرفت و شامل تغییراتی در سیستم های الکتریکی و ناوبری آن می شد و افسر رادار در پشت خلبان قرار گرفت . اولین پرواز این مدل در سال 1963 اتفاق افتاد و تا زمان بازنشستگی استانداردسازی های بروی آن انجام شد .
این هواپیما سرانجام در سال 1988 از خدمت در نیروی هوایی استرالیا بازنشسته شد و نیروی هوایی پاکستان آنها را خرید .
سوییس/
در سال 1961 سوییس مدل C این محصول را از شرکت داسو خریداری کرد . این هواپیما توسط نیروی هوایی سوییس توسعه های زیادی پیدا کرد . دولت سوییس ساخت این مدل را به شرک F+Wدر شهر اِمِن ( امروزه RUAG ) واگذار کرد . این مدل که ساخت سوییس بود ، S نامیده شد و شامل ارتقاهایی در زمینه های بدنه ، بال و ارابه های فرود می شد . زیرا مدل C این محصول قادر به انجام مانورهای سریع در کشور کوهستانی سوییس نمی شد . در موردی حتی دولت سوییس مجبور شد کوهی را از جلوی باند پروازی یکی از پایگاه ها ، بردارد . زیرا موتور و سیستم آیرودینامیکی این جنگنده قادر به رساندن سریع آن به ارتفاع مناسب نبود و سریعا دچار واماندگی می شد . برای ثبات بیشتر پروازی بالک های غیر متحرکی در طرفین هواپیما ، نصب شد . همچنین فعالیت های در زمینه تقویت موتور برای بلند شدن سریع تر از باند ، صورت گرفت و سیستم CHAFF و FLARE بروی هواپیما نصب شد . رادار تامسون با رادار TARAN-18 ساخت شرکت هیوز آمریکا جایگزین شد که استفاده از موشک AIM-4 را برای میراژ مقدر می نمود . در طی جنگ سرد و تمایل سوییس به داشتن بمب هسته ای ، برنامه هایی برای ایجاد قابلیت حمل سلاح هسته ای توسط میراژ 3 S ، انجام شد . اما با هشدار فرانسه و انصراف سوییس ، این برنامه لغو گردید .
همچنین در برخی مدل ها ، مخزن عقبی هواپیما برداشته شد و راکت های نیرودهنده مدل SEPR بروی آن ها نصب شد . بطوریکه رسیدن به ارتفاع 20000 متری را برای میراژ ، آسان می نمود . اما این موتورها بسیار خطرناک و سمّی بودند . بنابراین توسعه نیافتند و همان مدل ها نیز به حالت قبل بازگشتند . اما چندی بعد دوباره این مخازن بصورت نیمه حذف شدند و غلاف شناسایی با دو دوربین در زیر آن قرار گرفت و این هواپیماها RSنامیده شدند .
در سال 1990 بهینه سازی هایی روی مدلS این هواپیماها انجام شد . از جمله اضافه کردن بالک هایی در ورودی های موتور برای افزایش زاویه حمله . امّا بالاخره در سال 1999 از خدمت بازنشسته شدند . مدل RS این جنگنده تا سال 2003 در خدمت باقی ماند . در کل 36 فروند از این مدل توسط سوییس ساخته شد .



مشتق ها


نشر(NESHER) و کفیر(KFIR)

مدل بعدی که مشتق شده از مدل میراژ 3 بود ، میراژ 5 نام گرفت . میراژ 5 که در 19 مه 1967 اولین پرواز خود را انجام داد ، نسبت به میراژ 3 ، 2 متر طولانی تر بود . سازمان جاسوسی اسرائیل(موساد) این طرح را به سرقت برد و اسرائیل هواپیمای Nesher را از روی این طرح ساخت . همچنین مدل بهبود یافته آن یعنی Kfir از روی همین نقشه ها طراحی گشت .

میلان(بادبادک)

د


الف) مدل K برای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا که به موتور توربوجت اسپای مجهز می شد .


ب) مدل M برای نیروی دریایی فرانسه که موتوری تقویت شده داشت . همچنین قلاب برای نشستن روی ناو در پشت آن تعبیه می شد .


ج) مدل W که قرار بود از مواد ترکیبی با وزن کم با همراهی شرکت بویینگ ساخته شود . اما با مطرح شدن جنگنده اف 5 و طراحی آن توسط شرکت نورثروپ ، این مدل به ورطه فراموشی سپرده شد .



میراژ 3 V



ساخت مدل V این جنگنده توسط ناتو مطرح شد . به دستور ناتو این جنگنده می بایست قابلیت عمود پروازی را داشته باشد . اما با روی کار آمدن جنگنده هریر ، این مدل توسعه نیافت . در کل دو نمونه آزمایشی تولید شد که از 8 موتور برای بلندشدن بصورت عمودی بهره می برد .
در این لینک فیلم مربوط به پروازهای اولیه این جنگنده دیده می شود : http://www.patricksaviation.com/videos/Me262/2257/

میراژ 3 ROSE

این مدل در قالب طرح بهبود میراژ های 3 نیروی هوایی پاکستان درسال 1990 تا 1994 تولید شد . نمایشگر پیشرفته HUD همراه با سیستم های پروازی و دفاعی الکترونیکی ، کاکپیت جدید ، استفاده از RWR و MFD و رادار داپلر چند حالته از ویژگی های این مدل بود . این بهبود ها در 3 فاز توسط استرالیا انجام شد . در کل 34 فروند به این استاندارد رسیدند و گمان می رود تا اواخر سال 2010 در خدمت باشند .

کشورهای استفاده کننده از میراژ 3

کشورهایی که این جنگنده را به نوعی به خدمت گرفته اند عبارتند از :


امیر نشین ابوظبی (نامعلوم) ،

آرژانتین(در خدمت) ،

استرالیا (باز نشسته شده در سال 1988 ، 50 فروند به پاکستان فروخته شد . ) ،

بلژیک ،

برزیل (سال بازنشستگی : 2005) ،

شیلی (بازنشسته) ،

کلمبیا (در خدمت) ،

مصر(بازنشسته) ،

فرانسه (بازنشسته) ،

گابون (بصورت محدود در خدمت) ،

رژیم صهیونیستی (بازنشسته) ،

لبنان (همگی در سال 2000 به پاکستان فروخته شد) ،

لیبی (در خدمت) ،

پاکستان (در خدمت) ،

پرو (بازنشسته) ،

آفریقای جنوبی (در خدمت) ،

اسپانیا (بازنشسته شده در سال 1991 ، همگی به پاکستان فروخته شد.) ،

سوییس (بازنشسته) ،

ونزوئلا (در خدمت) و

زئیر (در خدمت).

ر سال 1968 ، داسو با همکاری سوییس کار را بر روی بروزرسانی میراژ 3 را آغاز کردند و حاصل جنگنده ای با نام میلان(به معنی بادبادک ) شد . عمده تغییرات این جنگنده در طراحی و ایجاد بالک هایی در بالای ورودی موتور بود . این بالک ها برای بهتر برخاستن و نشستن با کنترل منطقی سرعت و افزایش زاویه حمله ، طراحی شد . نوع دیگری از مدل با بالک های بزرگتر ، ASTRIX ( شخصیت محبوب کارتونی فرانسه ) نام گرفت و قابلیت حرکت به این بالک ها اضافه شد .
مدل های شناسایی میراژ 3 ، یعنی مدل R نیز مشمول این تغییرات شد و در مه 1970 به پرواز درآمد . موتور SNECMA ATAR 09K با رانش 6/70 کیلو نیوتون ، بعنوان نیرودهنده انتخاب شد . همچنین دستگاههای الکتریکی خودکار آمریکایی بروی آن ها نصب شد و لیزری قوی در جلوی هواپیما برای عکس برداری سه بعدی تعبیه گشت . این مدل ، مدل S MILAN نامیده شد .
البته مشکلاتی در این مدلها وحود داشت . برای مثال موتور بسیار پر مصرف و دید خلبان بسیار کم بود . بنابراین توسعه میلان بروی همه میراژها در سال 1972 لغو شد . اما نیروی هوایی فرانسه و سوییس هنوز اهدافی مشابه رو دنبال می کردند .

میراژ 3 NG

تغییر در مدل میراژ 3 و تولید نمونه های موفق کفیر و نشر سبب ترغیب داسو در توسعه این جنگنده شد . موتور این جنگنده بهبود زیادی پیدا کرد و تقویت شد . این مدل توسعه یافته NG نامیده شد و کاناردهایی به آن برای افزایش مانور و ثبات بیشتر ، اضافه گردید .
این مدل نسبت به مدلهای قبلی بسیار پیشرفته تر بود و آیرودینامیک عالی این مدل در واقع سبب ترغیب شرکت داسو به استفاده از کانارد در مدل های بعدی خود شد . میراژ 2000 بر مبنای آیرودینامیکی این جنگنده ساخته شد و توسعه یافت .
در این مدل از دستگاه های الکتریکی خودکار ، سیستم های هدایتی در پرواز ارتفاع پایین ، رادار با قابلیت های گوناگون و لیزر پیشرفته ، استفاده شد . این مدل در واقع نوعی اثباتگر تکنولوژی بود . زیرا علوم به روز هوانوردی و مطالعات گازی جو در ساخت این مدل تأثیر بسزایی داشتند .
پس از سال 1989 ، نیروی هوایی برزیل خواستار مجهز شدن مدل E خود به سیستم های مدرن مدل NGشد و شرکت داسو این تغییرات را در چند نمونه مدل E میراژ 3 نیروی هوایی برزیل اعمال کرد و نام EX را برای این جنگنده توسعه یافته انتخاب نمود . از جمله این تغییرات اضافه کردن قابلیت سوختگیری هوایی به این جنگنده بود . اما از این نمونه فقط یک فروند تولید شد .

در کل 1422 فروند از مدل های گوناگون میراژ 3 به علاوه میراژ 5 و 50 توسط شرکت داسو ساخته شد .
البته چندین مدل پیشنهاد شد ؛ ولی هرگز به مرحله ساخت نرسید . از جمله :


مشخصات مدل محبوب E


خدمه : 1 نفر
طول : 15 متر
فاصله دو سر بال : 8.22 متر
ارتفاع : 4.5 متر
مساحت بال : 34.85 متر مربع
وزن خالی : 7.050 کیلوگرم
بیشینه وزن برای برخاست : 13.500 کیلوگرم
نیرودهنده : یک عدد موتور توربوجت SNECMA ATAR 09 C
قابلیت ها در مدل E /
بیشینه سرعت : 2.2 ماخ
برد : 2400 کیلومتر
بیشینه ارتفاع برای پرواز : 17 هزار متر (56 هزار فوت)
بیشینه آهنگ صعود : 83.3 متر بر ثانیه
بیشینه حمل سلاح یا مخزن سوخت در هریک از بالها : 385 کیلوگرم بر متر مربع

تسلیحات قابل استفاده در مدل E

توپ : 2 عدد 30 میلی متری DEFA-552
راکت : 2 عدد مدل MATRA JL-100 یا 19 عدد مدلSNEB
موشک : 2 تیر موشک AIM-9 یا MAGIC به علاوه یک تیر ماتراR-530 و دو تیر AM-39 اگزوست (موشک هوا به دریا)
بمب : در کل 4 هزار کیلوگرم بمب توسط این جنگنده از انواع مختلف آن حمل می شود . ارتش فرانسه در سال 1991 بمب اتمی AN-52 را روی میراژ 3 ای نصب کرد .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
میراژ III//قسمت دوم

میراژ III//قسمت دوم

مدل B ، C ، E و R/
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-0-5-3-1320350.jpg
مشاهده: 1
حجم:  7.6 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-1-6-1-1412161.jpg
مشاهده: 0
حجم:  9.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-3-6-7-1703763.jpg
مشاهده: 0
حجم:  5.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-4-2-2-1704224.jpg
مشاهده: 0
حجم:  7.5 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-6-2-1-1029126.jpg
مشاهده: 0
حجم:  7.1 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_133_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-6-2-8-0695826.jpg
مشاهده: 0
حجم:  6.8 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_136_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-0-8-6-1369680.jpg
مشاهده: 1
حجم:  7.1 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_200_143_16777215_0_remote_http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-3-0-5-1340503.jpg
مشاهده: 1
حجم:  8.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--cdn-www_airliners_net-aviation-photos-small-0-1-4-0640410.jpg
مشاهده: 0
حجم:  6.6 کیلو بایت

اولین مدل تولید انبوه میراژ 3 مربوط به مدل C آن است که برای اولین بار در اکتبر 1960 پرواز کرد و شامل بهینه سازی های نسبت به مدل قبلی بود . تغییرات شامل افزایش نیم متری طول بدنه و بهبود سیستم ورودی موتور و اگزوزها بود . این هواپیما تک سرنشین بود و از موتور ATAR 09B بهره می برد .
تسلیحات مدل C شامل یک توپ دو قلوی 30 میلی متری با قابلیت شلیک مجدد بوسیله سوپاپ هوا ، 3 جایگاه نصب موشک بصورت دوتایی در بالها و دیگری در زیر شکم بود . تسلیحات هوا به هوای قابل نصب بروی میراژ 3 در واقع شامل 2 مدل بیشتر نمی شد . یکی موشک AIM-9 و دیگری MAGIC و MATRA . بعدها دو جایگاه دیگر در هر بال تعبیه شد .

اگرچه به نظر می رسید که راکت های نیرودهنده برای میراژ 3 بسیار مفید است . اما مشکلات مربوط به سوخت هواپیما باعث شد این راکت ها در این مدل نصب نشوند . همچنین اقداماتی برای بمب افکن شدن ارتفاع بالای این جنگنده انجام شد . اما در واقع دوران این نوع بمب افکن های کوچک به اتمام رسیده بود .
در کل 95 فروند میراژ 3 C برای نیروی هوایی فرانسه ساخته شد و آخرین مدل در سال 1988 با هواپیمای میراژ 2000 ، جایگزین شد .
مدل Bاین محصول در واقع هواپیمایی آموزشی بود که نیروی هوایی فرانسه برای آموزش هایی از قبیل سوختگیری و درگیری هوایی ، دستور طراحی و تولید آن را داد . برای ایجاد یک صندلی دیگر در پشت سر خلبان ، توپ هواپیما حذف شد . همچنین این مدل فاقد رادار و سیستم های رهگیری بود . از این مدل برای آموزش خلبانهای میراژ 5 نیز استفاده می شد . نیروی هوایی فرانسه 65 مدل از این هواپیما را به شرکت داسو سفارش داد .
شرکت داسو با توجه به نیازهای آموزشی ارتش فرانسه ، چهار مدل از نوع B ساخت که شامل میراژ 3 B-1 ، B-2 ، BE و BSV می شد .
مدل B-1 خاص آموزش سوختگیری هوایی و مدل B-2برای آموزش خلبانان جنگنده بمب افکن میراژ 5 بود . مدل BE با موتور و قابلیت های جدید و سیستم پرواز با سیم زمینه ساز طراحی مدل E شد . مدل BSVبرای سوار کردن سیستم های جنگ افزاری و ناوبری میراژ 2000 بروی میراژ 3 استفاده شد و در کل سه نمونه از آن تولید گشت .
مدل E میراژ 3 در آوریل 1961 به پرواز در آمد . در واقع تولید این هواپیما مبنی بر نیاز نیروی هوایی فرانسه به یک جنگنده ضربتی و چند نقشی ، عملی شد . از تغییرات عمده مدل E نسبت به B و C افزایش طول دماغه به اندازه 30 سانتی متر و حذف افسر رادار یا خلبان آموزنده در پشت سر خلبان و تغییر موتور بود . موتور جدید ATAR 09Cنام داشت . همچنین رادار این هواپیما تقویت و به نوع داپلر مجهز شد و دستگاه های خودکار و الکتریکی و سیستم هشداری RWR در این هواپیما قرار گرفت . در حالیکه هیچ مدلی از C بدینگونه ارتقا پیدا نکرده بودند . همچنین رادار زمینی با قابلیت گیرنده هشدار دهنده راداری در این هواپیما تعبیه شد .

این مدل برای صادرات به کشورهای خریدار در نظر گرفته شد . البته با کمی تغییرات در سیستم هواپیما روبرو بود . از جمله حذف آنتن از روی دم هواپیما . در کل 192 فروند از این مدل به نیروی هوایی فرانسه فروخته شد . کشورهای دیگر نیز جمعا 523 فروند از این هواپیما را خریدند . بعضی از این کشورها همانند رژیم صهیونیستی خواهان برخی تغییرات در این مدل شدند . برای نمونه نیروی هوایی اسرائیل از موتور SNECMA ATAR 09K-6در این مدل بهره برد . البته خود نیروی هوایی اسرائیل نیز طرح های متعددی بروی این هواپیما اجرا کرد .

مدل R این هواپیما نوع شناسایی آن بود . تغییراتی در دماغه برای قرار دادن دوربین ها ، صورت گرفت .
سیستم های مدل دوربین های بکار گرفته شده در مدل R از سری OMERA-5با قابلیت سازگاری با محیط بود . 50 فروند از این نمونه تولید شد که شامل 2 پیش نمونه بود . اما در 20 مدل بعدی بهبودهایی صورت گرفت . دوربین های پانورماتیک جلوبین در نوک هواپیما و سیستم های الکترونیکی و خودکار مدل E بر روی این مدل نصب شدند . همچنین رادار داپلر کوچکی در جلوی هواپیما قرار گرفت .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
F-84 تاندر جت

F-84 تاندر جت
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--www_militaryfactory_com-aircraft-imgs-republic-f84_2-600x468.jpg
مشاهده: 1
حجم:  58.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  http--www_militaryfactory_com-aircraft-imgs-republic-f84-600x444.jpg
مشاهده: 1
حجم:  36.9 کیلو بایت
هواپیمای Republic F-84 Tunderjet یک هواپیمای نظامی با موتورهای جت توربینی بود که در زمره هواپیماهای بمب افکن قرار میگرفت . نیروی هوایی ایالات متحده با هدف بروز رسانی جنگنده های خود ، پیشنهاد ساخت جنگنده با قابلیت های ویژه ای را به شرکت های آمریکایی ارائه داد . F-84 اولین پرواز آزمایشی خود را در سال 1946 به انجام رساند . هر چند این جنگنده در مدل های اولیه نقص موتور و ساختاری داشت ، امّا نیروی هوایی مسرّ به در خدمت گرفتن این جنگنده بود . بنابراین با صرف هزینه و وقت از لغو این پروژه جلوگیری نمود .



هواپیمای مذکور تحت همه شرایط سخت پیشرو در سال 1949 بطور کامل عملیاتی شد . حتّی در سالهای بعد مدل های جدیدی از این نوع طراحی گشتند که شامل F-84F ، F-84G و RF084F ( مدل شناسایی اپتیکی / رادیویی ) می شد .
جنگ بین دو کره در سال 1948 اولین تجربه جنگی این جنگنده را به ارمغان آورد . 86408 سورتی پرواز و نابود کردن بیش از 60% اهداف زمینی از جمله عجایبی بود که فقط این جنگنده خلق کرده بود . محبوبیّت این جنگنده سبب که بیش از نیمی از 7542 فروندی که از این جنگنده ساخته شد ، در اختیار کشورهای پیمان آتلانتیک شمالی ( NATO ) قرار بگیرد .
گروه نمایش های هوایی نیروی هوایی ایالات متحده ( ThunderBirds ) از سال 1948 تا 1957 از این جنگنده برای نمایش هوایی استفاده می کرد .
F-84 اولین هواگرد نظامی بود که قابلیت سوختگیری هوایی داشت . همچنین اولین جنگنده جت سبک حامل سلاح هسته ای بود . همچنین در چندین پروژه غیر عادی نیروی هوایی آمریکا تحت عنوان FICON نیز شرکت کرد . هدف از این پروژه در واقع بمباران های اتمی استراتژیک بود که هواپیماهایی نظیر F-84 از ابتدا بروی بمب افکن های سنگینی چون B-17 و GRB-36 نصب می شد و پس از انجام بمباران به ایستگاه مادر می آمد و بروی آن نصب می شد که البته این طرح در همان اوایل مورد اقبال و توجّه قرار نگرفت . همچنین در یک پروژه جالب دیگر ، F-84 مجهز به یک موتور توربوپراپ می شد که این مدل XF-84F ThunderScreech نامیده شد .
نام گذاری این جنگنده تا حدودی گیج کننده است . بنابراین لازم است که با انواع این مدل ها آشنا شوید . مدل های این جنگنده در لیست زیر آمده است ( صرف نظر از مدل های معروف ) :
الف ) F-84A/E ThunderJet : اولین مدلهای این جنگنده .
ب ) RF-84 F ThunderFlash : مدل شناسایی اپتیکی و رادیویی .
پ ) XF-84H ThunderScreech : این مدل با یک عدد موتور توربوپراپ Alison T40 قدرت می گرفت .
ت ) F084F ThunderJet : اولین مدل عملیاتی از این جنگنده که با مدل های A و E در شکل و طرّاحی بال و بهبود موتور ، تفاوت داشت . تأخیر در تحویل مدل F سبب گشت که مدل G طراحی شود .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
ميگ-35 (MiG-35)

ميگ-35

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  610xkn4.jpg
مشاهده: 1
حجم:  45.3 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  b_800_600_0_0_stories_mig29cockpit9ki.jpg
مشاهده: 2
حجم:  51.7 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  mig-35.jpg
مشاهده: 2
حجم:  62.4 کیلو بایت


جنگندهي ميگ-29، يکي از پرفروشترين جنگندههاي جهان بوده که تاکنون سود زيادي را نصيب سازندگان آن کرده است، شرکت ميگويان پس از عدم موفقيت در جلب نظر مسئولان روسيه در زمينهي طرحهاي خود براي جنگندهي نسل پنجم، به توسعه و بهسازي جنگندهي ميگ-29 روي آورد که حاصل آن جنگندهي فوق پيشرفتهي ميگ-35 شده است. جنگنده ميگ-35 جنگندهاي است از نسل 4++ که در ادامهي طرحهايي مانند ميگ-29 كي (MiG-29K)، ميگ-29 كييوبي (MiG-29KUB)، ميگ-29 ام (MiG-29M) و ميگ-29 ام2 (MiG-29M2) طراحي شد و اساس طراحي آن بر افزايش کارايي، توانايي عملياتي و جامعيت تواناييهاي جنگنده بوده است، به طوري که يک جنگنده چند منظوره از آن ساخته است. جنگنده ميگ-35 در دو گونهي اوليه توليد شده است: گونهي A كه تک سرنشينه و گونه D كه دوسرنشينه است. لازم به ذکر است که گونهي دو سرنشينهي اين جنگنده تنها يک گونهي آموزشي نميباشد، بلکه اساس توسعهي گونهي دو سرنشينه، ايجاد جنگندهاي مانند سوخوي 30 Su-بوده است تا با تقسيم کار ميان خلبان و افسر تسليحات فشار کار بر روي دو نفر تقسيم شود و عملياتها نيز با ضريب اطمينان و دقت بالاتري انجام شوند. در مجموع ميتوان ويژگيهاي ميگ-35 را به شرح زير بيان کرد:

- وجود سامانههاي اطلاعاتي و هدفگيري نسل پنجم در اويونيک (الكترونيك پرواز) اين جنگنده

- توانايي بهکارگيري تسليحات پيشرفتهي روسي و خارجي

- بقاپذيري بالا در ميدان نبرد بواسطه سامانههاي دفاعي يکپارچهي بهکار رفته در اين جنگنده



پيشرفتهترين سامانههاي اويونيکي در کنار تسليحات پيشرفته به جنگندهي ميگ-35 اجازه ميدهند تا مأموريتهاي مختلف زير را به انجام برساند:

- برتري هوايي عليه جنگندههاي نسل چهار و پنج

- انجام عمليات هوابهسطح بدون وارد شدن به محدودهي دفاعي دشمن در روز و شب، و در تمام شرايط آب و هوايي

- انجام عمليات شناسايي به کمک تجهيزات الکترو-اُپتيکال و راديو-تکنيکال

- انجام کنترل هوايي عليه گروه جنگندههاي دشمن و انجام عملياتگروهي


تغييرهاي ايجاد شده در ساختار ميگ-35 بر اساس موفقيتهاي بدست آمده در طرحهاي ميگ-29 كي (MiG-29K)، ميگ-29 كييوبي (MiG-29KUB)، ميگ-29 ام (MiG-29M) و ميگ-29 ام2 (MiG-29M2) ميباشد که شامل موارد زير است:

- افزايش توانايي حمل تسليحات در 9 جايگاه حمل سلاح

- افزايش حمل سوخت، توانايي سوختگيري هوايي و امکان سوخترساني هوايي به جنگنده هم گروه (عملکرد بعنوان يک تانکر کوچک)

- بدنه و سامانههاي اصلي ساخته شده از مواد ضد خوردگي که امکان استفاده از اين جنگنده را برروي ناو و استفاده در مناطق گرم و مرطوب فراهم ميآورد.

- کاهش چشمگير بازتابش راداري

- سامانهي پرواز با سيم (Fly-By-Wire) با کنترل چهارگانه




در حين طراحي ميگ-35 بيشترين توجه به افزايش تواناييهاي عملياتي آن بوده است، كه شامل اين موارد است:

- اعتمادپذيري هواپيما، پيشرانهها و اويونيک (الكترونيك پرواز) بطور چشمگيري افزايش يافته است

- زمان دورههاي بين اورهال جنگنده افزايش يافته است

- هزينهي پرواز اين جنگنده دو و نيم برابر کمتر از ميگ-29 است

- امكان نگهداري حين فعاليت عملياتي براي ميگ-35 پيشبيني شده است


مجموعه اي از رهيافتهاي فني و فناورانه نظير سامانهي توليد اکسيژن حين پرواز نيز به جهت افزايش آزادي عملياتي در طراحي ميگ-35 منظور شدهاند. پيشران جنگنده شامل دو پيشران RD-33MK با نيروي توليدي بيشتر نسبت به نمونههاي قبلي است که نسبت به نوع اصلي موتورهاي RD-33 دود به مراتب کمتري توليد مي کند. همچنين سامانهي کنترل الکترونيکي پيشرانها نيز به افزايش اعتمادپذيري و عمر خدمتي پيشرانها کمک ميکند. علاوه بر اين، در صورت تقاضاي مشتري امکان استفاده از پيشرانهاي RD-33MK مجهز به سامانهي تغيير بردار رانش نيز وجود دارد که برتري مطلق جنگنده در نبردهاي هوايي نزديک (داگفايت) را تضمين مينمايد. اين پيشرانها پيشتر برروي جنگندهي آزمايشي MiG-29M OVT نيز با موفقيت آزمايش شدهاند.

ميگ-35 مجهز به مجموعهي اويونيکي (الكترونيك پروازي) نويني است که تماماً بر اساس فناوريهاي جديد به وجود آمده است، رادار چندکارهي آرايهاي بکار رفته در جنگندهي ميگ-35 بواسطهي عوامل زير بر نمونههاي مشابه خود برتري مييابد:

- افزايش برد فرکانسهاي عملياتي

- افزايش تعداد اهداف قابل کشف، رديابي و حمله

- افزايش برد کشف

- فزايش وضوح در حين نقشهبرداري سطحي

- بقاءپذيري بالا و مقاومت در برابر اقدامات الکترونيک دشمن



سامانهي IRST جديد ميگ-35 مرکب از تجهيزات هدفگيري فروسرخ، تلوزيوني و ليزري است که به کمک فناوريهاي فضايي توسعه يافته است، به گونهاي که اين سامانهها پيش از اين در صنعت هوانوردي بهکار نرفتهاند. ويژگي جديد اين سامانه توانايي کشف، رديابي و قفل روي اهداف از فواصل بسيار دور در تمامي ساعات شبانه روز است و ميتوان از آنها براي مسافتيابي، نشانه گذاري و ... نيز بر عليه اهداف سطحي و هوايي استفاده کرد. علاوه بر يان كه سامانهي IRST جديد به همراه سامانهي جديد نشانهروي کلاه خلبان بر روي ميگ-35 نصب شده است، امکان نصب غلاف هدفگيري ويژهاي با تواناييهاي به مراتب بيشتر بر روي جنگنده وجود دارد.

ميگ-35 به يک مجموعهي دفاعي نيز مجهز ميباشد که شامل موارد زير است:

- سامانهي شناسايي راديو الکتريک و سامانهي اقدامات متقابل الکترونيک

- سامانهي جديد کشف حمله موشکي و تابش ليزري

- پخش کنندهي چف/فلير به منظور فريب موشکهاي هوابههوا


علاوه بر تسليحات ارائه شده بر روي جنگندههاي ميگ-29 كي (MiG-29K)، ميگ-29 كييوبي (MiG-29KUB)، ميگ-29 ام (MiG-29M) و ميگ-29 ام2 (MiG-29M2) كه در ميگ-35 وجود دارد، مجموعهي تسليحات جديدي ارائه شده است که تا كنون براي صدور به هيچ کشوري ارائه نشده است. اين تجهيزات جديد و دوربرد به ميگ-35 اجازه انجام حمله عليه دشمن بدون ورود به محدودهي دفاعي او را ميدهند. معماري باز اويونيک (الكترونيك پرواز) ميگ-35 امکان نصب تجهيزات و تسليحات جديد روسي و خارجي را بنا به خواست مشتري فراهم ميكند. هر دو گونهي ميگ-35 آ (MiG-35A) و ميگ-35 دي (MiG-35D ) داراي ساختار يکسان بوده و از لحاظ تجهيزات موجود يکساناند. به همراه ميگ-35 مجموعهي کامل آموزشي نظير شبيهسازهاي رايانهاي پرواز و شبيهسازهاي انجام عمليات ارائه شدهاند. روسيه سعي در صادرات اين هواپيما به خارج دارد و خاورميانه از مهمترين بازارهاي اين هواپيما است. روسيه در حال مذاكره براي فروش اين هواپيما به كشورهاي سوريه، ليبي، ايران، الجزاير، سودان، هند، مالزي، برزيل، پرو و چند كشور ديگر است. در نهايت بايد گفت شرکت ميگويان آماده است تا با شرکتهاي مختلف به اجراي برنامههاي مشترک توسعه و بهسازي گونههاي اوليهي ميگ-35 نيز بپردازد.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391

بالگرد بل206بی جت رنجر2 نیروی دریایی پرو مسلح به پرتابگر موشک و کیسه های باد شونده برای فرود اضطراری روی آب شده است.



ما خودمون جت رنجر داریم :





کیسه های باد شونده برای فرود اضطراری روی آب هم داریم:



فقط کافیه تا یه سلاح سبک مثل تیربار یا راکت هم روی این هلیکوپترها نصب کنیم تا لازم نباشه مثل زمان جنگ برای هر بل 214 دوتا کبری هم بلند شه .



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 10 مرداد 1391
FullBack تانک هوایی

FullBack تانک هوایی
سوخوی 34 که ناتو آن را FullBack نام گذاری کرده یک جنگنده بمب افکن پیشرفته تهاجمی دو سرنشین است.این جنگنده-بمب افکن برای جایگزینی سوخوی 24 طراحی شده است.

این جنگنده بمب افکن می شود گفت که نسخه ای ازSu-27 Flanker است.طراحی آن در اوایل 1980 آغاز شد و در 13 آوریل 1990 اولین پرواز آزمایشی را تجربه کرد.نخست این جنگنده بمب افکن

Bombardirovschik ) Su-27IB (IB: Istrebitel نام گذاری شد.

مسائل مالی شرکت سازنده باعث توقف مکرر پروژه شد و باعث شد مدل آزمایشی آن تحت قوانین مختلف تخصیص به نمایش درآید.زمانی که خبر آن در مطبوعات پخش شد از آن با نام Su-34 یاد شد.سومین مدل آزمایشی این پرنده در نمایش هوایی پاریس در سال 1995 شرکت کرد و نام Su-34MF (FN for "Fighter Navy") به خود گرفت.همچنین در نمایش هوایی MAKS در سال 1999 نام Su-34MF (MF for MnogoFunksionalniy multi-function) بر روی این جنگنده-بمب افکن گذاشته شد.اخیرا نیروی هوایی روسیه این جنگنده-بمب افکن را فقطSu34 معرفی کرده است.

 

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13229&d=1343378515

در طراحی شکل بال ها سکان عمودی و خروجی موتور ها تقریبا شبیه به Su-27/Su-30 'Flanker' Su-30/Su-33 'Flanker-D'/Su-35 'Flanker-F' برای افزایش ناپایداری(مانور بیشتر) و کاهش نیروی پسا عمل شده است.دماغه هواپیما به کلی تغییر کرده و کاکپیت هواپیما به شکل دونفره side-by-side طراحی شده.Su-34 موتور های Su-27 را در خود حفظ کرده اما با تابت ماندن شکل ورودی ها بیشترین سرعت این جنگنده به 1.8 ماخ رسیده است.

برخلاف Su-27 ،Su-34 دارای شیشه کاکپیت مدرن رنگی CRT و صفحه نمایش چند منظوره است.الکترونیک هوایی همچنان بر پایه V004 و UOMZ لیزری/تلوزیونی است و سیستمی برای تشخیص و هدایت دقیق مهمات تعبیه شده است.

این جنگنده همچنین از رادار v005 نیز بهره می برد. Su-34 به تجهیزات جنگ الکترونیک ECM نیز که شامل سیستم شناسایی مادون قرمز پرتاب موشک(infrared missile launch detection system) است،استفاده می کند. كابين آن كاملا زره پوش است(با هفده ميليمتر تيتانيوم تقويت شده)

تفاوت اساسی کاکپیت این جنگنده-بمب افکن این است که فضای وسیعی را برای خدمه فراهم میکند.از قبیل یک آشپزخانه کوچک توالت،و تخت خواب برای خدمه.(جلل خالق.هواپیماهای مسافربری ما چنین امکاناتی ندارن،نزاح کردم)در طراحی کاکپیت راحتی خدمه مهم ترین شرط را به خود اختصاص داده. از جالبترين امكانات آن اين است كه مي تواند به سمت عقب (يعني هواپيماي تعقيب كننده) موشك شليك كند اين هواپيما مي تواند موشك هاي R.73 را از دريچه ي مخصوص شليك كند


در ضمن اين جنگنده يا بهتر بگم اين بمب افكن همه كاره روياي هولناكي براي هر ناوي محسوب مي شود چون رادار آن يك سيستم ناوبري دريايي كامل براي درگيري با ناوها و زير دريايي ها دارد تازه اين سيستم با موشك هايتوربوجت آلفا با بيش از سه ماخ سرعت(سرعت موشك) كاملتر هم مي شود


بمب افكن SU.34 بدون سوختگيري مي تواند تا 4000 كيلومتر را با جنگ افزار كامل بپيمايد
در هر حال جنگنده ي SU.34 يكي از بهترين بمب افكن هاي ضربتي محسوب مي گردد پلاتيپوسي که به طور كامل خود را با همه چيز وفق مي دهد.

Su-34 راحتی کاملی را برای خلبانان در نبرد های هوایی فراهم می کند.خلبانان می توانند از نسل جدید کامپیوتر ها وتجهیزات الکتونیکی استفاده کنند.این تجهیزات می توانند بمب های جنگنده بمب افکن را به سمت هدفی که به خوبی استتار شده بدون محدودیت آب و هوایی و با خطای فقط چند متر تا ارتفاع 250 کیلومتری از سطح زمین روانه کنند.سوخوی 34 به زودی وارد اسکادران بمب افکن ها می شود که دارای هوش مصنوعی بسیار بالا و سیستم امنیتی فوق العاده است




سرنشین: 2
طول: 23.34 m (72 ft 2 in)
فاصله از بال دوسر بال: 14.7 m (48 ft 3 in)
وزن: 6.09 m (19 ft 5 in)
وزن با بار: 39000 kg (85980 lb)
بیشترین وزن برخاست: 45100 kg (99425 lb)
پیشران: 2× Lyulka AL-35F turbofans 137.2 kN (30845 lbf) with afterburner each
Performance
بیشترین سرعت:
ارتفاع زیاد: Mach 1.8 (1900 km/h 1180 mph)
ارتفاع کم: Mach 1.14 (1400 km/h 870 mph) در سطع دریا
شعاع عملیاتی: 1100 km (680 mi)
پرواز بدون سوخت گیری: 4000 km (2490 mi)
سقف پرواز 15000 m (49200 ft)
وزن نسبت به مساحت بال: 629 kg/m² (129 lb/ft²)
نیروی تراست نسبت به وزن: 0.68



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 6 مرداد 1391
گالری عکس F-111 Aardvark

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13218&d=1343378349

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13219&d=1343378350

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13220&d=1343378351

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13221&d=1343378351

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13222&d=1343378352

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13223&d=1343378354

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13224&d=1343378355

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13225&d=1343378356

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13226&d=1343378356

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13227&d=1343378357

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13228&d=1343378358

http://www.forum.arteshi.com/attachment.php?attachmentid=13220&d=1343378351

 

 



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 6 مرداد 1391
ویدئویی رنگی از کامیکازه بمب افکن های ژاپن علیه ناوگان دریایی آمریکا در جنگ جهانی دوم

به نام خدا

دوستان این ویدئو رو از دست ندید.

یک ویدئوی رنگی که در اون حملات انتحاری و کامیکازه بمب افکن های ژاپنی رو علیه ناوگان دریایی ایالات متحده رو به خوبی نشون میده.

حجم فوق العاده سنگین آتش ضد هوایی ناوگان دریایی ایالات متحده نیز در نوع خود بسیار جالب توجه است. برخی بمب افکن های ژاپنی به قدری مورد اصابت آتش ضد هوایی ناوهای آمریکایی قرار می گیرند که پیش از برخورد با ناوها ، تکه تکه می شوند.

حجم ویدئو : 14.5 مگ
لینک دانلود: http://isherwood.persiangig.com/HITL...20kamikaze.FLV



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : جمعه 6 مرداد 1391
جنگنده FC-1

کارایی:
جنگنده سبک

کشور سازنده:
چین (در سال ۹۴ پاکستان نیز به این پروژه پیوست و همکاری هایی نیز از سوی شرکت میکویان صورت گرفت)

سازنده:
گروه صنعتی هواپیمایی چنگدو



خدمه:
یک نفر خدمه مجهز به صندلی پرتاب شونده (در نمونه تولید شده برای پاکستان از صندلی MK10 استفاده شده است.)


تجهیزات:

این جنگنده دارای یک جایگاه حمل سلاح در زیر بدنه و چهار جایگاه در زیر بالها و دو جایگاه در نوک بال ها (مجموعا هفت جایگاه) می باشد که می تواند انواع مختلفی از توپ ها و موشک های هوا به هوای (SD-10 AIM-9P PL-6 و PL-9) و بمب های هدایت شونده لیزری را حمل کند.


رادار این جنگنده بنا به درخواست مشتری می تواند از نوع Grifo S-7 ساخت ایتالیا یا Kopyo ساخت روسیه باشد، که در صورت استفاده از رادار Kopyo امکان حمل موشک های R-27 و R-73 روسی نیز وجود خواهد داشت.
بنا به درخواست مشتری یک لوله سوختگیری نیز با تغییرات اندکی در سازه هواپیما به تجهیزات این جنگنده کوچک افزوده خواهد شد.

پیشران:

یک دستگاه موتور کلیموف RD-93 با سیستم پس سوز (نوع ضعیف تری از موتور RD-33 جنگنده میگ-۲۹)



ابعاد:

طول: ۱۳ متر و ۹۶ سانتی متر
ارتفاع: ۵ متر و ۱۰ سانتی متر
فاصله دو سر بالها: ۹ متر

وزن:
وزن خالی: ۶۳۵۰ کیلوگرم
حد اکثر وزن تسلیحات: ۳۸۰۰ کیلوگرم
حد اکثر وزن برخواست: حدودا ۱۲۷۰۰ کیلوگرم

مشخصات:

حد اکثر سرعت: ۱٫۶ ماخ
مسافت مورد نیاز برای برخواست: ۵۰۰ متر
مسافت مورد نیاز برای نشست: ۷۰۰ متر
سقف پرواز: ۱۶۵۰۰ متر
شعاع عملیاتی: ۱۲۰۰ کیلومتر بعنوان جنگنده و ۷۰۰ کیلومتر برای حمله به اهداف زمینی
رنج پروازی: ۱۶۰۰ کیلومتر با سوخت داخلی و ۲۲۲۰ کیلومتر با مخازن اضافه
محدودیت جی: بیشتر از ۸ جی


کشورهای کاربر:

چین (صد ها فروند) – پاکستان (۱۵۰ فروند) – گفته می شود ایران نیز علاقه مند است تا با خرید حدود ۴۰ تا ۵۰ فروند از این جنگنده، آنها را جایگزین جنگنده های قدیمی F-7 خود نماید.


قیمت:

۱۵ تا ۲۰ میلیون دلار (بسته به انتخاب های مشتری نظیر نوع رادارا، قابلیت سوختگیری هوا به هوا و… متغیر است) برای هر فروند (اعلام شده در اواسط ۲۰۰۳)
هزینه اجرای پروژه بیش از ۱۵۰ میلیون دلار بود که پاکستان ۷۵ میلیون دلار آن را پرداخت کرده قراردادهایی به مبلغ ۴۵۰ میلیون دلار برای خرید آن دارد (بدین گونه تا ۵۰ الی ۶۰ درصد در پروژه سهیم شده است.)





مدل کابین پیشرفته جنگنده
FC-1




ملاحظات:

جنگنده FC-1 یا Fighter China که با نام Super-7 نیز شناخته می شود جنگنده ای ارزان قیمت است که برای کشور های کم درآمد تولید شده است. تجهیزات قابل استفاده توسط این جنگنده هنوز هم تا حدودی نامشخص مانده است، نمونه آزمایشی این پروژه در پاکستان به نام JF-17 و با کد Thunder شناخته می شود، لازم به ذکر است که این جنگنده از یک سیستم پرواز با سیم و دیگر سیستم های دیجیتالی بهره می برد.






طرحی از جنگنده چینی FC-1 در حال حمل تسلیحات مختلف




تاریخچه:

این برنامه در فوریه ۱۹۹۲ شروع شد و پس از پایان همکاری های میان آمریکا و چین در این برنامه و خروج ایالات متحده از این طرح، پاکستان در سال ۱۹۹۴ به این طرح ملحق شد، لازم به ذکر است شرکت میکویان نیز در مراحل طراحی جنگنده همکاری داشت. اولین بار در نمایش هوایی پاریس یک مدل از این جنگنده به نمایش گذاشته شد، در نهایت اولین نمونه آزمایشی این جنگنده اولین پرواز خود را در ۱۹۹۷ انجام داد، بدلیل تردید پاکستان در ادامه همکاری در این طرح در سال ۱۹۹۷ این طرح متوقف شد، اما در ژوئن ۱۹۹۹ در سفر نواز شریف (نخست وزیر وقت پاکستان) به پکن بر اساس توافقات قانونی این پروژه از سر گرفته شد، در سال ۲۰۰۱ اولین نمونه آزمایشی از این جنگنده با اندازه های واقعی (گویا پرواز سال ۱۹۹۷ با یک نمونه کوچک انجام شده است :مترجم) اولین پرواز خود را انجام داد.
در ۳۱ می ۲۰۰۳ اولین FC-1 عملیاتی تولید شد و پرواز آزمایشی خود را در ۲۴ یا ۲۵ آگوست انجام داد، در این پرواز بعد از تاخیر طولانی این جنگنده از زمین برخواست و ۱۵ تا ۲۰ دقیقه به پرواز ادامه داد. در سوم سپتامبر نیز اولین پرواز رسمی این جنگنده انجام شد، این پرواز در فرودگاه ونجیانگ انجام شد و در این مراسم فرمانده وقت نیروی هوایی مارشال کلیم سادات نیز حضور داست، تولید این جنگنده از سال ۲۰۰۶ شروع شده است.






نمونه سوم جنگنده FC-1



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
“هاوکر هانتر “های عراقی


عراق تعداد ۵۷ فروند هانتر Hunter FGA.59B/ Hunter FGA.59A و ۵ فروند نمونه ی آموزشی Hunter T.69 اون رو تا پیش از جنگ در اختیار داشت این هواپیما در سالهای ابتدای جنگ در عملیاتهای هجومی شرکت داشت ولی بدلیل قدیمی بودن و فرسودگی از خدمت مرخص شد و جای خود را به جنگنده های چون سوخو۲۰ و سوخو۲۲ و میگ ۲۳ داد.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
جنگنده F35 ملقب با صاعقه ۲

جنگنده F35 ملقب با صاعقه ۲ یک جنگنده همه کاره از طرحی مشترک توسط دو شرکت بزرگ هواپیما سازی آمریکا به منظور ضربه زدن سریع به دشمن طراحی و در نهایت توسط شرکت Pratt & Whitney ساخته می شود . این هواپیما بعد از پرواز اولیه نامزد گردید که در سالهای آینده ۷۰ تا ۹۰ درصد قدرت نیروی هوایی و دریای امریکا را در اختیار بگیرد . کل طرح ریزی اولیه این هواپیما برداشتی متفاوت از جنگنده F22 می باشد . تمامی مدلها مجهز به دوربین مادون قرمز ، سیستم کنترل کننده موشکهای هوابه هوا و هوابه زمین ، سیستم حمل بمب های فوق پیشرفته لیزری هدایت شونده و دستگاه فوق پیشرفته جنگ الکترونیک و سیستم لود مهمات می باشند . البته ذکر شده که قابلیت نصب و حمل جنگ افزارهای فوق پیشرفته را دارا می باشد که از ذکر نام آنها خودداری شده است .
تنها اشکالی که کارشناسان از این هواپیما گرفته اند این بود که هر مدل صرفا برای منظوری خاص طراحی گردیده که در پاسخ می توان گفت با توجه به تنوع مشخصات هر مدل امکان بکارگیری همه موارد در یک مدل تقریبا غیر ممکن است . لازم به ذکر است اولین پرواز این هواپیما بصورت آزمایشی در تاریخ ۲۴ اکتبر سال ۲۰۰۰ می باشد و تا بحال فقط پرواز مدلهای آزمایشی با نامهای X35 انجام پذیرفته است و پیش بینی شده اولین پرواز رسمی آن البته فقط مدل A تا پایان سال ۲۰۰۶ انجام گیرد .
مدل A :
این مدل به سفارش نیروی هوایی امریکا ساخته شده است نیروی هوایی امریکا بعد از بررسی های متعدد برروی جنگنده f22 طرحی را ارائه نمود که در آن علاوه بر اینکه مشکلات و معایب f22 رفع گردیده بود قابلیتهای جدیدی در آن در نظر گرفته شده بود این طرح اولیه توسط دو شرکت که ذکر شده بررسی و بعد از تغییراتی به وزارت دفاع امریکا عودت داده شد که پس از تصویب کار ساخت شروع گردید . در این مدل با تغییراتی که در بدنه آن داده شده مشکلات جنگهای هوابه هوا درهواپیماهای F15 و F22 کاملا رفع گردیده است و بطور کلی این هواپیما مدل ارتقاء یافته F16 می باشد .
این مدل از سوی وزارت دفاع امریکا بعنوان تنها مدل قابل صادر انتخاب گردید و مقرر شد با حذف یکسری از دستگاههای ناوبری اصلی در دو درجه ۲ و ۳ با قیمت پایه ۴۵ میلیون دلار صادر گردد . بعد از اعلام این خبر کشورهای ایتالیا – هلند – اسرائیل – استرالیا – کانادا – دانمارک – ترکیه – نروژ و سنگاپور سفارشات خود را برای خرید مدل درجه ۲ این هواپیما ارائه کردند که دولت امریکا با درخواست کشورهای ایتالیا و هلند موافق نکرد و به آنها مدل درجه ۳ را پیشنهاد کرد البته لازم می دانم که ذکر کنم منظور از درجه ۲ یا ۳ ضعف یا عدم کیفیت نمی باشد بلکه صرفا بخاطر نوع دستگاه های حذف شده از روی آنها می باشد. پیش بینی می شود تحویل آن به بعد از سال ۲۰۰۸ می باشد .
مدل B :
هواپیمایی با قابلیت پرواز در ارتفاع کم با سرعت بسیار بالا می باشد و در حالت افقی هم امکان پرواز و نشستن در باندهایی با طول کم را نیز دارا می باشد . مهمترین ویژگی این مدل فوق العاده عمود پرواز بودن آن است بطوری که عنوان شده جایگزین کاملی برای هواپیمای قدیمی هریر AV-8B و هواپیمای هریر ۲ می باشد و پیش بینی می شود در آینده ای نزدیک با توجه به روابط خوب امریکا با انگلستان در اختیار این کشور نیز قرارگیرد . F35B دارای موتور توربوفنی بسیار قوی با قابلیت نشستن و برخاستن در زمینهای ناهموار می باشد که انتقال دادن ستون اصلی این هواپیما به عقب آن این قابلیت را ایجاد نموده و همچنین از دیگر تغییراتی که در آن داده شده انتقال سیستم ناوبری آن به عقب هواپیما اشاره کرد . از دیگر قابلیت های این مدل می توان به جانمایی تانرکهای سوخت آن را در کنار موتوربالابرنده اشاره کنیم که دسترسی به آن را نسبت به مدلهای دیگر آسان تر نموده است . قدرت اصلی این هواپیما توسط همان موتورتوربو فن و به شکل منحصر به فردی تامین می گردد بطوری که با تعبیه یک لوله خرطوی شکل این امکان را فراهم آورده تا در هنگام بلند شدن به صورت عمودی همزمان بصورت افقی حرکت کرده و بلافاصله به خود حالت جنگی بگیرد که این قابلیتی بود که مدتهاست نیروی دریایی امریکا جهت استفاده در ناوهای جنگلی خود به آن نیاز داشت . متاسفانه این مدل از F35 مشکلاتی از جمله پرداخت هزینه های گزاف برای نگهداری و هر پرواز و سنگینی وزن دارد که البته این بخاطر استفاده از سیستمهای بسیار پیشرفته می باشد که همین امر باعث سنگین شدن و هزینه نگهداری بالا آن شده است که این یکی از معایب اصلی آن می باشد . مهندسین در تلاشند تا سیستمی را طراحی کنند که علاوه برکاهش هزینه های گزاف نگهداری اندازه این مدل تغییر و درنتیجه وزن آنرا کاهش دهند .
مدل C :
می توان به جرات گفت که تمام مشخصاتی که باید یک جنگنده کامل داشته باشد این هواپیما داراست جنگنده ای فوق العاده چه از لحاظ طراحی چه از لحاظ حمل تجهیزات . این هواپیما که برای خدمت در نیروی دریایی امریکا ( البته نه بطور صرف ) طراحی و ساخته شده است از بین مدلهای ساخته شده f35 تنها این مدل به غلطک حمال مجهز گردید . مدل C مدل را می توان مدل ارتقاء یافته جنگنده F18-EF دانست . یکی از قابلیت های مهم این هواپیما شرکت در تک های انفجاری شبانه می باشد که می تواند با حداقل امکان ردگیری توسط راداهای دشمن نفوذ کرده هدف را منهدم و بازگردد . مدل C را می توان مدل ارتقاء یافته ای درنظر گرفته که بسیاری از معایب جنگنده های قبل از آن در آن برطرف شده که از جمله می توان به ۳۵ درصد افزایش بال اشاره کرد که سبب شده که سوخت بیشتری حمل کرده و درحالی که هواپیما مسلح و سنگین است با سرعت بالا در ارتفاع کم حرکت کند . استفاده از تیغه دماغه بزرگتر و سکان و سطح پروازی بهتر ، قابلیت تا شدن بالها ، اصلاح کردن سیستم کنترل و نیرومند کردن ارابه فرود نسبت به مدلهای دیگرF35 را می توان نام برد . در این مدل دستگاه پیشرفته کنترل موشک در جنگهای هوابه هوا بکار رفته است از دیگر قابلیتهای این هواپیمای منحصر به فرد می توان سیستم فرود خودکار و طراحی و نصب سیستم فوق پیشرفته اژدرانداز اشاره کرد این سیستم به صورتی طراحی گردیده که خلبان قادر به کنترل اژدر شلیک شده خود می باشد.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
هاوکر فیوری نخستین شکاری نیروی هوایی ایران

هاوکر فیوری نخستین شکاری نیروی هوایی ایران


جنگنده تک سرنشین فیوری سومین هواپیمی بریتانیایی و اولین شکاری نیروی هوایی ایران محسوب می شود

طرح و توسعه



فیوری در حقیقت نمونه بهبود یافته جنگنده اف ۲۰/۲۷ بود. طراحان شرکت هاوکر تصمیم گرفتند تا موتور ستاره ای آن جنگنده را با یک موتور رولزرویس با نام کسترل عوض کنند. این موتور در بمب افکن سبک هاوکرهارت بکارگرفته شده بود و طراحان هاوکر از عملکرد آن رضایت داشتند. در نتیجه هواپیمای جدیدی متولد که “هورنت” نام گرفت و در مارس ۱۹۲۹ اولین پرواز آزمایشی خود را انجام داد. در سال ۱۹۳۰ وزارت هوانوردی به جنگنده جدید هاوکر علاقمند شد و ۲۱ فروند از آنها را با نام جدید هاوکرفیوری سفارش داد. فیوری اولین جنگنده عملیاتی نیروی هوایی سلطنتی بود که می توانست در پرواز افقی از سرعت ۳۲۰ کیلومتر بر ساعت فراتررود. فیوری در زمان خود جنگنده ای پیشتاز بود و هنگامی که وارد خدمت شد از بولداگ ،جنگنده اصلی و ستون فقرات دفاع هوایی بریتانیا، یک سروگردن بالاتر می ایستاد.این جنگنده سطوح فرمان حساسی داشت که مانور پذیری آن را به صورت معنی داری افزایش داده بود. فیوری-۱ برای رهگیری سریع بمب افکنها طراحی شده بود و نرخ اوج گیری آن به ۷۳۰ متر بر دقیقه می رسید. بعدها، در فیوری-۲ موتور قوی تر و اصطلاحاتی درنظرگرفته شد که فیوری-۲ را به سرعت بیشتر و نرخ اوج گیری بالاتری نائل ساخت. هاوکر در ساخت اسکلت فیوری به جای چوب از فولاد و آلومینیوم استفاده کرد و این ترکیب تا زمان جنگ جهانی دوم در سیمای تمامی تولیدات هاوکر تکرار شد. ترکیب اصلی بدنه این هواپیما بعدها در جنگنده معروف “هاریکن” تکرار شد و به نوعی می توان فیوری را نیای هاریکن به حساب آورد. فیوری یکی از بهترین هواپیماهای دوباله ای بود که نیروی هوایی سلطنتی در طول تاریخ خود بکارگرفته است.

تسلیحات




سلاح اصلی فیوری ،مانند دیگر جنگنده های آن دوران بریتانیا، مسلسل ویکرز بود. مسلسلهای فیوری ،که از میان ملخ هواپیما شلیک می کردند، دارای نرخ آتش ۴۵۰ تا ۶۰۰ گلوله در دقیقه بوده و برد مؤثر آنها به ۷۴۰ متر می رسید.

علاوه بر مسلسلها، فیوری به جایگاه هایی در زیر بال برای حمل بمبهای سبک مجهز شده بود.

تاریخچه عملیاتی


در مجموع، ۳ اسکادران فیوری-۱ به نیروی هوایی سلنطنتی پیوستند اما در سال ۱۹۳۶ تعداد بیشتری فیوری-۲ سفارش داده شدند و این هواپیماها تا زمان آغاز جنگ جهانی دوم در خدمت بودند. پس از آغازبه خدمت هاریکن، فیوری ها برای انجام مأموریتهای آموزشی کنارگذاشته شدند. نیروی هوایی اسپانیا تعدادی از جنگنده های فیوری را سفارش داده بود که در جنگهای داخلی توسط هر دو طرف درگیر بکارگرفته شدند. دیگر کاربر عمده فیوری نیروی هوایی یوگوسلاوی بود که جنگنده هایش نتوانستند در برابر شکاری های پیشرفته تر هیتلر عرض اندام کنند. بیشتر آنها در رزم هوایی یا بر روی زمین از بین رفتند و چند فروند باقیمانده نیز توسط ایتالیایی ها به غنیمت گرفته شدند.



اولین شکاری نیروی هوایی ایران


از میان ۲۶۲ فروند فیوری تولید شده ۲۲ فروند نیز نصیب نیروی هوایی ایران شد. از آن میان، ۱۶ فروند به موتورهای ساخت “پرت اندویتنی” با ملخ ۳ پره مجهز شده بودند که این هواپیماها در ژانویه ۱۹۳۳(۱۳۱۳ه.ش) به نیروی هوایی ایران تحویل داده شدند. ۶ فروند باقی مانده به موتورهای قوی تر مرکوری ،ساخت “بریستول”، با ملخ دوپره و توان ۵۵۰ اسب بخار مجهز شدند و در سال بعد به ایران رسیدند.
جنگنده تک سرنشین فیوری سومین هواپیمای بریتانیایی و اولین شکاری نیروی هوایی ایران محسوب می شود. تا قبل از به خدمت گرفته شدن فیوری هواپیماهای نیروی هوایی ایران دونفره و چند منظوره بودند و اغلب برای عملیات شناسایی یا پشتیبانی از پیاده نظام بکارگرفته می شدند. چابکی و مشخصات پروازی عالی فیوری این امکان را به نیروی هوایی جوان ایران می داد تا اولین اسکاداران صیاد (شکاری) خود را تأسیس کند. از اینکه نیروی هوایی ایران از این هواپیماها در نبردهای هوایی استفاده کرده باشد اطلاعاتی در دست نیست اما با توجه به تسلیم شدن ایران در برابر تجاوز متفقین در سال ۱۳۲۰ احتمال درگیری هوایی بین شکاری های ایران با هواپیماهای جدیدتر و مجهزتر شوروی و بریتانیا کم می باشد.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
شکاری های معروف جنگ جهانی دوم در یک نگاه

فوک ولف اف . و . ۱۹۰ ( هواپیمای اصلی خود خلبان )
بسیار قوی است… موتور ساخت بی ام و اش با هوا خنک می شود و همین باعث می شود در حالی که موتورش تیرباران شده باز همچون قلبی بتپد و کار کند. ۴ توپ ۳۰ م م روی بالهایش تنها به ۱ ثانیه شلیک نیاز دارد تا دم یا بال هر هواپیمایی را بکند. ۲ تیربار ۱۳ م م روی موتورش بسیار دقیق شلیک می کند و می توان از ۲۰۰ متری با آن خلبان دشمن را در کابین تیرباران کرد. در کل بسیار قوی است اما سوختش را به نسبت سایر هواپیماها زودتر مصرف می کند. فضای داخل بالش به ذخیره کردن فشنگ های ۳۰ م م مصرف شده و از اینرو سوخت کمتری را در خود جا می دهد. جمع و جور است اما خیلی زود در مانورها استال می کند که تیز پیچیدنش این عیب را می پوشاند. اگر با پمپ آب متانول در مواقع اضطراری دورش را زیاد کنی زود داغ می کند. مشکل اصلی اش سرماست… در هوای سرد یا ارتفاع بالا گاهی پت پت می کند و چند باری هم خاموش کرده است…در کل عالی است…

مسراشمیت ام ای ۱۰۹ جی


شکاری قدرتمندی است… موتور ۱۲ سیلندر وی شکل معکوس آن بسیار قوی است اما چون با آب خنک می شود بعد از صدمه دیدن سریع داغ میکند و از کار می افتد… بال های آن نازک است و همین باعث میشود تیزتر بپیچد و سرعت نهایی بالاتری را بگیرد اما از طرفی نیروی برآی کمتری می دهد و سوخت کمتری را در خود ذخیره می کند… اگر قبل از پرواز کمی رادر ( پدال پایی برای کنترل روی زمین ) را به سمت راست ندهید قطعا بال راست هوواپیما به زمین میمالد و هواپیما ملق میزند… چرخ هایش به هم نزدیک اند و باعث می شود در حین فرود مخصوصا خلبانان تازه کار هوا پیما ملق بزند و آسیب ببیند و حتی گاهی بال کنده شود و یا منفجر شود. اما جدا از معایبش روی زمین در آسمان همچون شاهینی تیز پرواز است… از خصوصیات این هواپیما که آن را معروف کرده به اصطلاح سگ جونی اش است… یک بار یک مسراشمیت ۱۰۹ در جلوی من فرود آمد… نمیدانستم بخندم یا از تعجب دهنم را واز کنم !!! دو تا موستانگ به جانش افتاده بودند ولی توانسته بود فرار کند… تقریبا چیزی از بال عمودی اش جز اسکلت آن یعنی ۲ تا چوب عمودی باقی نمانده بود. تمام سطح بدنه اش سوراخ سوراخ شده بود… در بعضی نقاط پوشش ورقه فلزی کنده شده بود و داخل هواپیما پیدا بود… نوک بال راستش که اصلا رفته بود.. انگار یک موش گنده آن را جویده باشد… فلپ بال راستش به کل کنده شده بود… پوشش موتور کنده شده بود و موتور هواپیما با تمام بند و بساطش که با ۲ میله به شاسی متصل بود و سر آن ملخی میچرخید پیدا بود و از آن دود سیاهی بر میخواست سمت راست کابین که شکافته بود طوری که خلبان اگر میخواست می توانست از آن شکاف پیاده شود !!!… اما با اینحال فرود آمده بود و باعث تعجب همه شده بود…

اسپیت فایر


زیاد با آن پرواز نکردم… اما ۳ نکته در مورد آن کاملا مشهود بود…
۱- کاملا تیز و مانورپذیر اما آهسته تر پرواز می کرد
۲- تیربار آن بسیار ضعیف بود ( کالیبر ۳۰۸ هزارم اینچ ) اما ۸ عدد از آن را داشت …ترکیبی که در فاصله نزدیک در ۱ ثانیه تمام هواپیمای دشمن را آبکش می کرد و خلبان را می کشت….
۳- هنگامی که دسته را جلو می دادم و فشار جی منفی وارد میشد سوخت از کاربراتور که روی موتور بود به موتور نمی رسید و موتور از کار می افتاد که بزرگترین و به عبارتی وحشتناک ترین عیب آن بود !!! در یک درگیری با یک اسپیت فایر هنگامی که پشتش بودم در آسمان چرخید و به طور معکوس بالا رفت اما ناگهان موتورش در آن وضعیت و ارتفاع پایین خاموش شد و سقوط کرد !!!

نورث امریکن پی ۵۱ دی ( موستانگ )


بهترین خاطره ام پرواز با یک موستانگ آمریکایی بود که یکی از جاسوسان اس اس از لندن دزدیده بود و به برمن آورده بود. ۶ تیربار کالیبر ۵۰ صدم اینچ آن در کوتاهترین زمان هواپیمای دشمن را ساقط می کرد. موتور آن بسیار قوی بود و با آب خنک میشد. بسیار تیز بود ولی از معایب آن این بود که در مانور هایی که ۹۰ درجه به چپ یا راست می چرخیدم و هواپیما را به اصطلاح عمودی میکردم بسیار بی ثبات بود و استال های وحشتناکی می کرد و یک بار هم نزدیک بود جانم را بر سر این هواپیما بدهم… در ارتفاع بالا هم به پت پت می افتاد و کلن در معرض هوای غبار آلود گاهی خاموش می کرد که ما میگفتیم : نفس کم می آورد…



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
Lockheed P-38 Lightning



جنگنده ای غیر متداول در جنگ جهانی دوم. بیشتر جنگنده های ایالات متحده که مجهز به موتور آلیسون بودند کارایی پایینی در ارتفاع زیاد داشتند که در این مدل جدید این مشکل رفع شد. P-38 مجهز به دو توربوشارژر ( توربینی که به وسیله دود اگزوز های موتور به حرکت در می آید و مخلوط بنزین و هوا را با فشار بیشتری به درون موتور هدایت می کند و سبب کارایی بیشتر موتور می شود. ) در عقب موتورهای خود بود. اسلحه ها بیشتر در قسمت وسطی بدنه متمرکز شده بود. این جنگنده خیلی مناسب جنگ در اروپا نبود ولی در اقیانوس آرام موفقیتهای زیادی کسب کرد. P-38F اولین مدل آماده جنگ بود. در P-38J رادیاتورهای جدیدی بکار برده شد و سبب رفع اشکال خنک کننده های موتور شد. ۱۰۰۳۷ فروند ساخته شد.


مدل: P-38F
کشور سازنده: آمریکا
سال ساخت: ۱۹۴۳
عملکرد: جنگنده
خدمه: ۱
طول بال:۱۵.۸۵ متر
پهنای بال: ۳۰.۵ مترمربع
موتور: Engine 2900KW Allison V-1710-49/53
طول:۱۱.۵۳ متر ارتفاع: ۳.۹۱ متر
برد:۱۱۲۵ کیلومتر
مینیمم وزن: ۵۹۰۲کیلوگرم — ماکزیمم وزن: ۷۱۷۳کیلوگرم
حداکثر سرعت: ۶۲۸کیلومتر/ساعت
حدپرواز: ۱۱۹۰۰ متر
اسلحه: ۱ توپ ۲۰ میلیمتری ۴ مسلسل ۱۲.۷ میلیمتری

مدل: P-38J-25-LO
کشور سازنده: آمریکا
سال ساخت: ۱۹۴۳
عملکرد: جنگنده
خدمه: ۱
طول بال:۱۵.۸۵ متر
پهنای بال: ۳۰.۵ مترمربع
موتور: Engine 2Allison V-1710-89/91
طول:۱۱.۵۳ متر ارتفاع: ۳.۹۱ متر
برد:۳۰۲۵ کیلومتر
مینیمم وزن: ۶۴۰۱ کیلوگرم — ماکزیمم وزن: ۹۸۰۶کیلوگرم
حداکثر سرعت: ۶۶۶کیلومتر/ساعت
حدپرواز: ۱۱۹۰۰ متر
اسلحه: ۱ توپ ۲۰ میلیمتری ۴ مسلسل ۱۲.۷ میلیمتری ۲ بمب ۷۲۶ کیلوگرمی



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
جت انتحاری ژاپن در جنگ جهانی دومOHKA


یوکوسوکاOHKA MXY-7 یک بمب پرنده طراحی شده برای کامیکازه بود که توسط ژاپن در اواخر جنگ دوم جهانی بکار رفت. اوکا یک بمب پرنده سرنشین دار بود که زیر یک بمب افکن بتی G4M میتسوبیشی، P1Y یوکوسوکا و یا یک G8N ناکاجیما تا رسیدن به فاصله مناسب برای پرتاب حمل می شد. در هنگام جدا شدن خلبان ابتدا به سمت هدف گلاید می کرد و سپس تا رسیدن به فاصله لازم برای پرتاب به سمت هدف ادامه می داد و در آنجا موشک را به سمت هدف هدایت می نمود. تقرب نهایی غیر قابل توقف بود زیرا هواپیما سرعت چشمگیری پیدا کرده بود. این طرح در ابتدا توسط سرجوخه میتسو اوتا ارائه شد و توسط دانشجویان موسسه هوانوردی دانشگاه توکیو به صنایع یوکوسوکا ارائه گشت.

نیروی دریایی سلطنتی ژاپن طرح را واجد شرایط بررسی دانست و طرح نهایی توسط مهندسان یوکوسوکا تهیه شد. گونه های مختلفی از اوکا طراحی و ساخت شد که تنها گونه ۱۱ در خدمت بود. اوکا ۱۱ یک بمب ۱۲۰۰ کیلو گرمی بود با بالهای چوبی که از یک راکت سوخت جامد نیرو می گرفت. اوکا می توانست سرعت بالایی را بدست بیاورد اما مشکل اساسی آن دامنه عملیاتی پائینش بود. این امر نیازمند یک هواپیمای مادر بود که بتواند تا ۴۰ کیلومتری هدف به آن نزدیک شود که آنرا در مقابل جنگنده های محافظ ناو بسیار آسیب پذیر می نمود.


تاریخچه فعالیت


۲۱ مارس ۱۹۴۵ : ۱۶ هواپیمای مادر بتی G4M2e به منظور حمله به ناوگان۵۸٫۱ (Hornet Bennington Wasp Belleau Wood) با اسکورت ۵۵ جنگنده زیرو آماده شدند. به دلایل فنی ۳۰ هواپیمای زیرو یا به آشیانه بازگشتند و یا موفق به پرواز نشدند. اوکاها توسط ۵۰ فروند F6F هلکاتس مورد حمله قرار گرفتند و هواپیماهای مادر سریعا تمامی اوکاها را در ۷۰ مایلی هدف رها کردند. هیچ بمب افکن مادری بازنگشت و هیچ کشتی آمریکایی مورد حمله قرار نگرفت و تنها ۱۵ زیرو با آسیب دیده گی های بالا بازگشتند.
۱ آوریل ۱۹۴۵: ۶بمب افکن بتی به ناوگان امریکا در نزدیکی اوکیناوا حمله کردند. ناوهای West Virginia Alpine Achernar و Tyrrell مورد اصابت اوکاها قرار گرفتند. هیچ هواپیمای مادری بازنگشت.
۱۴ آوریل ۱۹۴۵: هفت بمب افکن بتی به ناوگان امریکا در نزدیکی اوکیناوا حمله کردند. ناو Mannert غرق شد. ناو Stanly با ۲ اوکا مورد حمله قرار گرفت که آسیب شدیدی دید. ناوشکن Jeffers موفق به نابودی یک اوکا شد اما آسب شدیدی دید. تنها یک هواپیمای مادر بازگشت.
۱۴ آوریل ۱۹۴۵: ۷ بمب افکن بتی به ناوگان امریکا در نزدیکی اوکیناوا حمله کردند. هیچ هواپیمای مادری بازنگشت. به نظر می رسد که هیچ اوکایی رها نشده است.
۱۶ آوریل ۱۹۴۵: ۶ بمب افکن بتی به ناوگان امریکا در نزدیکی اوکیناوا حمله کردند. یک هواپیما بازگشت اما هیچ اوکایی به هدف اصابت نکرده بود.
۲۸ آوریل ۱۹۴۵: ۴ بمب افکن بتی به ناوگان امریکا در نزدیکی اوکیناوا در شب حمله کردند. Shea و Gayety مورد اصابت قرار گرفتند و آسیب جدی دیدند. یک هواپیمای مادر بازگشت.
۱۱ می ۱۹۴۵: ۴ بمب افکن بتی به ناوگان امریکا در نزدیکی اوکیناوا حمله کردند. ناو Hugh W. Hadley مورد اصابت قرار گرفت و از رده خارج شد.


خصوصیات :


خدمه: ۱ نفر
طول: ۶٫۱ متر
طول بال: ۵٫۱ متر
ارتفاع: ۱٫۲ متر
وزن با مهمات: ۲۱۴۰ کیلوگرم
نیروی پیش برنده: ۳ موتور راکتی هرکدام با نیروی ۶/۲ کیلو نیوتن یا ۵۸۷ پوندفورس
حداکثر سرعت: ۶۳۰ کیلومتر بر ساعت
محدوده عملیاتی: ۳۶ کیلومتر
مهمات: یک بمب ۱۲۰۰ کیلوگرمی تری نیترو آمینول.





:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
هواپیماهای جنگنده ایران و سایر کشورها (مطلب برگزیده)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


نظر یادت نره

مخصوص اعضا



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب
نویسنده : HP
تاریخ : پنج شنبه 5 مرداد 1391
سیستم جدید مقابله با شکار پهپادها ساخته شد/ اینفوگرافیک

هواپیماهای بیسرنشین موسوم به پهپادها از جی.پی.اس و هدایت ماهوارهای برای ناوبری استفاده میکنند، اما به تازگی سیستم ناوبری جدیدی ابداع شده که از هر سیگنال دریافتی برای جهتیابی و تشخیص موقعیت استفاده میکند.

محمدحسین جهانپناه: شرکت BAE Systems در حال کار روی سیستم ناوبری جدیدی است که میشود از آن در شرایطی که سیستم مکان نمای جهانی (GPS) یا نمونه روسی آن GLONASS درست کار نکند، برای هدایت هواپیما استفاده کرد. به این ترتیب امنیت پرواز هواپیماهای بیسرنشین که این روزها به خاطر ضعفهای ذاتی جی.پی.اس با سوالهای زیادی روبروست، تا حدودی برطرف میشود.
این سیستم جدید که «ناوبری با استفاده از سیگنالها» یا اصطلاحا NAVSOP نام گرفته، از برخی مفاهیم پایه برجهای مخابراتی تلفن همراه و موقعیتیابهای WiFi برای مشخص کردن یک موقعیت استفاده میکند، با این تفاوت که میتواند موقعیت هر چیزی را که سیگنالی از خود منتشر میکند (همانند رادیو یا تلویزیون محلی) مشخص کند. این سیستم در واقع حتی نیاز ندارد که بداند در چه باندی باید چه نوع سیگنالی را جستجو کند و می تواند موقعیت خود حتی در شرایطی که GPS جوابگو نیست، مشخص نماید.

به ادعای کارشناسان بی.ای.ای، NAVSOP در اولین گام میتواند مشکل جمینگ GPS را برای همیشه برطرف کند و حتی از تلاش برای اختلال ارتباطی (جمینگ) برای یافتن موقعیت خود بهرهبرداری کند. این سیستم در حال حاضر تنها یک پیشنمونه است که می شود آن را به هر چیزی که به ناوبری نیازمند است متصل کرد؛ اما بی.ای.ای معتقد است که به مرور زمان میشود سیستم را در قالب چیزی به کوچکی یک حافظه فلش جای داد. البته سیستم جدید BAE هنوز در مراحل آزمایش است و نقاط قوت و ضعف آن هنوز به درستی مشخص نشده است






:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 4 مرداد 1391
هواپیمای خورشیدی میان قاره ای

هواپیمای خورشیدی منحصر به فردی که بیش از 6 هزار کیلومتر را به عنوان نخستین سفر میان قاره ای با انرژی خورشیدی طی کرد، مأموریت خود را به پایان رساند و به آشیانه بازگشت.

به گزارش مشرق به نقل از مهر، این هواپیمای خورشیدی پس از سفر به اروپا و آفریقا شب گذشته در پیرنه سوئیس فرود آمد.

این ماجرا از 2ماه پیش روز 24 می (4 خرداد) آغاز شد و به عنوان آزمایشی برای سرعت هواپیما تلقی نمی شد بلکه ارزیابی برای دوام، استقامت و قابلیت اطمینان آن بود.



این پروژه همچنین با هدف ارتقا آگاهی عمومی درباره موضوعات مربوط به انرژی خورشیدی انجام شد.

برتراند پیکار، خلبان این هواپیمای خورشیدی طی یکی از این پروازهای میان قاره ای اظهار داشت: هدف این هواپیما تنها حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر نیست، بلکه پرواز به مسافتهای دوردست، استفاده از انرژی تجدید پذیر و سیاستهای بلندپروازانه استفاده از انرژی است.

این هواپیما مسیر 615 کیلومتری شهر تولوز در فرانسه تا پیرنه در سوئیس در 13 ساعت و 29 دقیقه پیمود و سرعت متوسط آن 46 کیلومتر در ساعت بود.



این هواپیما با دو خلبان برتراند پیکارد و آندره بورشبرگ مسیر 6 هزار کیلومتری را از پیرنه به مراکش طی کرد و توقفهایی هم در مادرید اسپانیا، رباط و ورزازات در مراکش و همچنین شهر تولوز در فرانسه داشت. چالش برانگیزترین مقصد نه تنها برای این هواپیما برای تمام هواپیماهای تجاری شهر ورزازات بود، چرا که این شهر به عنوان منطقه ای با جریانهای گردابی و بادهای قوی تلقی می شود.

این هواپیما در طول روز پرواز می کرد و در شب به زمین فرود می آمد تا بتواند از جریانهای گردابی و حرارتی پیشگیری کند. اما هواپیمای خورشیدی سوئیس در اصل برای اثبات میسر بودن پرواز شب و روز با انرژی خورشیدی ساخته شد، این نمونه اولیه درحال حاضر در فرآیند جمع کردن رکوردهای مسافتهای طی شده برای یک هواپیمای خورشیدی در جهان است.

بورشبرگ مدیر اجرایی شرکت سازنده این هواپیما گفت: این پرواز ماجرای فوق العاده ای بود و این امر تنها مورد توجه ما که به این هدف دست یافتیم قرار نگرفته است؛ هدف اصلی ما نشان دادن چگونگی استفاده از انرژی خورشیدی در سفرهای طولانی بود.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 4 مرداد 1391
جنگنده اف 18 / F/A-18 Hornet

تاریخچهء پیدایش
جنگندهء F-18 بر پایهء یكی از جدیدترین جنگنده‏های ساخت شركت نورثروپ، یعنی Cobra YF-17 ساخته شد. در دههء 1970، YF-17 به منظور رقابت با جنگندهء F-16 جهت انتخاب «جنگندهء سبك» برای نیروی هوایی ایالات متحده طراحی و ساخته شد.ولی در نهایت جنگندهء F-16 توسط نیروی هوایی انتخاب شد. در آن زمان، مقامات ارشد نیروی دریایی، دریافتند كه جنگندهء ساخت نورثروپ، توان بالقوه بسیار بیشتری نسبت به F-16 جهت جایگزینی هواپیماهای قدیمی نیروی دریایی، یعنی A-7 Corsair دارد.نورثروپ و مك دانل‏داگلاس تصمیم گرفتند به طور مشترك، جنگندهء F-18 را برای ناوهای هواپیمابر و جنگندهء A-18 را برای سپاه تفنگداران نیروی دریایی، تولید نمایند. اما این دو پروژه كمی بعد باهم ادغام شدند و نتیجه جنگندهء چندماموریتهء F/A-18 از آب درآمد.به منظور حفظ قابلیتهای چندماموریته، در قلب جنگندهء F-18 یك رادار پرقدرت چندحالتهء ساخت هیوز قرار داده شد كه هم در ماموریتهای هوا به هوا و هم در ماموریتهای هوا به زمین، موثر و كارا بود.جنگندهء جدید، مجهز به سیستم‏های پیچیدة الكترونیكی، نمایشگرهای تلویزیونی، موتورهای قدرتمند، توانایی حمل انواع جنگ‏افزار و قابلیت آئرودینامیكی خاصی بود كه اجازه می‏داد جنگنده بتواند با زاویهء حملهء بالاتری پرواز نماید. در نهایت، جنگندهء F-18، فراتر از آن چیزی شد كه مورد انتظار بود با قابلیت مانورپذیری خوب و توانایی بسیار موثر در انجام عملیاتهای متفاوت.بدین ترتیب، جنگندهء F-18 با موفقیت وارد خدمت در ناوهای نیروی دریایی و نیروی هوایی تفنگداران دریایی ایالات متحده شد و جایگزین جنگنده‏های A-7 و F-4 فانتوم گردید.F/A-18 موسوم به Hornet – به معنی زنبور سرخ – جنگنده‏ای است دو نفره، دو موتور، چندمنظوره (جنگندهء تهاجمی) كه می‏تواند هم از روی ناوهای هواپیمابر عمل نماید و هم از پایگاههای زمینی.برای F/A-18 انبوهی از ماموریتهای گوناگون تعریف شده است: ایجاد برتری هوایی، اسكورت جنگنده‏ها، خنثاسازی دفاع هوایی دشمن، عملیات جاسوسی و اكتشافی، هدایت عملیات هوایی، پشتیبانی دور و نزدیك هوایی و قابلیت عملیات در شب.F/A-18 جایگزین جنگنده‏های F-4B ،A-7 Corsair در دههء 1970 و جنگندهء A-6 Intruder در اواخر دههء 1990 شد.F/A-18 به وسیلة سیستم دیجیتالی پرواز با سیم (Fly Bye Wire or FBW) كنترل می‏شود كه این امر كیفیت بسیار خوبی را در هدایت هواپیما سبب می‎‏شود و موجب می‏شود خلبان با سهولت بیشتری به هدایت جنگنده بپردازد. این سیستم به هنگام مانورهای سنگین، به خلبان اجازه می‏دهد تا تمركز خود را بر روی عملیات و استفاده از تسلیحات از دست ندهد.نسبت كشش به وزن این هواپیما در حالت خشك (بدون پس‏سوز) نیز فوق‏العاده است و این جنگنده در هنگام برخورد با دشمن، از توانایی خوبی در استفاده از قدرت بالای موتور در حالت بدون پس‏‎سوز پیدا می‏كند.قدرت بالای این جنگنده كه توان خوبی در خارج شدن از مهلكه را می‏دهد مورد تایید اغلب خلبانان هورنت است. علاوه بر این، F/A-18 اولین جنگندهء نیروی دریایی است كه سیستم‏های دیجیتالی را یكپارچه كرده است؛ (MUX) مدار انتقال اطلاعاتی است كه تعدادی ورودی را به تعداد كمتری خروجی تركیب می‏كند. حسن این نوع طراحی این است كه زمینهء ارتقاء مداوم را به شكل آسان‏تری فراهم می‏سازد.در طی 15 سال عملیات و تجربه، F/A-18 ثابت كرده است كه بهترین جنگندهء تاكتیكی برای ناوهای هواپیمابر است. F/A-18 دارای شاخصه‏های نظامی مورد علاقهء فرماندهان نیروی دریایی ایالات متحده است. F/A-18 اغلب ماموریتهای خود را در یوگوسلاوی و عراق با موفقیت به انجام رسانده است و تنها نقصان این جنگنده، كمبود سوخت جهت مداومت پروازی بیشتر است.

گونه‏ های مختلف F-18


F/A-18A/B Hornet
در این مدل‏، عمده مشخصات و ریزه‏كاری‏های جنگندهء YF-17 حفظ شده است، با این حال از دل این هواپیما‏، جنگندهء جدید F-18 سربرآورده است؛ جنگنده‏ای یك نفره، با قابلیت تهاجمی كه انبوهی از تكنولوژی‏های جدید و سیستم‏‎های دیجیتالی كامپیوتری در آن به كار رفته است. در كابین این جنگنده، از یك جفت سیستم لولهء اشعهء كاتد به عنوان نمایشگر اطلاعات استفاده شده است و سیستم كنترل بر اساس ارزیابی دستورات خلبان كنترل پرواز را شبیه‏سازی می‏كند. سیستم‏های تعبیه شده در این جنگنده برای دو ماموریت در نظر گرفته شده‏اند. (احتمالن منظور ایجاد برتری هوایی و عملیات زمینی - ضد كشتی می‏باشد). در حین طراحی، نوع آموزشی (دو سرنشینه) نیز به تعداد اندك و به نام TF/A-18 ساخته شد. این نوع نیز بر اساس مدل F/A ساخته شد و تنها شامل اندك تغییراتی شد، ضمن اینكه نوع دو سرنشینه نیز با حفظ قابلیت انجام عملیات نظامی ساخته شد. اولین پرواز F/A-18 به تاریخ نوامبر 1978 انجام شد. F/A-18 و نوع دو سرنشینه نیز كه بعدها به نام F/A-18B نامیده شد، مورد آزمونهای گوناگون پروازی در مركز آزمون نیروی دریایی (Naval Air Test Center) قرار گرفت. در حین این آزمونها، بر روی نقاط ضعف و مشكلات جنگنده (به خصوص قطعات جدید) تمركز زیادی انجام گرفت و این ارزیابی، باعث شد قطعاتی كه به نوعی مشكلاتی در طراحی داشتند، با طراحی مجدد، مشكلشان حل شود. اغلب قطعاتی كه مورد تغییر قرار گرفتند، قطعات ساخت‏افزاری و مكانیكی هواپیما بودند و سیستم‏های دیجیتالی، دستخوش تغییر نگشتند. نوع اصلی جنگندهء F/A-18A (یك نفره) و نوع F/A-18B (دو نفره) به سال 1983 جایگزین جنگنده‏های F-4B و A-7 در ناوهای هواپیمابر و سپاه تفنگداران نیروی دریایی (Marine Corps) شدند. این جنگنده‏ها به دلیل قابلیتهایشان (قابلیت انجام ماموریتهای متنوع و میزان آمادگی بالا)، به سرعت نقش اصلی را در ماموریتهای نظامی برعهده گرفتند.قابلیت اطمینان و سهولت تعمیر و نگهداری، از مواردی بودند كه به هنگام طراحی این جنگنده، مورد توجه قرار گرفتند. برای مثال F/A-18 ها، برای آزمایش از اطمینان سیستم‏ها، سه بار و هر بار ساعتها پرواز كردند در حالی كه نیمی از زمان مورد نیاز برای تعمیر اساسی‏شان گذشته بود. هورنت، بارها در میدان نبرد واقعی مورد آزمایش قرار گرفت و هر بار، نقاط مثبت ادعا شده توسط طراحانش را مورد اثبات قرار داد: جنگنده‏ای بسیار قابل اعتماد، تهاجمی و همه كاره.F/A-18 ها نقش مهمی را در جریان حمله به لیبی در سال 1986 ایفا كردند. آنها از روی عرشهء ناو هواپیمابر یواس‏اس كورال‏سی (USS CORAL SEA) به پرواز درآمدند و پدافند هوایی لیبی را با پرتاب موشكهای سرعت بالای هارم (HARM) نابود ساختند به طوری كه هنگام بمباران بن‏غازی، پدافند هوایی لیبی، كاملن خاموش شده و از كار افتاده بود.

F/A-18C/D Hornet
به دنبال موفقیت در استفاده از 400 فروند مدل A و B، نیروی دریایی ایالات متحده، به تاریخ سپتامبر 1987، نوع پیشرفته‏تر هورنت را به نام F/A-18C (یك نفره) و F/A-18D (دو نفره) مورد آزمایش قرار داد.این هورنت‏ها می‏توانستند موشكهای میان‏برد هوا به هوای جدید آمرام (AMRAAM) و موشكهای هوا به زمین حرارت‏یاب هدایت تلویزیونی ماوریك (Maverick) را حمل و پرتاب كنند.دو سال بعد مدلهای C و D به قابلیت عملیات در شب مجهز شدند. ضمنن اجزاء جدیدی نیز اضافه شدند: غلاف ناوبر حرارت‏یاب (NAVFLIR)، تعبیهء جایگاهی برای نمایشگر سربالا (HUD)، عینك ویژهء دید در شب (NVG)، چراغ‏های مخصوص درون آلات دقیق جهت عدم تداخل با عینك دید در شب، یك نقشهء دیجیتالی از منطقهء نبرد به همراه نمایشگر رنگی مخصوص آن.

NAVFLIR مخفف navigation forward looking infrared
HUD مخفف head-up display
NVG مخفف night vision goggles

رادار F/A-18C مجهز به سنسوری جهت شبیه‏سازی زمین است كه این امر توسط امواج رادار دقیق و قدرتمند داپلر از سطح زمین انجام می‏شود. این نقشهء تهیه شده، به خلبان این امكان را می‏دهد تا به اهداف زمینی در شرائط نامساعد جوی یا در حالتی كه دید ضعیفی وجود دارد، حمله كند. ضمن اینكه با توجه به نقشه و اهداف مشخص شناسایی شده روی آن، موقعیت دقیق هواپیما در آسمان مشخص می‎شود، همچنین این نقشه، قابلیت بمباران دقیق و موثر را بیشتر می‏كند.انواع جدیدتر ساخته شدهء F/A-18C از سال 1994 به بعد، به رادار ارتقاء یافتهء مجهز شدند كه این رادار دقت بیشتری داشت و تصاویر بسیار تمیزتری در صفحهء اسكن خود به نمایش می‏گذاشت.

غلافهای جستجوگر هورنت
در مدل F/A-18C كه مجهز به تجهیزات عملیات در شب شده است، یك غلاف مخصوص نصب می‏شود. این غلاف، ساخت كمپانی هیوز است و با كد AN/AAR-50 شناخته می‏‎شود. این غلاف شناسایی، اهداف زمینی را از روی حرارت‏شان (نظیر شلیك گلوله یا گرم بودن موتور ادوات زمینی) تشخیص می‏دهد.غلاف هدف‏یاب دیگر، با كد Loral AN/AAS-38 شناخته می‏شود. این غلاف با نام Night Hawk FLIR نیز شناخته می‎شود و عملكردش نیز بر اساس حرارت‏یابی از اهداف زمینی است.وسیلهء دیگر، دوربینی قوی جهت دید و شناسایی اهداف زمینی در شب است. این وسیله به نام GEC Cat's Eyes شناخته می‏شود. تعداد 48 فروند جنگندهء F/A-18D (نوع دو نفره) به مدل RC (شناسایی – تجسسی) تغییر یافته‏اند. به همین منظور، به جای مسلسل استاندارد اف18 كه M61 A1 نام دارد، یك جایگاه شناسایی از نوع الكترواپتیكالی نصب می‎‏شود. این جایگاه ویژه، دارای یك برجستگی است كه در واقع یك دوربین بسیار قوی چشمی با دو غلطك متحرك (جهت حركت دادن لنز به اطراف) می‎‏باشد. ضمنن تمام مشاهدات، بر روی یك نوار ویدئو ضبط می‏شوند.
RC مخفف reconnaissance

هورنت و عملیات طوفان صحرا
در اولین روز عملیات طوفان صحرا، دو جنگندهء F/A-18 در حالی كه عازم عملیات بمباران بوده و روی هركدام 4 بمب 2000 پاوندی بارگذاری شده بود، موفق شدند دو میگ عراقی را سرنگون كنند، سپس بمبهای خود را بر روی اهداف تعیین شده، رها ساختند.
در مدت زمان جنگ خلیج فارس، اسكادرانهای نیروی دریایی ایالات متحده، سپاه تفنگداران و F/A-18 های كانادایی، هر ساعت عملیات رزمی داشتند و ركوردی را در زمینهء قابلیت اطمینان در طول نبرد با حمل و فروانداختن دهها تن بمب بر روی عراق، برجای گذاشتند.(لازم به ذكر است كه یك فروند F/A-18C نیروی دریایی ایالات متحده در روز 17 ژانویه 1991 در یك نبرد هوایی با یك فروند MiG-25PD عراقی، سرنگون گشت).نیروی دریایی ایالات متحده به تاریخ 18 می 1998 اعلام كرد كه اسكادرانهای F/A-18 خود را از ساحل شرقی به پایگاه نیروی دریایی در ساحل ویرجینیا (Oceana) و پایگاه سپاه تفنگداران در Beaufort (شهری در ساحل كارولینای جنوبی) منتقل می‏كند. به همین دلیل 9 اسكادران عملیاتی، شامل 156 فروند هواپیما به Oceana انتقال یافتند و 2 اسكادران دیگر شامل 24 فروند هواپیما نیز به Beaufort منتقل شدند. اولین اسكادران در پائیز 1998 منتقل شد و در كل انتقال 11 اسكادران عملیاتی تا پایان اكتبر 1999 تكمیل گشت.در تمام طول مدت خدمت این جنگنده‏ها، هرساله سیستم‏های تسلیحاتی، سنسورهای مربوطه و غیره ارتقاء می‏یابند. آخرین سری از جنگنده‏های F/A-18C/D كه ارتقاء یافتند به سیستم‏های چون عملیات در شب، سیستم افزایش دقت در هدف‏گیری، تكنولوژی كاهش دیده شدن توسط رادار دشمن و غیره مجهز شدند. ای در حالی است كه هیچكدام از این سیستم‏ها تا سال 1991 بر روی مدلهای A و B وجود نداشتند و سطح سیستم‏های آویونیك، الكتریك و مقدورات پروازی برای ارتقاء محدودیت داشتند.علاوه بر اینها، نقص دیگری نیز در طراحی این جنگنده وجود داشت و آن این بود که هنگامی که در مدلهای C و D ، جنگندهء خالی با مهمات و سوخت کامل بارگذاری می شد، به هنگام انجام ماموریت‏ایش، دچار کمبود سوخت شده و نمی‏توانست به همهء اهداف تعیین شده‏اش حمله کند و از این رو گاهن با مهمات مصرف نشده و حداقل سوخت به ناو هواپیمابر باز می‏گشت. در واقع برد پروازی کافی برای ماموریتهای تعیین شده‏اش نداشت.

کاربران
F/A-18 در مدلهای A، B، C و D سالها برای نیروی دریایی ایالات متحده و هشت کشور خارجی خدمت کرد. این کشورها عبارتند از: استرالیا، کانادا، فنلاند، کویت، مالزی، اسپانیا، سوئیس و تایلند.
اگرچه چشم اندازی برای تولید آتی مدلهای C و D دیده نمی‏شود، ولی این جنگنده‏ها سالها به منظور پرکردن خلاء جنگنده‏های ناونشین در نیروی دریایی ایالات متحده تا ورود به خدمت جنگنده‎های بزرگتر، دورپروازتر و باقابلیت‏تر مدلهای E و F در خدمت باقی خواهند ماند.

آشنایی با سوپر هورنت: F/A-18E/F Super Hornet
جنگندهء چندماموریتهء F/A-18E/F موسوم به «سوپرهورنت» در واقع مدلی ارتقاء یافته از جنگنده‏های مدل C و D می باشد که پیشتر قابلیت عملیات در شب به آنها افزوده شده بود. سوپرهورنت فرماندهی گروه عملیات رزمی هواپیماهای ناونشین را فراهم خواهد آورد زیرا دارای برد پروازی بیشتر و قابلیت حمل مهماتی است که توسط جنگنده های بازنشستهء A-6 حمل می‏شود.مدلهای E و F (نسبت به مدلهای قبلی) دارای 4.2 فوت درازای بیشتر، 25% مساحت بال بیشتر و قابلیت حمل 33% بیشتر سوخت در مخازن داخلی هستند که این سوخت اضافه تا 41% برد عملیاتی و تا 50% استقامت پروازی آنها را افزایش می‏دهد.در سوپرهورنت همچنین دو جایگاه حمل مهمات باهم ادغام شده‎اند. این به معنی افزایش میزان بارگذاری مهمات به دلیل مخلوط کردن محل بارگذاری انواع جنگ افزارهای هوا به هوا یا هوا به زمین می‎باشد.سوپرهورنت همچنین می‎تواند انواع مختلفی از تسلیحات به اصطلاح هوشمند را حمل کند. از جملهء این مهمات می‏توان به جدیدترین بمبهای هدایت شونده به وسیلهء ماهواره نظیر JDAM و JSOW اشاره کرد.سوپر هورنت می تواند 17.750 پاوند (8032 کیلوگرم) مهمات را در 11 مقر خارجی حمل تسلیحات بارگذاری نماید. این جنگنده دارای راداری مخصوص کار در همه نوع شرائط آب و هوایی است که دارای توانایی رهگیری اهداف هوایی و سیستمی جهت افزایش دقت در پرتاب بمبهای عادی یا هدایت شونده است.دو محل بارگذاری در نوک بالها، چهار مقر در زیر بالها برای حمل سوخت یا مهمات هوا به زمین و دو مقر در زیر بدنه و نزدیک دماغهء هواپیما جهت نصب موشکهای هوا به هوای اسپارو یا غلافهای شناسایی و یک محل در مرکز بدنه برای حمل مخازن سوخت یا تسلیحات هوا به زمین است. ضمن اینکه یک مسلسل 20 میلی متری از نوع M61 A1 Vulcan در نوک هواپیما تعبیه شده است.میزان حمل بارگذاری در سوپرهورنت به میزان 9000 پاوند افزایش یافته است و قدرت موتور آن نیز از كشش 36000 پاوند به 44000 پاوند افزایش یافته است. در این جنگنده از دو موتور پرقدرت توربوفن ساخت جنرال الكتریك به نام F414 استفاده شده است.اگرچه در مدلهای جدیدتر ساخته شدهء C و D به میزان كمی از تكنولوژی مدرن استفاده شده است، ولی در مدلهای E و F از ابتدا و به طور گسترده از تكنولوژی‏های نوین استفاده شده و توان دفاعی آن نیز افزایش قابل توجهی یافته است.سیستم پیشرفتهء جستجوگر مادون قرمز ساخت هیوز (ATFLIR)، سیستم اصلی هدفیابی جنگنده‏های E و F به شمار می‏رود. این سیستم همچنین قرار است در مدلهای قبلی F/A-18 نیز نصب شود. غلاف ساخت هیوز، دارای جهت‏یاب و هدف‏یاب مادون قرمز بسیار دقیق اهداف می‏باشد و از تكنولوژی نسل سوم این نوع غلافها در آن استفاده شده است (MWIR) كه در میان هواپیماهای موجود، تكنولوژی بسیار برجسته‏ای به شمار می‏رود.

ATFLIR مخفف The Hughes Advanced Targeting Forward-Looking Infra-Red
MWIR مخفف mid-wave infrared


اكنون پروژهء ارتقاء مدلهای یك نفرهء C و دو نفرهء D آغاز شده است. اگرچه تا حد زیادی ظاهر مدلهای C و D به هم شبیه است، ولی خروجی طرح ارتقاء، شامل دو گونهء مختلف از F-18 خواهد بود كه عمدهء تمركز برنامهء ارتقاء، بر روی قابلیت عملیات در شب خواهد بود.زمانی، F-18B تنها جنگنده‏ای آموزشی بود ولی در جنگندهء F-18D، كابین عقب، مملو از نمایشگرهای رنگی چندمنظوره و كلیدهای رهاسازی سلاح و كنترل آنها می‏باشد كه این امر به F-18، قابلیت فرماندهی، پیشتازی عملیات و هدایت سایر جنگنده‏ها را جهت هدف‏یابی و نابودسازی اهداف، می‏دهد.تولید مدلهای C و D در اواخر دههء 1990 پایان یافت و به جای آنها F/A-18E و F/A-18F (سوپرهورنت) در خط تولید قرار گرفته است. مدلهای كنونی A و B قرار است تا پایان سال 2015 و مدلهای C و D تا پایان سال 2020 در خدمت باقی خواهند ماند. F-18 امروزه، انبوهی از مشتریان خارجی را برای خرید در پیش رو می‏بیند.

تاریخچه اولین پرواز
F-18A به تاریخ 18 نوامبر 1978
F-18C به تاریخ 3 سپتامبر 1986
F-18D به تاریخ 6 می 1988

ورود به خدمت
F-18A به تاریخ 7 ژانویه 1983
F-18D به تاریخ نوامبر 1989

خدمه
F/A-18 A/C = یك نفر
F-18D = دو نفر، یك خلبان و یك افسر تسلیحات

قیمت
35 میلیون دلار (سال 2003) برای مدل F/A-18E

ابعاد
طول: 56 فوت = 17.07 متر
فاصلهء دو سر بالها: 37.50 فوت = 11.43 متر
ارتفاع: 15.25 فوت = 4.66 متر
سطح بالها: 400 فوت مربع = 37.16 متر مربع

اوزان
وزن خالی: 23.050 پاوند = 10.455 كیلوگرم
وزن عادی برای برخاستن:
36.710 پاوند = 16.650 كیلوگرم (جهت ماموریت نبرد هوایی)
49.225 پاوند = 22.330 كیلوگرم (جهت عملیات تهاجمی زمینی)
حداكثر وزن قابل برخاستن: 56000 پاوند = 25.400 كیلوگرم

حجم مخازن سوخت
مخزن داخلی: 10.860 پاوند = 4.925 كیلوگرم
مخزن خارجی: 6.730 پاوند = 3.055 كیلوگرم
حداكثر وزن قابل بارگذاری: 15.500 پاوند = 7030 كیلوگرم

پیشرانه
دو موتور توربوفن ساخت جنرال الكتریك از نوع F404-400 با قابلیت پس‏سوز
كشش هر موتور: 32000 پاوند = 142.400 نیوتن با استفاده از پس‏سوز

عملكرد
حداكثر سرعت: 1190 مایل بر ساعت = 1915 كیلومتر بر ساعت در ارتفاع 40000 فوتی (12190 متری) = 1.8 ماخ
نرخ اوج‏گیری: 45000 فوت در دقیقه = 13715 متر بر دقیقه
سقف پرواز خدمتی: 50000 فوت = 15240 متر

برد پروازی
در حالت شكاری (fighter mission) = 800 ناتیكال مایل = 1480 كیلومتر (رفت و برگشت)
در حالت تهاجمی (attack mission) = 1150 ناتیكال مایل = 2130 كیلومتر (رفت و برگشت)
برد عبوری: 1800 ناتیكال مایل = 3335 كیلومتر (با سه مخزن سوخت خارجی)
حد تحمل شتاب ثقل: نامعلوم (بنا بر گزارشی حدود 7.5 برابر g)

تسلیحات
مسلسل 20 میلی متری M61A1 Vulcan با 570 تیر فشنگ
7 جایگاه حمل بار در زیر بدنه و بالها و دو جایگاه در نوك بالها

تسلیحات هوا به هوا
موشك میان برد AIM-7 (اسپارو)
موشك كوتاه برد حرارت یاب AIM-9 (سایدوایندر)
موشك میان برد AIM-120 (آمرام)
موشك كوتاه برد AIM-132 (آسرام)

تسلیحات هوا به سطح
AGM-45 Shrike (شرایك)
AGM-62 Walleye (وال‏‎آی)
AGM-65 Maverick (ماوریك)
AGM-84 Harpoon (ضدكشتی)
AGM-84 SLAM
AGM-84 SLAM-ER
AGM-88 HARM (ضد رادار)
AGM-123 Skipper
AGM-154 JSOW

بمب
GBU-10/12/24 Paveway (هدایت لیزری)
GBU-15 EO-guided (هدایت الكترواپتیكالی)
GBU-29/30/31/32/35 JDAM (هدایت شونده توسط ماهواره)
بمبهای هسته‎‏ای B-57 و B-61 (استحكام‏شكن)
Mk 82/83/84 GP
Mk 20 Rockeye
BLU-107 Durandal
CBU-59 (بمب خوشه‏ای)

سایر موارد
غلافهای اغتشاش‏گر الكترونیكی (ECM pod)
غلافهای راكت انداز

انواع تولید شده
YF-17 Cobra
جنگندهء تولید شده در طرح مناقصهء ساخت «جنگندهء سبك» برای نیروی هوایی ایالات متحده؛ اگرچه هیچگاه انتخاب نشد ولی نیروی دریایی از طرح آن برای تولید F/A-18 Hornet استفاده كرد.

F/A-18A

اولین مدل تولید شده به تعداد 371 فروند.

AF-18A
نوع یك نفره‏ای كه توسط نیروی هوایی كانادا خریداری شد. این مدل بر اساس F-18A ساخته شد ولی اكنون همگی به سطح مدل F-18C ارتقاء یافته‏اند و قرار است تا سال 2011 در خدمت باقی بمانند. تعداد تولید شده: 57 فروند

ATF-18A
نوع دو نفرهء آموزشی جهت نیروی هوایی استرالیا كه بسیار شبیه به مدل F-18B می‏باشد. تعداد تولید شده: 18 فروند

CF-18A / CF-188A
نوع یك نفره‏ای كه توسط نیروی هوایی كانادا خریداری شد و بر اساس F-18A ساخته شده است با این تفاوت كه دارای سیستم شناسایی اهداف در شب می‏باشد كه در مدل A وجود ندارد. همچنین دارای سیستم ILS (سیستم فرود ایمن) و توانایی حمل غلافهای راكت‏انداز LAU-5003 می‏باشد. كانادا قصد دارد این جنگنده‏ها را تا سال 2017 عملیاتی نگه دارد. تعداد تولید شده: 98 فروند

EF-18A / C-15
نوع یك نفره‏ای كه توسط نیروی هوایی اسپانیا خریداری شد و بر اساس F-18A ساخته شده است، اما همگی تا سطح استاندارد نزدیك به مدل F-18C ارتقاء یافته‏اند. تعداد تولید شده: 60 فروند

RF-18A
نوع شناسایی كه به تعداد بسیار اندك ساخته شده است و برای امور تحقیقاتی در اختیار نیروی دریایی و سازمان ناسا قرار دارد.

F/A-18B / TF/A-18A
نوع دو سرنشینهء آموزشی، تولید شده به تعداد 40 فروند

CF-18B / CF-188B
نوع دو سرنشینهء آموزشی برای كانادا، تولید شده به تعداد 40 فروند

EF-18B / CE-15
نوع دو سرنشینهء آموزشی برای اسپانیا، تولید شده به تعداد 12 فروند

F/A-18C
نوع ارتقاء یافتهء مدل تك سرنشینه كه قابلیت پرتاب موشك هوا به هوای AIM-120 (آمرام) و موشك هوا به زمین AGM-65 (ماوریك) به آن افزوده شده است. همچنین سیستم‏های الكترونیك آن ارتقاء یافته، نوع جدیدی از صندلی پرتاب شونده بر رویش نصب شده و باریكه‏های كوچكی به لبه‎های حملهء بالها جهت كاهش اثرات نوسانات پروازی و افزایش میزان زاویهء حمله، بدان افزوده شده است. تعداد تولید شده: 355 فروند

KF-18C
نوع تك سرنشینه‏ای كه به كویت فروخته شده و براساس F-18C ساخته شده است. تعداد تولید شده: 32 فروند

KAF-18D
نوع دوسرنشینهء آموزشی مخصوص كویت. تولید شده به تعداد 8 فروند

F/A-18D
نوع دو سرنشینه مخصوص عملیات در شب، جهت سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده، شامل سیستم‏های الكترونیكی ارتقاء یافتهء مشابه مدل C.

F/A-18E/F
مهمترین مدل ارتقاء یافته از جنگندهء F-18 موسوم به «سوپر هورنت» با بدنه‏ای كشیده‏تر و بالهای بزرگتر.

Hornet 2000
مدل جدیدی كه توسط شركت مك‏دانل‏داگلاس پیشنهاد داده شده است با بال و دم بزرگتر، بدنهء كشیده‏تر، موتورهای جدیدتر، كابین دیجیتالی بسیار پیشرفته‏تر، كه احتمالن جایگزین مدلهای E و F خواهد شد.



سابقهء عملیاتهای انجام شده
لیبی – عملیات ال دورادو كانیون – اجرا شده توسط نیروی دریایی ایالات متحده – به سال 1986 (Operation El Dorado Canyon)
عراق – عملیات طوفان صحرا – اجرا شده توسط كانادا، نیروی دریایی و سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده به سال 1991 (Operation Desert Storm)
عراق – سلسله عملیات مراقبت هوایی در منطقهء جنوبی پرواز ممنوع بین سالهای 1991 تا 2003 – اجرا شده توسط نیروی دریایی و سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده (Operation Southern Watch)
بوسنی و هرزگوین – اجرا شده توسط اسپانیا، كانادا، نیروی دریایی و سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده به سال 1995 (Operation Deliberate Force)
عراق – عملیات روباه صحرا – اجرا شده توسط نیروی دریایی ایالات متحده به سال 1998 (Operation Desert Fox)
كوزوو – عملیات نیروهای متفقین – اجرا شده توسط اسپانیا، كانادا و نیروی دریایی ایالات متحده به سال 1999 (Operation Allied Force)
افغانستان – عملیات آزادسازی افغانستان - اجرا شده توسط نیروی دریایی و سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده به سال 2001 تاكنون (Operation Enduring Freedom)
عراق – عملیات آزادسازی عراق - اجرا شده توسط استرالیا، نیروی دریایی و سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده به سال 2003 تاكنون (Operation Iraqi Freedom)

كاربران هورنت
استرالیا، كانادا، فنلاند، كویت، مالزی، اسپانیا، سوئیس، سپاه تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده (US Marine Corps)، نیروی دریایی ایالات متحده (US Navy) و سازمان ناسا.

پایان كار گربهء افسانه‏ای گرومن
جایگزینی سوپرهورنت به جای بهترین رهگیر جهان
با تفاصیلی كه در مورد قابلیتهای عالی F/A-18E/F گفته شد، این جنگنده ثابت كرده است كه می‏تواند به طور گسترده در نیروی دریایی ایالات متحده به خدمت گرفته شود. از این رو قرار است با ورود به خدمت 548 فروند سوپرهورنت، جنگنده‏های F/A-18A و F-14D حداكثر تا پایان سال 2010 همگی از ردهء خدمت خارج می‎شوند. قرار است در هر ناو هواپیمابر، 12 فروند F/A-18E و 14 فروند F/A-18F به كار گرفته شوند. چهار یا پنج فروند از این جنگنده‏ها، به عنوان سوخت‏رسان عمل خواهند كرد. علاوه بر اینها، مدل دوسرنشینهء EA-18G Growler (گراولر) به عنوان هواپیمای جنگ الكترونیك، جایگزین هواپیماهای قدیمی EA-6B Prowler خواهند شد. در هر ناو هواپیمابر یك دستهء 6 فروندی از EA-18 ها به خدمت گرفته خواهند شد. هرچند نیروی دریایی تمایل دارد دسته‏ای 1000 فروندی از سوپرهورنت‏ها را تا سال 2030 به خدمت گیرد، ولی برنامه‏‎های جدیدی چون جنگندهء F-35 نیز در حال اجرا هستند و ممكن است زودتر از این زمان، عمر سوپرهورنت‏ها تمام شود. امروزه مشتریان بسیاری برای جنگنده‏های F/A-18E/F پیدا شده‏اند، از جمله سنگاپور و مالزی كه تمایل زیادی برای به خدمت‏گیری نوع صادراتی سوپرهورنت اعلام كرده‏ اند. سوپرهورنت اگرچه جنگنده‏ای فوق‏ العاده بر علیه اهداف زمینی و دریایی است ولی نسبت به F-14D توانایی بسیار اندكی در رهگیری دوربرد هواپیماها و موشكهای كروز دشمن دارد و این بزرگترین نقطهء ضعفی است كه با از رده خارج كردن تامكتها، ناوهای هواپیمابر را مورد تهدید موشكهای كروز و دوربرد بمب‏افكن‏های دورپرواز دشمن نظیر Tu-95 و Tu-160 قرار خواهد داد.

منبع



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 4 مرداد 1391
جنگنده بمب افکن اف 111 / F-111 Aardvark

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  762px-F-111A_Wing_Sweep_Sequence.jpg
مشاهده: 0
حجم:  79.4 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  800px-F-111F_dropping_high-drag_bombs.jpg
مشاهده: 0
حجم:  68.0 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  800px-RAAF_F-111_fuel_dump_and_burn_Williamtown_Gilbert.jpg
مشاهده: 0
حجم:  45.6 کیلو بایت

تاریخچه تولید
در اوایل دهه 1960 میلادی هر دو نیروی هوایی و دریایی آمریکا نیاز به جنگنده ای جدید داشتند . «رابرت مک نامارا» که در آن زمان وزیر دفاع وقت آمریکا بود با توجه به نیاز های مشترک این دو نیرو پیشنهاد کرد تا به منظور صرفه جویی در هزینه های طراحی و تولید ، جنگنده ای مشترک برای هر دو نیرو تولید شود وی پیش از آن نیز پیشنهاد استفاده نیروی هوایی از جنگنده موفق نیروی دریایی F-4 Phantom II را نیز ارائه کرده بود . بدین منظور در سال 1960 مناقصه ای با عنوان Tactical Fighter Experimental یا TFX برگزار گردید و از شرکت های فعال در زمینه هوانوردی درخواست گردید تا طرح های خود را بر اساس شرایط ذکر شده در مناقصه ارایه کنند . بعضی از شرایطی که برای جنگنده در مناقصه ذکر شده بود عبارت بود از :

وزن خالی در حدود 20 تن
حداکثر وزن برخاست در حدود 50 تن
حداکثر سرعت در ارتفاع پایین : 1.2 ماخ
حداکثر سرعت در ارتفاع بالا :2.5 ماخ
حداقل شعاع عملیاتی : 890 مایل (1430 کیلومتر)


تا اواخر سال 1961 شرکت های مطرحی همچون بوئینگ ، جنرال داینامیکز ، لاکهید ، نورثروپ گرومن ، مک دانل داگلاس و چند شرکت دیگر طرح هایی را ارائه کرده بودند . پس از بررسی طرح ها نیروی هوایی و دریایی اعلام کردند که هیچ کدام از طرح ها ، طرح کامل و جامعی نبوده ولی طرح های شرکت بوئینگ و شرکت جنرال داینامیکز بهتر از سایر طرح ها به نظر می رسند . پس از مدتی بررسی ، هر دو نیرو اعلام کردند که طرح شرکت بوئینگ را به عنوان طرح برگزیده انتخاب کردند ولی «رابرت مک نامارا » وارد عمل شد و تصمیم آنان را نقض کرد و طرح شرکت جنرال داینامیکز را برنده مناقصه اعلام کرد (دلیل این عمل آن بود که طرح شرکت جنرال داینامیکز اقتصادی تر به نظر می رسید ) .بلافاصله بعد از اعلام طرح شرکت جنرال داینامیکز به عنوان برنده مناقصه ، تلاش ها برای ساخت هواپیما آغاز شد . هواپیمای جدید که اکنون F-111 نامیده میشد از دو موتور توربوفن TF30-P-100 شرکت پرات اند ویتنی بهره میبرد و بالهای آن بطور متغیر طراحی شده بود . همچنین طراحی کابین هواپیما نیز در نوع خود بی سابقه بود ، تا قبل از این پروژه در همه جنگنده ها نحوه طراحی کابین خلبان و کمک خلبان به این صورت بود که کابین خلبان در جلوی جنگنده قرار می گرفت و کابین افسر تسلیحات یا کمک خلبان در پشت سر خلبان قرار می گرفت ولی در F-111 طرز طراحی کابین خدمه به طور Side by side بود یعنی خدمه همانند هواپیماهای مسافربری در کنار یکدیگر می نشستند .


در اوایل دهه 1960 میلادی هر دو نیروی هوایی و دریایی آمریکا نیاز به جنگنده ای جدید داشتند . «رابرت مک نامارا» که در آن زمان وزیر دفاع وقت آمریکا بود با توجه به نیاز های مشترک این دو نیرو پیشنهاد کرد تا به منظور صرفه جویی در هزینه های طراحی و تولید ، جنگنده ای مشترک برای هر دو نیرو تولید شود وی پیش از آن نیز پیشنهاد استفاده نیروی هوایی از جنگنده موفق نیروی دریایی F-4 Phantom II را نیز ارائه کرده بود . بدین منظور در سال 1960 مناقصه ای با عنوان Tactical Fighter Experimental یا TFX برگزار گردید و از شرکت های فعال در زمینه هوانوردی درخواست گردید تا طرح های خود را بر اساس شرایط ذکر شده در مناقصه ارایه کنند . بعضی از شرایطی که برای جنگنده در مناقصه ذکر شده بود عبارت بود از :



در 21 دسامبر 1964 اولین پرواز F-111 انجام شد و نمونه مخصوص نیروی هوایی که با کد F-111A شناخته می شد در تاریخ 18 جولای 1967 وارد خدمت گردید . همزمان با طراحی نمونه مخصوص نیروی هوایی ، نمونه دیگری با کد F-111B نیز به منظور خدمت در نیروی دریایی طراحی شد . عملکرد نامناسب این نمونه باعث شد تا نیروی دریایی استفاده از آن را در سال 1968 لغو کند و هواپیمای F-14 Tomcat را جانشین آن سازد .


مدلهای مختلف :

F-111A
این مدل نمونه اولیه ای بود که وارد خدمت گردید و از موتور های TF30-P-3 بهره می برد . هواپیماهای این مدل از اویونیک Mark I بهره می بردند که شامل سیستم های راداری AN/APQ-113 و AN/APQ-110 و AJQ-20 بود . از مدل A تعداد 158 فروند تولید شد .
اولین اف 111 در تاریخ 18 جولای 1967 تحویل اسکادران 428 هنگ 474 شکاری مستقر در نیومکزیکو شد و به تدریج سه اسکادران جنگنده اف 111 تشکیل شد . بعد از مدتی 6 فروند اف 111 راهی جنوب شرق آسیا شدند تا مورد آزمایش در شرایط جنگی قرار بگیرند . بعد از یک ماه 3 فروند از 6 فروند ارسالی ساقط شده بودند و آزمایشات متوقف شده بود . بعد از بررسی مشخص شد که سقوط این 3 فروند به خاطر سوء عمل خدمه بوده نه آتش پدافند دشمن . همچنین بعضی از بررسی ها مشخص کرد که پیمانکاری که وظیفه تولید بالهای جنگنده را داشته از مواد غیر استاندارد استفاده کرده و با رشوه دادن به بازرسان بر عمل خود سرپوش گذاشته بود . به این خاطر قرار شد تا قسمت مورد نظر برای تمام هواپیما ها مجددا ساخت و نصب گردد .
پس از انجام پاره ای تغییرات ، سال 1972 ویتنامی ها مجددا اف 111 را در آسمان مشاهده کردند . طی عملیات Linebacker II از F-111 استفاده وسیعی شد . این هواپیما برای انجام ماموریت خود نیازی به سوختگیری هوایی نداشت و قادر بود تا 4 برابر یک فروند F-4 Phantom II مهمات با خود حمل کند . هواپیمای جدید کم کم داشت ارزش واقعی خود را به رخ همگان می کشید . طی عملیات Linebacker II مجموعا 4000 سورتی پرواز عملیاتی توسط اف 111 انجام شد و فقط 6 فروند طی این همه پرواز آسیب دیدند .
بعد از جنگ ویتنام 42 فروند هواپیمای F-111A به نمونه مخصوص جنگ های الکترونیکی EF-111 ارتقا داده شدند . 4 فروند نیز به استاندارد C ازتقا یافته و به نیروی هوایی استرالیا انتقال یافتند . مابقی هواپیماهای این مدل در سال 1992 از خدمت بازنشست شدند .همچنین 3 فروند از پیش نمونه های این مدل برای تحقیقات بیشتر به ناسا انتقال یافتند .



F-111B
این نمونه قرار بود تا بعنوان جنگنده رهگیر دوربرد نیروی دریایی در مقابل بمب افکن ها و موشک های ضد کشتی شوروی ایفای نقش کند . این نمونه با رادار قدرتمند AN/AWG-9 تجهیز شده بود و قابلیت حمل و شلیک 6 فروند موشک دوربرد هوا به هوای AIM-54 Phoenix را دارا بود . از آنجایی که شرکت جنرال داینامیکز نجربه ای در تولید جنگنده های ناونشین نداشت از شرکت گرومن برای ساخت این نمونه کمک گرفته شده بود . این مدل کمی کوچکتر از نمونه A بود ولی طول بالهای آن حدود 2 متر بیشتر از نمونه A بود .
نیروی دریایی تقاضای جنگنده ای که قابلیت حمل راداری48 اینچی را داشت ولی ساختار اف 111 تنها توانایی حمل راداری 36 اینچی را داشت . همچنین حداکثر وزن برخاست مورد نیاز نیروی دریایی 50000 پوند بود ولی اف 111 در بهترین شرایط حداقل 55000 پوند وزن داشت . ولی در هر دو مورد وزیر دفاع وقت مک نامارا اعمال نفوذ کرد و نیروی دریایی را مجبور به کنار آمدن با شرایط اف 111 کرد .
تلاشهایی برای حل مسئله وزن اضافی انجام شد ولی این تلاش ها تنها کار را خرابتر کردند . گذشته از وزن زیاد هواپیما برای یک ناو هواپیمابر ، اف 111 هنگام اپروچ به ناو برای فرود دید کمی داشت و فرود با آن بسیار خطرناک و سخت بود .
با تلاشهای آدمیرال توماس کونولی (معروف به تامکت) پروژه F-111B لغو شد و مناقصه ای دیگری برای ساخت جنگنده مورد نیاز نیروی دریایی انجام شد . مناقصه ای که شرکت گرومن برنده آن شد و با استفاده از سیستم راداری و موشکی F-111B و همچنین سیستم بالهای متغیر اف 111 ، جنگنده جدیدی با نام F-14 Tomcat را طراحی و تولید کرد.

F-111C
این مدل نمونه صادراتی F-111A برای نیروی هوایی استرالیا بود . 24 فروند در سال 1963 سفارش داده شدند ولی تحویل آنها تا سال 1973 به تعویق افتاد . 4 فروند از این نمونه با حفظ قابلیت تهاجمی خود به مدل مخصوص عملیات های شناسایی RF-111C تبدیل شدند .هواپیماهای این نمونه قادر به حمل سیستم هدف یاب Pave Tack بودند و بعد ها مورد یکسری تغییرات در اویونیک قرار گرفتند . تغییراتی همچون :
تعویض رادار AN/APQ-113 با نمونه قویتر AN/APQ-169
اضافه کردن GPS ، ارتقا کامپیوتر هواپیما ، اضافه کردن صفحه نمایش های چند منظوره در کابین و ارتقا موتور ها به استاندارد TF30-P-108/109RA

F-111D
هواپیماهای این نمونه عبارت بود از ساختار قدیمی F-111A با اویونیک MARK II و موتورهایی قویتر . اولین نمونه در سال 1967 سفارش داده شد ولی مشکلات بسیاری باعث شد تا تحویل آن تا سال 1974 به تعویق بیفتد . از این نمونه نیز 96 فروند ساخته شد . رادار نصب شده در هواپیماهای این نمونه AN/APQ-114 بود .
اویونیک این مدل قابلیت های زیادی را به هواپیما اضافه می کرد ولی مشکلات زیادی را هم ایجاد می کرد . مشکلاتی که باعث شد تا این نمونه در سال 1992 از خدمت بازنشست شود .

F-111E
هواپیماهای این نمونه برای جلوگیری از بروز همان مشکلاتی که برای مدل D پیش می آمد از اویونیک قدیمی MARK I استفاده می کردند . اگر چه در ترتیب الفبایی مدل E بعد از مدل D قرار دارد وای این مدل عملا زودتر از مدل D وارد خدمت شد . اولین پرواز F-111E در 20 آگوست 1969 صورت گرفت و مجموعا 94 فروند از مدل E تولید شد . هواپیماهای این نمونه در عملیات طوفان صحرا (آزادسازی کویت) نقش وسیعی داشتند و در سالهای 1993 و 1994 به انبارهای نیروی هوایی فرستاده شدند .

F-111F
این نمونه آخرین مدلی بود که برای نیروی هوایی تولید شد . هواپیماهای این نمونه با اویونیک رفع عیب شده MARK IIB مجهز شده بودند . از این نمونه 106 فروند بین سالهای 1971 تا 1976 تولید شد . رادار نصب شده در این نمونه AN/APQ-144 بود که بعدها با نمونه های AN/APQ161 و AN/APQ-71 تعویض شد . هواپیماهای این نمونه به سیستم هدف یاب AVQ-26 نیز مجهز بودند .
از هواپیماهای این نمونه در عملیات های El Dorado Canyon بر ضد لیبی و Desert storm بر ضد عراق استفاده شد .
آخرین فروند از این نمونه در 27 جولای 1996 بازنشست شد .

FB-111A
این مدل نمونه ای از F-111A بود که جهت انجام بمباران های استراتژیکی تغییراتی بر روی آن صورت گرفته بود . از این نمونه برای بازنشسته کردن B-58 و بعضی از نمونه های قدیمی B-52 استفاده شد . در ابتدا قصد بر آن بود تا 263 فروند از این نمونه تولید شود ولی بعدا این عدد به 76 فروند کاهش یافت . اولین نمونه در سال 1968 وارد خدمت گردید . FB-111A در حدود 650 میلیمتر دراز تر از F-111A بود که این درازی بیشتر قابلیت حمل 2124 لیتر سوخت اضافی را به آن میداد . ارابه های فرود این مدل نیز برای تحمل وزن برخاست بیشتر تقویت شده بود . هواپیماهای این نمونه نیز از اویونیک MARK IIB استفاده می کردند . از نظر تئوری و بر روی کاغذ هواپیماهای این نمونه قادر به حمل پنجاه تیر بمب 750 پوندی MK-117 بودند ، مسئله ای که هیچگاه صحت آن به صورت عملی تایید نشد .بعد از ورود به خدمت B-1B تمام FB-111A های عملیاتی با حذف بعضی قسمت ها از نقش بمب افکن استراتژیک به بمب افکن تاکتیکی تغییر یافتند و مجددا با نام F-111G نامگذاری شدند و بطور عمده به منظور پروازهای تمرینی به کار گرفته شدند . این هواپیماها نیز در سال 1993 بازنشست شدند .

EF-111A
نمونه مخصوص جنگ الکترونیک که جهت جایگزینی EB-66 طراحی و تولید شد . قرارداد تولید EF-111A در سال 1974 به عهده شرکت گرومن گذاشته شد و اولین نمونه در تاریخ 10مارس 1977 وارد خدمت شد . تا سال 1985 که خط تولید EF-111A تعطیل شد 42 فروند عملیاتی شده بودند . این نمونه نیز در حمله به لیبی و عراق نقش وسیعی را ایفا نمود . این نمونه نیز در سال 1998 بازنشست شد و قرار است که نقش آن به عهده EA-18G گذاشته شود .


تسلیحات قابل حمل
هواپیماهای اف 111 از ابتدا به خاطر توانایی شان در حمل مقادیر زیادی مهمات همواره مورد توجه بوده اند . بطور مثال یک فروند اف 111 در جنگ ویتنام بیش از 4 فروند فانتوم مهمات بار گزاری می کرد و راهی میدان عملیات می شد . در این قسمت با تسلیحات قابل حمل توسط اف 111 آشنا می شوید :

توپ M61 Vulcan
اکثر مدلهای اف 111 به جز مدلهای EF-111A و FB-111A و F-111G قادر به حمل یک قبضه توپ 20 میلیمتری با 2084 تیر فشنگ بودند .
تسلیحات متعارف
بمب های سقوط آزاد
MK-82
MK-83
Mk-84
MK-117
انواع بمب های خوشه ای
بمب های هدایت شونده
GBU-10
GBU-12
GBU-15
GBU-28
موشک های زمین به هوای
AGM-130
AGM-69
تسلیحات اتمی


همه مدلهای اف 111 به جز EF-111A و مدل صادراتی به نیروی هوایی استرالیا قابلیت حمل سلاح های اتمی سقوط آزاد را دارا بودند . همچنین مدل FB-111A توانایی حمل دو تیر موشک اتمی AGM-69 SRAM را دارا بود.
در ضمن همه مدلهای اف 111 قابلیت حمل بمب های هدایت لیزری را دارا بودند ولی فقط مدلهای F-111C و F-111F توانایی هدف یابی و هدایت دقیق بمب ها را دارا بودند . در ضمن F-111C صادر شده به استرالیا قابلیت حمل سلاح های اتمی را دارا نمی باشند ولی توانایی شلیک موشک های AGM-84 Harpoon و AGM-88 HARM و AGM-142 را دارا هست .



عمر خدمتی :
هواپیمای اف 111 در طول بیش از 3 دهه عمر خدمتی خود میدان های جنگ زیادی را تجربه کرده اند که از مهمترین این میدان ها می توان به جنگ ها و عملیات های زیر اشاره کرد .
شرکت در جنگ ویتنام
شرکت در حمله به لیبی در سال 1986
شرکت در حمله به عراق در سال 1991
شرکت در حمله به بوسنی در سال 1995 ( فقط EF-11A )


موفقیت در نبرد هوایی :
از آنجا که اف 111 توانایی اندکی در حمل موشک های هوا به هوا دارا می باشد و همچنین وظیفه اصلی آن درگیری با اهداف زمینی است شکار های زیادی توسط اف 111 انجام نشده است . تنها یک مورد شکار به طور رسمی برای F-111 ثبت شده و آن هم مربوط به عملیات طوفان صحرا می باشد . زمانی که یک فروند EF-111A توانست با انجام مانور های سریع باعث برخورد یک فروند Mirage F1 عراقی به زمین شود .ذکر این نکته ضروری می باشد که جنگنده اخلالگر الکترونیکی EF-111A هنگام پرواز کاملا غیر مسلح می باشد .

فروش به کشور خارجی :
استرالیا :
اف 111 تنها به نیروی هوایی استرالیا صادر شد . در سال 1963 استرالیا سفارش 24 فروندی خود را به آمریکا ارائه کرد ولی تحویل هواپیماها تا 10 سال بعد یعنی در سال 1973 به تعویق افتاد . مدل این هواپیماها F-111C بود که مدتی بعد از تحویل 4 فروند به RF-111C تبدیل شدند . همچنین در سال 1982 4 فروند F-111A نیروی هوایی آمریکا به F-111C تبدیل و به نیروی هوایی استرالیا تحویل داده شد . در سال 1992 نیز بعد از بازنشسته شدن F-111G در نیروی هوایی آمریکا ، 18 فروند از این هواپیماها به استرالیا فروخته شد . اف 111 موجود در نیروی هوایی استرالیا تاکنون در هیچ نبردی شرکت نجسته اند . در سال 1991 و هنگام حمله به عراق نیز آمریکا درخواست کرد تا استرالیا RF-111C های خود را به منطقه بفرستد که استرالیا درخواست امریکا را رد کرد .
انگلستان :
نیروی هوایی سلطنتی انگلستان نیز رد سال 1967 سفارش 50 فروند F-111K را ارائه کرده بود . سفارشی که یکسال بعد به بهانه قیمت زیاد اف 111 لغو شد و انگلستان به جای آن F-4 Phantom II را خریداری کرد .


مشخصات :
خدمه : 2 نفر – خلبان و افسر تسلیحات
طول : 22.4 متر
ارتفاع : 5.22 متر
دهانه بالها : 19.2 متر در حالت کاملا باز - 9.74 در حالت کاملا بسته
وزن خالی : 21537 کیلوگرم
وزن بارگیری شده : 37577 کیلوگرم
حداکثر وزن برخاست : 44896 کیلوگرم
موتور : دو عدد TF30 ساخت شرکت پرات اند ویتنی
حداکثر سرعت : 2.5 ماخ یا 2985 کیلومتر بر ساعت
شعاع عملیاتی : 2140 کیلومتر
برد مستقیم : 5185 کیلومتر
سقف پروازی : 56650 پا (17270 متر)
سرعت اوج گیری : 131.5 متر بر ثانیه
مهمات : 1 قبضه توپ 20 میلیمتری + 31500 پوند (14300 کیلوگرم) انواع مهمات



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 4 مرداد 1391
جنگنده Ching-Kuo ساخت تایوان

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  aidc_fck1_ching_kuo.jpg
مشاهده: 1
حجم:  63.4 کیلو بایت
هواپیمای Ching-kuo ساخت کشور تایوان طراحی جالبی دارد که با کمی دقت متوجه آن میشوید.

این هواپیما طراحی استادانه ای از هواپیماهای امریکایی اف-16 و اف-18 است. همانطور که ملاحظه می کنید ترکیب کلی و آیرودینامیکی این هواپیما بسیار شبیه به هواپیمای اف-16 است با این تفاوت که ورودی موتور نیم دایره شکل حذف شدند و دو ورودی هوای بیضی شکل در زیر ابتدای بال ها همانند اف-18 قرار گرفته اند.خروجی
موتورها یا اگزوز ها هم همانند اف-18 کنار هم قرار گرفته اند ولی با یک سکان عمودی متمایل به عقب همانند اف-16 .


مشخصات فني :


کشور سازنده : تایوان
نوع: یک جنگنده سبک با قابلیت رهگیری و کاربرد بر علیه کشتی های جنگی
حداکثر سرعت: 1275 کیلومتر بر ساعت یا 792 مایل بر ساعت

ابعاد

طول بال ها: 9 متر یا 29 فوت
طول هواپیما: 14/48 متر
وزن : 9072 کیلوگرم
موتور: TFE1042-70 turbofans

تسلیحات: توپ 20 میلیمتری M61A1

one 20-mm General Electric M61A1 Vulcan rotary six-barrel cannon and provision for an unrevealed weight of disposable stores carried on six external hardpoints (two under the fuselage two under the wings and two at the wingtips) for four Tien Chien 1 short-range AAMs or two Tien Chien 2 medium-range AAMs or four Tien Chien 1 and two Tien Chien 2 AAMs or three Hsiung Feng II anti-shiPmissiles and two Tien Chien 1 AAMs or AGMs or various combinations of cannon pods rocket-launcher pods and bombs



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : HP
تاریخ : چهار شنبه 4 مرداد 1391
دهها بالگرد كره شمالی در نزدیكی مرز كره جنوبی مستقر شدند


به گزارش خبرگزاری برنا و بر اساس گزارشی که از سوی خبرگزاری فرانسه از سئول اعلام شده است، استقرار این بالگردها همزمان با تقویت حضور نظامی هر دو طر ف در منطقه صورت میگیرد.

خبرگزاری رسمی كره جنوبی ( یونهاپ ) و رسانهها به نقل از مقامات سئول گزارش دادند كه كره شمالی حدود 50 فروند بالگرد خود را در پایگاههای هوایی ' تایتان ' و ' نوچون ' در نزدیكی دریای زرد مستقر كرده است.

این بالگردها نمونههای به روز شدهای از بالگردهای ام .آی -2 و همچنین ام ای -4 و ام .آی - هشت وارداتی از اتحاد شوروی سابق در چند دهه پیش هستند و برخی از آنها به مسلسل و موشک مجهزند.

یونهاپ به نقل از از یكی از مقامات اعلام كرد: این بالگردها برای حملات زمانی و تمرینات نظامی با تحرک بالا كاربرد دارند.

بالگردهای مستقر در این دو پایگاه قادرند ظرف دو یا سه دقیقه به جزیره باینگنیونگ كه خط مقدم جنوب محسوب میشود، برسند.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 3 مرداد 1391
دومین جنگنده «اف ۱۶» ارتش آمریکا در روسیه سقوط کرد

پس از سقوط روز گذشته یک فروند جنگنده «اف ۱۶» در ژاپن، یک جت جنگنده «اف ۱۶» آمریکا امروز در نزدیکی جزایر ˝کوریل˝ روسیه سقوط کرد.


به گزارش سرویس بین الملل برنا به نقل از شبکه "راشاتودی" روسیه، یک فروند جنگنده "اف 16" ارتش آمریکا امروز، در "جزایر کوریل" روسیه سقوط کرد. این دومین حادثه سقوط "اف 16" آمریکا در 24 ساعت گذشته است زیرا یک جنگنده دیگر اف 16 روز گذشته در شمال ژاپن سقوط کرد.

بر اساس این گزارش، "اندری اورلوف" سخنگوی سرویس گارد مرزی روسیه در شرق دور درباره این حادثه اعلام کرد: مرکز عرضی نجات دریایی "کامچاتسکی" ساعت 8:30 صبح امروز به وقت محلی (20:30 به وقت گرینویچ) گزارش دادند که یک فروند هواپیما در نزدیکی شمال کوریل بر فراز اقیانوس آرام در وضعیت نامناسبی قرار دارد.

خلبان این هواپیما قبل از غرق شدن اف 16 نجات پیدا کرد و کشتی گشتزنی مرزی "آنتیاس" و یک هواپیمای گشتزنی به منطقه حادثه اعزام شد و در نهایت خلبان توسط کشتی تحقیقاتی ژاپن درست حدود 5 ساعت از گذشت حادثه نجات یافت.

روز گذشته یک فروند جنگنده اف 16 آمریکا در آبهای جزیره "هوکایدو" در نزدیکی روستای "نیمورو" سقوط کرد و خلبان آن جنگنده نیز نجات پیدا کرد. یک حادثه دیگر مرتبط با جنگنده اف 16 در 4 ماه مه سال جاری میلادی در حین یک پرواز آموزشی در بیابان غربی "اوتا" به وقوع پیوست.



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 3 مرداد 1391
ناوهای امریکایی؛ مایۀ برتری نظامی یا سیبل متحرک موشکهای ایرانی!؟+ فیلم و عکس

مستند تولیدی رجانیوز از حاشیههای حضور ناوهای امریکایی در خلیج فارس

فیلم: ناوهای امریکایی؛ مایه برتری نظامی یا سیبل متحرک موشکهای ایرانی!؟/ پخش تصاویر ضبط شده از عرشه ناو امریکایی توسط پهپاد ایرانی برای اولین بار
گروه چند رسانهای: نیروی هوایی آمریکا مقتدر ترین نیروی هوایی دنیاست. اما به علت دور بودن این کشور از نقاط استراتژیک جهان، برای جبران این نقص دست به دامن ناوهای هواپیما بر شده است به نحوی که اکنون پر شمار ترین ناوهای هواپیمابر دنیا را در اختیار دارد و به واسطه همین ناوها در جنگهای کوچک بمبارانهای وسیعی را روی مواضع دشمن برنامه ریزی می کند. سال قبل نیز خبرنگار بی بی سی از روی یک ناو هواپیمابر آمریکا به همین نکته اشاره کرد.به گزارش رجانیوز، خبرنگار بیبیسی در توصیف ناوهای هواپیمابر امریکا در خلیج فارس میگوید: « اینها اینجا امروز صد پرواز داشتند! صد پرواز ماموریتی. پیام این ماموریت ها این است که قدرت منطقهای حداقل در آسمان ما هستیم.»



ناوهای هواپیمابر توسط رزمناوها و بالگردهای شناسایی مراقبت کامل می شوند و هرگونه نزدیکی به این ناوها نتیجه ای جز انهدام و ناوبدی برای هر قایقی که نزدیک شود ندارد و اتفاقی که برای قایق کوچک اماراتی افتاد از همین نوع است.

فرمانده ناو آمریکایی می گوید که مراقب تهدیدهای ایران بوده و نگرانی عمده وی از موشکهای ساحل به دریا و قایق های سپاه است. با این شرایط مسئولین ایرانی چگونه می توانند این ناوها را آهن پاره خطاب کنند؟!

ناو هواپیما بر با طول بیش از 300 متر و نردیک به 6000 خدمه و بیش از 80 هواپیما مناسب جنگهای اقیانوسی است و به علت آبخور بسیار بالا در منطقه خلیج فارس که عمق آب کم است امکان مانور مهمی ندارد.

رهبر معظم انقلاب که در سال 1366 و به عنوان رئیس جمهور وقت در حاشیه رزمایش شهادت در خلیج فارس حاضر شده بودند به خوبی پاسخ این پرسش را بیان میکنند: « اگر (ناوهای خارجی) وارد خلیج فارس بشوند، سرشان را بیاندازند پایین و با یک آرم بین المللی قصد تعرض به جایی یا چیزی را نداشته باشند، کسی هم به آنها تعرضی نخواهد کرد چون ما شروع به ایجاد تشنج نمیکنیم. اما چنانچه قصد تشنج آفرینی و تحریک داشته باشند همچنان که امریکائیها داشتند، چه امریکا چه فرانسه و چه هر قدرت دیگری، بخواهند با حضور در خلیج فارس قدرت خودشان را در منطقه تحکیم بکنند، یقینا برخورد بوجود خواهد آمد و در آن برخورد آسیبپذیری آنها بسیار زیاد خواهد بود. این ناو فرانسوی و ناوهایی که امریکائیها نام میبرند و تبلیغ میکنند، اینها یقینا ناوهای مدرن و پیشرفتهای است که موشک و امکانات دارد. اما آنچیزی که امروز در خلیج فارس به عنوان قدرت نظامی جمهوری اسلامی حضور دارد، از یک خصوصیتی برخوردار است که این پیچیدگیهای تکنیکی در مقابله با آن ناتوان است.»

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  01.jpg
مشاهده: 2
حجم:  22.0 کیلو بایت
بر همین اساس، ایران برای مقابله با این ناوها راههای متفاوتی دارد که در این گزارش یکی از آنها را بررسی میکنیم.

موشک خلیج فارس!

این موشک ارتقاء یافته موشک فاتح 110 است که به علت بالستیک بودن با سرعت فوق صوت حرکت می کند. این سرعت باعث می شود تا انهدام موشک توسط سپرهای دفاعی ناو هواپیما بر بسیار سخت شود.

سردار حاجی زاده فرمانده هوا و فضای سپاه با اشاره به هدف آزمایشی که در مقیاسی بسیار کوچکتر از اهداف واقعی و به اندازه یک بیستم سطح مقطع یک ناو معمولی طراحی شده است، عنوان میکند که اگر موشک این هدف را مورد اصابت قرار دهد، هر هدف متحرک بزرگ دیگری را نیز به راحتی مورد اصابت قرار خواهد داد.

موشک خلیج فارس از ارتفاع بسیار بالا بر روی هدف متحرک یا ثابت قفل می کند و سپس به سوی هدف شیرجه می رود. این تصویر با دوربین موشک قابل رویت است.

علاوه بر این توان که موشک خلیج فارس برای ایران ایجاد کرده، ایران توانسته با شلیک موشکهای دور برد به دهانه اقیانوس هند توان دیگری را به نمایش بگذارد. موشک «قدر اِف» موشکی است که پس از شلیک از جو زمین خارج و در دهانه ی اقیانوس هند بر زمین میخورد.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  02.jpg
مشاهده: 2
حجم:  32.5 کیلو بایت
سردار حاجی زاده فرمانده هوا و وفضای سپاه درباره این موشک میگوید: « در بهمن ماه سال گذشته دو عدد موشک با برد 1900 کلیومتر از کویر سمنان به دهانه اقیانوس هند شلیک کردیم و جالب آنکه آمریکایی ها هم حضور داشتند و اجازه دادیم تا هواپیماهای جاسوسیشان این تصاویر را ضبط کنند اما جالب آنکه تا الان این موضوع رو اعلام نکردهاند و از بهمن سال گذشته تا به امروز هیچ اظهار نظری در این رابطه نکردهاند!»

اما این موشکها زمانی می توانند موثر باشند که ایران بتواند به مختصات دقیقی از ناوهای آمریکایی مورد هدف دست یابد و لازمهی این کار رصد دقیق ناوهای دشمن است. این وظیفه به عهده ی پهبادها گذاشته شده. این پهبادها از ارتفاع بسیار بالا و دور از دید رادارها بر روی ناوها قفل می کنند بدون آنکه حتی هواپیماهای روی عرشه بتوانند رهگیری و منهدم‎شان کنند. نکته مهم تر آنکه این پهبادها میتوانند پخش مستقیم تردد ناو را از خلیج فارس به تهران مخابره کنند.
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  03.jpg
مشاهده: 1
حجم:  20.8 کیلو بایت

اتفاقی که چند سال قبل در یک اجلاس عمومی با موفقیت اجرا شده و تصاویر مستقیمی از تردد ناوها در منطقه خلیج فارس که توسط پهپادهای ایرانی مخابره شده بود به صورت زنده و مستقیم در تهران به نمایش در آمد.
اکنون این سوال مطرح است با چنین توانایی آیا ناوهای آمریکا برای این کشور نقطه قوت محسوب می شوند و یا یک سیبل متحرک برای موشکهای ایرانی؟


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : HP
تاریخ : سه شنبه 3 مرداد 1391
شرح کامل ویژگی های نسلهای مختلف جنگنده ها

در بسياري از مقالات يا توضيحات هوانوردي از يك هواپيماي جنگنده، به واژه هايي چون نسل پنجم، نسل چهارم و... بر ميخوريم. اين واژه ها در واقع يك نوع طبقه بندي غيررسمي هواپيماهاي جنگنده و تنها روش براي شناسايي بهتر جنگنده ها براساس تاريخ و توانمندي هايشان است. براي آشنايي بيشتر با نسلهاي گوناگون جنگنده ها، در اين نوشتار سعي شده با مثال هايي از ابتدا تاكنون وجه تمايزي از نسلهاي گوناگون جنگنده ها را معرفي كنيم.

نسل اول جنگنده ها، بيشتر به جنگنده هايي اطلاق ميشود كه در ابتداي عصر جت و در سالهاي 1945 تا 1955 ميلادي- يعني بعد از جنگ جهاني دوم و تا زمان پايان جنگ كره- توليد شدند. اين هواپيماها، اولين هواپيماهايي بودند كه به موتورهاي توربوجت مجهز شدند، ولي با تمام اين اوصاف قادر به شكستن ديوار صوتي (Sound barrier) نبودند و از نظر توانايي و قابليتهاي جانبي، بسيار به همان هواپيماهاي پيستوني جنگ جهاني دوم شبيه بودند و تنها وجه مثبت آنها، توانايي سرعتگيري سريعتر بود.
اين هواپيماها كه از معروفترين آنها ميتوان F-86 سابر آمريكايي- كه در اختيار نيروي هوايي ايران نيز بود- و هواپيماي ميگ- 15 روسي اشاره كرد كه اغلب مجهز به رادار نبوده و از همان سلاحهاي معمولي توپ و بمبهاي سقوط آزاد و غير دقيق و راكتهاي معمولي استفاده ميكردند.


جنگنده هاي نسل دوم كه طي سالهاي 1955 تا 1960 ميلادي توليد شدند، هواپيماهايي بودند كه سرعت بيشتر، سيستمهاي راداري تشخيص هدف و اولين موشكهاي هوا به هواي هدايت شونده كه سايد ويندر (Sidewinder) نام داشت و هم اكنون نيز از آن بسيار استفاده ميشود، دارا بودند. اين جنگنده ها، در حقيقت با به عمل گيري درسهايي كه در جنگ كره آموخته شد، طراحي و توليد شدند. نمونه جنگنده هاي نسل دوم هواپيماي F-104 (استارفايتر) را ميتوان نام برد. هواپيماهاي نسل دوم اولين جنگنده هايي بودند كه قادر به حفظ سرعتهاي مافوق صوت در پرواز مستقيم بودند. پيشرفتهاي چشمگير در صنعت موشكهاي هوا به هوا، موجب شد كه براي اولين بار در جهان از اين موشكها به عنوان سلاح اوليه و اصلي هواپيما به جاي همان توپ معمولي استفاده شود.

فایل پیوست 12708 فایل پیوست 12709

در حدود سالهاي 1960 تا 1970، نسل سوم جنگنده ها كه بيشتر جنگنده هايي را كه در جنگ ويتنام شركت كردند، پوشش ميدهد، متولد شدند. اكثر اين جنگنده ها اولين هواپيماهاي چند منظوره بودند كه قادر به انجام مأموريتهاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان بودند. مشهورترين هواپيماي اين نسل هواپيماي جنگنده فانتوم F-4 است كه در نمونههاي گوناگوني ساخته شد و به خدمت نيروي هوايي كشورهاي بسياري در جهان از جمله ايران نيز درآمده است.

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  f4.jpg
مشاهده: 5
حجم:  83.4 کیلو بایت


پس از آن و درطي سالهاي 1970 تا 1990، روند رو به رشد توليد جنگنده هاي چند مأموريتي به طرز قابل توجهي ادامه يافته و سرانجام منجر به توليد هواپيماي مشهوري چون F-14 (تامكت)، F-15 (عقاب)، F-16 (فالكون)، F-18 (هورنت) و ميگ- 29 شد. در اين هواپيماها، تأكيد بيشتر بر روي قابليت مانور دهي هوايي و نبردهاي نزديك (dogfight) بود با سرعتهاي بالاتر، به همين جهت اين جنگندهها، در نبردهاي هوا به هوا بسيار سريع عمل ميكند.

اف 14برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  220px-F-14_Tomcat_preparing_to_refuel.jpg
مشاهده: 5
حجم:  9.9 کیلو بایت اف 15 برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  f15_eagle.jpg
مشاهده: 5
حجم:  75.1 کیلو بایت اف 16 برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  F-16-e.jpg
مشاهده: 4
حجم:  17.3 کیلو بایتاف 18برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  F-18.jpg
مشاهده: 5
حجم:  78.1 کیلو بایت


برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  images4.jpg
مشاهده: 4
حجم:  5.3 کیلو بایت
میگ 29

پس از نسل چهارم، مابين سالهاي 1990 تا 2000 نيز جنگنده هايي بسيار مشابه جنگنده هاي نسل چهارم، ولي با قابليتهاي بهبود يافته و سيستمهاي پيشرفته تر مانند هواپيماهاي سوپر هورنت، يوروفايتر تايخون و رافال توليد شدند كه به جنگنده هاي نسل چهارونيم مشهورند.

از سال 2000 ، نسل بسيار جديدي با نام نسل پنجم جنگنده ها پديد آمد. در جنگنده هاي نسل پنجم كه به صورت نمونه ميتوان به Raptor) F-22 ) و( F35(JSF آمريكايي و سوخو 47 روسي اشاره كرد در اين جنگنده ها خلبان ديد كاملي را از صحنه نبرد به وسيله دستگاههاي اويونيكي (الكترونيك پرواز) پيشرفته روي خود داشته و ميدان را كاملاً در كنترل خود دارد. مهمترين ويژگي جنگنده هاي نسل پنجم، رادار گريزي (Stealth) است كه به بقاپذيري جنگنده و محفوظ ماندن از ديد راداري دشمن كمك شاياني ميكند.

سوخو 47 برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  E0041466_471870bd0463f.jpg
مشاهده: 6
حجم:  100.1 کیلو بایتاف 22 برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  F-22.jpg
مشاهده: 4
حجم:  13.9 کیلو بایتاف 35 برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  f35.jpg
مشاهده: 5
حجم:  68.0 کیلو بایت
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  220px-F-14_Tomcat_preparing_to_refuel.jpg
مشاهده: 5
حجم:  9.9 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  f35.jpg
مشاهده: 5
حجم:  68.0 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  images4.jpg
مشاهده: 4
حجم:  5.3 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  f15_eagle.jpg
مشاهده: 5
حجم:  75.1 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  E0041466_471870bd0463f.jpg
مشاهده: 6
حجم:  100.1 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  F-16-e.jpg
مشاهده: 4
حجم:  17.3 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  f4.jpg
مشاهده: 5
حجم:  83.4 کیلو بایتبرای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  F-22.jpg
مشاهده: 4
حجم:  13.9 کیلو بایت



:: موضوعات مرتبط: نیروی هوایی , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : HP
تاریخ : دو شنبه 2 مرداد 1391